3) یک فرد طاس تا هرچند جلسه که بخواهد میتواند کاشتمو انجام دهد. کاشتموی طبیعی دارای یک دسته محدودیتهای بالقوه میباشدکه یکیاز مهمترین آنها محدودبودن تعداد جلسههای قابلانجام کاشتمو در هر فرد است. علت این محدودیت آن است که تعداد موهای قابلبرداشت از منطقهی دهندهیمو بیشتراز حد مشخصی (حدود ۸تا۱۰هزار تار مو) نمیباشد. بهعنوان یک اصل کلی فقط تاحدی میتوان از موهای منطقهی دهندهیمو برداشتکرد که آسیبی به منطقهی برداشت وارد نشده، پوست تحمل برداشت را داشته باشد و در ضمن نمای ظاهری آنهم بدشکل و بدفرم نشود. بنابراین مشخص میشود که حتی در بهترین شرایط تعداد موهای قابلدسترس برای کاشت در منطقهیطاس محدود میباشد. حداکثر موی قابلبرداشت دریک جلسه FUT درحدود۴تا۵هزار تارمو (معمولاً۳تا۴هزار) و دریک جلسه بهروشFITبسته بهمشخصات پوست و موی فرد درحدود ۵تا۶ هزار تارمو (معمولاً ۴تا۵ هزار) میباشد.
اغلب بیماران پساز یکجلسه کاشتموی طبیعی موفقیتآمیز و با مشاهدهی تراکم کمتراز طبیعی درمنطقهیکاشت درخواست کاشتموی مجدد را در همان ناحیه میکنند بااین تصورکه تراکم موهای کاشتهشده بیشتروبیشتر گردد. اگرچه از نظر تئوری این کار عملی میباشد ولی یک نکتهی ظریف درآن وجود دارد. کاشتموی مجدد مستلزم برداشت دوبارهی مو از منطقهی دهنده است و با این کار تعداد موهای موجود در بانکموی فرد کمتروکمتر میشود. با کمشدن این موها دیگر مویی برای کاشتموی بعدی درمناطق طاسی که در آینده بهوجود میآیند (که حتماً این اتفاق میافتد زیرا ریزشموی مردانه یک روند روبهجلو و دائمی است) باقی نمانده و بعداً مشکلاتی از نظر زیبایی برای بیمار بهوجود میآید.
تصور کنید که برای فرد ۲تا۳بار کاشتمو در جلویسر انجام دهیم تا تراکم بسیار خوب بهوجود آید و طبیعی است که تعداد موهای قابلبرداشت از بانکموی پشتسر هم بهشدت کاهش پیدا میکند. پساز گذشت چندسال موهای قسمتهای عقب منطقهی کاشتهشده دچار ریزشموی مردانه شده و نیاز به کاشتمو پیدا میکنند ولی متأسفانه مویی در پشتسر نمانده تا این کار را انجام دهیم. پس بهعنوان یک اصل باید همیشه در برداشتمو از ناحیهی دهنده جانب احتیاط را رعایت کرد و برای آینده هم ذخیرهای باقیگذاشت.
4) کاشتموی طبیعی سرطانزا است. این مسأله به هیچعنوان صحت ندارد و اصولاً ماهیت انجام کار در کاشتموی طبیعی طوری است که هیچ ارتباطی با عوامل سرطانزای پوست ندارد. مهمترین عوامل دخیل در سرطان پوست عبارتند از: ژنتیک، برخی موادمعدنی مثل آرسنیک و سیلیکون، اشعهیآفتاب، هیدروکربنهای کارسینوژن و برخی بیماریهای ارثی.
5) پساز کاشتموی طبیعی سردردهای بدی بهوجود میآید. با متدهای قدیمی (که از لوازم غیرظریف استفاده میشد) گاهی سردردهایی پساز کاشتمو بهوجود میآمد ولی این مسأله با تکنیکهای مدرن امروزی و بهرهگیری از ابزار میکروسکوپیک و بسیار ظریف منتفی شدهاست. درحقیقت اگر فرد دچار سردردهای میگرنی باشد با کاشت موی طبیعی میزان سردرد وی کاهش پیدا میکند. البته در ۱تا۲ شب اول پسازکاشتمو امکان وجود سردرد خفیف (مثل هر عمل دیگر) میرود که با مسکنهای معمولی بهسرعت برطرف شده و مشکل خاصی پیش نمیآید.
6) با کاشتموی طبیعی از ریزش موهای موجود فرد (موهایی که درحالحاضر وجود دارند) هم جلوگیری خواهد شد. مشخص است که کاشتمو برای وضعیت فعلی طاسی بیمار انجام شده و درمان دیگری جز تجویز داروهایی مثل ماینوکسیدیل و فیناستراید (اگر اثر کنند) برای ریزشموهای موجود فرد نمیتوان انجام داد. ریزش یا عدم ریزش موهای فرد در آینده در رابطه با وضعیت ژنتیکی وی بوده و ارتباطی با کاشتموی فعلی ایشان ندارد.
لازم به ذکراست که اگر کاشت مو توسط افراد و پزشکان فاقدصلاحیت علمی برای انجام این کار حساس انجام شود احتمال آسیبرسیدن به موهای موجود فرد وجود داشته و ممکناست این موها دچار ریزش شوند ولی درهرحال ریزش ژنتیکی موی وی تحتالشعاع قرارنمیگیرد و سیر خود را طی میکند.
7) تا هر مقداری که فرد تمایل داشته باشد میتوان خط رویش مو در جلویسر را پایین آورد. خط رویش مو درجلویسر درحقیقت یک نوار باریک از پوستسر بوده که حدفاصل پوست بدونموی پیشانی با پوست کاملاً پرموی نواحی پشت این نوار است. طراحی این خط یک دسته محاسبات دارد که رعایت آنها برای حصول نتیجهی خوب و طبیعی بسیار مهم است. اگر بهعکس دقت کنید متوجه میشوید که از خط رویشمو درجلوی سر تا انتهای چانه را میتوان به 3 قسمت مساوی تقسیم کرد که عبارتنداز:
الف) از خط رویشمو تا ناحیهی بین دو ابرو.
ب) از ناحیهی بین دو ابرو تا نوکبینی.
ج) از نوکبینی تا انتهای چانه.
این فواصل به طور عادی ۷تا۹سانتیمتر میباشند. رعایت دقیق این محاسبه در طبیعی نشاندادهشدن خطموی جدیدی که برای بیمار درست میشود، نهایت اهمیت را دارا میباشد.
عواملی که در طراحی مناسب و صحیح خطموی جلویسر از سوی پزشک لحاظ میشوند عبارتنداز: میزان و نوع ریزش موی سر، سن فرد، شکل کلی سر بیمار، احتمال ریزشمو درآینده (و لذا نیاز به جلسههای بعدی کاشتمو) و انتظارات شخص بیمار دارد.
اصرار بیمار به پایینآوردن زیادهازحد این خط یا گِردکردن بیشاز معمول آن موجب غیرطبیعیشدن موهای جلویسر میگردد و نمای خوبی ندارد. اکثر بیمارانی که با خط موی پیشنهادی متخصص پوست موافقت ندارند وقتی که موها درآمدند نظرشان عوض شده و متوجه میشوند که آن موقع حق با پزشک معالجشان بودهاست. درهرحال اگر هم پساز درآمدن موها نارضایتی وجودداشته باشد، همیشه میتوان آن را پایینترآورد یا گردتر نمود ولی اگر این خط از ابتدا بَد طراحی شود اصلاح آن بسیار مشکل و گاهی غیرممکن است. طراحی خط موی جلویسر مطلبی است که اغلب وقت زیادی را گرفته و درمورد محل و شکل آن باید به اندازهی کافی با بیمار مشورت شود و هیچگاه درخواستهای غیرمنطقی اشخاص مورد موافقت قرار نگیرد.
بهطور کلی بهتراست که در طراحی خط مو محتاط عمل نموده زیرا همیشه میتوان بعداً خطمو را درصورت لزوم پایینترآورد ولی بالاتربردن آن خیلی مشکل است. بیماران کمسن معمولاً درخواست خطموی پایینتراز حدطبیعی را دارند درحالی که ممکناست یک خط موی پایین برای سن 20سالگی مناسب باشد ولی مسلماً برای سن ۳۰تا۴۰سالگی زشت و غیرعادی بوده و هرچقدر سن بالاتر برود غیرطبیعی بودن این خط مشخصتر میگردد. متأسفانه قانعکردن افراد از این نظر بسیار مشکل بوده و به همین دلیل این اشخاص طعمهی خوبی برای شیادان از خدا بیخبر میباشند. بهخصوص بیماران کمسن و دارای ریزشموی شدید در صحبت باپزشک نرمش کمتری نشانداده و رسیدن بهتفاهم باآنها دشوار است زیرا این گروهسنی دربارهی محل مناسب خطموی جلویسر برداشت نادرستی داشته و چون بهشدت نگران وضعیت فعلی خود هستند نمیتوانند درمورد آیندهی خود تصور درستی داشته باشند.
ثبت نظر