شماره ۱۱۳۳
دکتر تورج مکرمی - پوست و مو
کاشت مو طبق تعریف اولیه دکتر اورنتریخ (Orentreich) شامل جداکردن گرفتهای حاوی مو از پشتسر و پیوند آنها در ناحیه طاسیAGA است. این عمل بر فرضیه برتری ناحیه دهنده Donor Dominance استوار است.
فرضیه برتریناحیهدهنده، نخستینبار درسال۱۹۵۹ در مقالهای از دکتر اورنتریخ درمجله آکادمی علوم نیویورک مطرحشد. طبق این فرضیه موهای پیوندشده تمام خصوصیات خود ازقبیل جنسمو، رنگمو، سرعت رشد و دوره آناژن را حفظکرده و مستقل از ناحیه گیرنده رشدمیکنند. در چند دهه گذشته همواره برتری و ارجحیت ناحیه دهنده مورد تأیید و تأکید بوده و توجه چندانی به نقش منطقه گیرنده مو نشدهاست. ازسال ۱۹۹۹ به بعد پژوهشهای کوچک یا کیس ریپورتهای انگشتشماری درمورد نقش ناحیه گیرنده انجامشده که باتوجه به اهمیت موضوع، دراینجا بهطورخلاصه به آنها اشارهمیشود. قطعاً تحقیقات بزرگتری لازم است تا اهمیت ناحیه گیرنده درمقایسه با ناحیه دهنده روشنتر شود.
درسال۱۹۹۹ دکتر لی(Lee) و همکارانش در بخش پوست و ایمونولوژی یکیاز بیمارستانهای دانشگاهی کرهجنوبی، پژوهشی روی ۱۹بیمار جذامی انجام دادند که دچار ریزش بخش خارجی ابرو شده بودند و با استفاده از موهای پشتسر، اقدام به کاشت ابرو کرده بودند. حداقل ۲سال از زمان پیوند ابروی بیماران گذشته بود. محققان متوجهشدند که در اغلب این بیماران میزان رشد موهای پیوندشده در ابروها و درصد موهای سفید، کمتراز موهای پشتسر است و نتیجهگرفتند که احتمالاً منطقه گیرنده مو در کاهش رشد موها و سفیدشدن موها مؤثر است. این تحقیق در مجله جراحی پوست چاپ شدهاست.
درسال۲۰۰۲ دکتر هوانگ(Hwang) و همکارانش تحقیق دیگری انجام دادند که در مجله جراحی پوست چاپشد. دراین پژوهش، موها از پشتسر محقق برداشتهشده و به ساق پای او پیوند شد. میزان موفقیت پیوند بعد از ۶ ماه پیگیری ۶۰درصد بود. دوره آناژن موهای پیوند شده کوتاهتر شده و میزان رشد طولی آنها کاهشیافته بود (تقریباً نصف موهای سر شده بود) ولی قطر موها تغییر نکرده بود. ۳سال بعد مجدداً بررسیها انجامشد ولی نتایج تغییر نکرده بود. محققان متوجه شدند اینطور نیست که موهای پیوندشده بتدریج با ناحیه گیرنده هماهنگ شوند بلکه تغییرات، مدت کوتاهی بعداز پیوند ایجادشده و بعداز آن ثابتمیمانند.
محققان برای اطمینان یافتن از این امرکه خود پروسه کاشت مو و دستکاری گرافتها باعث کاهش رشد موهای پیوندی شدهاست یا خیر، در یک بررسی دیگر تعدادی از افرادیکه طاسی فرونتال داشتند و با استفاده از موهای پشتسر کاشت مو کرده بودند را یکسال پیگیرینموده و متوجه شدند که میزان رشد طولی و قطر موهای پیوند شده تغییری نکردهاست. بنابراین نتیجهگرفتند که بعداز پیوند موهای پشتسر به ساقپا، ناحیهگیرنده، مشخصات موهای پیوند شده را تغییرمیدهد.
در گزارش دیگری که توسط دکتر Krajcik و همکارانش درسال۲۰۰۴ در مجله AAD چاپشد، فولیکولهای موی افراد مبتلا به طاسیسر به موشهای مبتلا به نقص ایمنی پیوند شد(زنو گرافت). هدف از این بررسی، مقایسه قابلیت رژنراسیون فولیکولهای ولوس (مینیاتوری شده) و ترمینال بود. نتایج ۲۲ هفته پیگیری این پژوهش نشانداد که موی ولوس بعداز جداشدن از پوست سر انسان، بهسرعت خود را بازسازیکرده و بهخوبی یا حتی بهتراز فولیکولهای ترمینال همان فرد رشدمیکند.
مقاله بعدی توسط دکتر وودز(Woods) درسال۲۰۰۴ در مجله جراحی پلاستیک چاپ شدهاست. دراین بررسی با روش FIT 1500 گرافت از سینه یک فرد برداشته و روی سر او کاشته بودند. بعداز ۱۸ماه، متوسط طول موهای کاشته شده از ۴سانتیمتر به ۱۵سانتیمتر افزایش یافته بود؛ بهطوریکه از موهای طبیعی سر قابل تشخیص نبود.
دکتر هوانگ و همکارانش درسال ۲۰۰۹ گزارش دیگری در مورد اهمیت ناحیه گیرنده مو در مجله جراحی پوست منتشرکردند. دراین بررسی، در یک بیمار مبتلا به طاسیسر با الگوی مردانه، تعداد کمی از موهای سینه به سر پیوند شد. بعداز یکسال پیگیری، مشخصات موهای پیوندشده با موهای سینه مقایسهشد. طول و ضخامت موهای سینه یکسال بعداز پیوند به سر بهطورمتوسط ۵۶/۳میلیمتر و ۹۶/۷میکرومتر بود، درحالیکه متوسط طول و ضخامت موهای سینه ۲۸/۵میلیمتر و ۹۵/۴میکرومتر بود. گزارش دکتر هوانگ نشانداد هنگامیکه موهای بدن به پوست سر پیوند میشود، رشد طولی موها افزایشمییابد ( ظرف ۱سال تقریباً ۲برابر میشود) ولی ضخامت آنها تغییر نمیکند.
در انتها محققان نتیجه میگیرند که رشد طولی مو و چرخه رشد مو، خاصیت ذاتی تغییرناپذیر مو نمیباشد و تحتتأثیر محیط و ناحیه آناتومیکی تغییر میکند. احتمالاً میزان عروق، ضخامت و یا کشش پوست ناحیه گیرنده در رشد طولی مو اثرگذار است. البته ضخامت و حجم موها ثابت بوده و بعداز پیوند به ناحیه آناتومیک جدید تغییرنمیکند.
در پایان یادآوری میشود که در تهیه این مقاله از مطالب و مقالات طرح شده در گروه مجازی تریکولوژی نیز استفاده شدهاست و لازم میدانم از اعضای گروه بهویژه دکتر علیعباسی، دکتر نریمان شهبا، دکتر داریوش دایر، خانم دکتر سمانهجمشیدی و خانم دکتر پروینجنتی و سایر دوستان صمیمانه تشکر و قدردانی نمایم.
ثبت نظر