آزمایشخونی که بهتازگی ابداعشده، میتواند به پزشکان اورژانس یاری رساند تا صدمات ناشیاز ضربات مغزی و درجهی وخامت آنرا بهسرعت تشخیص دهند. این دستاورد به پزشکان جهت شناسایی بیمارانی که نیاز بهدرمانهای بیشتر (اضافی) و یا درمانهای تجربه شده (معمول) دارند، کمکمیکند و درمقایسه با دیگر پروتئینهایی که در صدمات ناشیاز ضربهی مغزی اندازهگیری میشوند،پروتئین BDNF قدرت پیشبینی بهمراتب بهتری دارد.
میلیونها شهروند آمریکایی هرساله در تصادفات رانندگی، رخدادهای ورزشی و دیگر حوادث، با ضربهای به سر و یا گردن دچار ضربهی مغزی (TBI: Traumatic Brain Injuries) میشوند. ضربات مغزی طیف وسیعی را شامل میشوند، از تکانهای مغزی(concussion) خفیف که تنها موجب سردرد یا تاری دید موقت میشوند تا صدمات وخیمتر که منجر به تشنج، گیجی، مشکلات حافظه و تمرکز، ضعف عضلانی و یا حتی کما برای ماهها میشوند، همه دراین دسته قرارمیگیرند.
بهطورکلی این نشانهها جدا از خفیف یا شدید بودنشان، براثر صدمه به سلولهای مغزی بهوجود میآیند بدون اینکه خونروی مغزی ایجاد شده باشد.
تا امروز، تصمیم درخصوص ترخیص بیمار ضربه مغزیشده از بیمارستان و توصیه به انجام فعالیتهای معمول و یا انجام اقدامات احتیاطی اضافی، براساس نشانههای بیماری وی و نتایج سیتیاسکن صورت میگرفت. بااینحال، سیتیاسکن تنها قادر به تشخیص خونروی مغزی است و شناسایی صدمه به سلولهای مغزی که فاقد خونروی میباشد، از توانایی آن خارج است و معمولاً اگر بیمار مشکوک به TBI به اورژانس مراجعهکند، اگر پساز انجام سیتیاسکن خونروی مشاهده نگردد، بیمار مرخص میشود. با این وجود، بیماران زمانی که به منزل میروند متوجه سردردهای مکرر، عدمتمرکز و مشکلات حافظه میشوند. بهعلاوه، دلیل این نشانهها برای بیماران مشخص نیست چراکه پزشک از سلامتی آنها اطمینان حاصل کرده است.
محققان بهدنبال کشف آزمایش خونی بودند که بهوسیلهی آن هم بتوان مشخصکرد کدام بیمار درآینده با مشکلات مداوم مربوط به صدمات مغزی روبهرو خواهد شد و هم بتوان درمان بهتری برایشان ارائهداد. بهاینمنظور ۳نوع پروتئین که گمانمیرفت در فعالیتهای سلولهای مغزی نقش دارند در بیشاز ۳۰۰بیمار مبتلا به TBI و ۱۵۰بیمار فاقد آن، اندازهگیری شد. آن دسته از بیمارانیکه دارای TBI بودند، بهمدت ۶ماه تحتنظر قرارگرفتند.
مشخصشد که ازمیان ۳پروتئین آزمایششده، سطح یک پروتئین بهنام عامل نوروتروفیک مشتق مغزی (BDNF :Brain-derived Neurotrophic factor) که ۲۴ساعت بعداز وقوع صدمهی مغزی اندازهگیری شدهاست، میتواند در پیشبینی شدت TBI و زمان وقوع صدمه نقش داشته باشد. درحالیکه افراد سالم بهطور متوسط ۶۰ نانوگرم در میلیلیتر از این پروتئین را در جریانخون خود دارند، این میزان در افراد ضربهی مغزیشده به یکسوم کاهش یافته است و در حدود ۲۰نانوگرم در میلیلیتر است. حتی مقدار این پروتئین درافرادیکه از شدت ضربهی مغزی شدیدتری رنجبردهاند، بهمراتب کمتر است و به ۴نانوگرم در میلیلیتر میرسد. همچنین بیمارانیکه دارای میزان بالاتر BDNF بودند، بعداز گذشت ۶ماه از وقوع ضربه به کلی بهبود یافتند و این درحالی است که نشانههای بیماری در بیماران دارای سطوح کمتر این پروتئین، همچنان در آزمایشهای تعقیبی(follow up) وجود داشته است. نتایج نشانمیدهد که آزمایش سطح BDNF خون که روی بیماران در اورژانس انجام شده است، رضایت تیم درمانگر را به همراه داشته است.
مزیت پیشآگهی صدمات مغزی این است که میتوان افراد را درخصوص نیاز به ترک موقتی کار یا تحصیل و نیاز به مراجعه به متخصص اعصاب (نورولوژیست) و... توصیهکرد. علاوه براین میتوان با استفاده از این پیشآگهی، درخصوص آن دسته از بیمارانیکه دارای کاهش TBI شدید بوده و میتوانند در کارآزماییهای بالینی جهت کشف داروها و درمانهای جدید مورد بررسی قرارگیرند، تصمیمگیری کرد. محققان اولین نمونه خونی را که ۲۴ساعت پساز وقوع صدمهی مغزی اخذشده بود، مورد آزمایش قراردادند اما برای استفاده از BDNF بهعنوان نتیجهی جانشین، آنها باید میزان این پروتئین را درطول درمان یعنی۱، ۳ و ۶ ماه بعداز وقوع صدمه تحت نظارت قرارمیدادند.
محققان درپی یافتن دلیل صدمات مغزی در سطوح مولکولی شامل سطوح پایینتر پروتئین BDNF هستند و اینکه آیا ورزش و مصرف اسیدهای چرب امگا3 قادر به افزایش میزان این پروتئین میباشد یا خیر؟ و آیا تغییر در میزان BDNF در طول زمان میتواند خبر از بهبود بیماری دهد؟ و آیا میتوان این کاهش میزان را معیاری جهت ارزیابی اثربخشی یک مداخله (درمان) دانست؟
ثبت نظر