شماره ۱۰۱۹

پوکی‌استخوان و سالمندی

دکتر فرشاد شریفی - دبیر مرکز تحقیقات سالمندان پژوهشگاه علوم غدد و متابولیسم

پوکی‌استخوان یک بیماری خاموش و بی‌سر و صدا است که ممکن‌است تا زمانی‌که فرد دچار شکستگی نشده‌است از آن بی‌اطلاع باقی‌بماند. گاهی شکستگی در استخوانهایی که دچار پوکی‌استخوان شده‌اند، دراثر یک ترومای کوچکی رخ‌می‌دهد. شکستگی در افراد دچار پوکی‌استخوان شایع است که این مسأله ممکن‌است بار زیادی را هم به سیستم‌های  بهداشتی درمانی و هم بر اقتصاد جامعه تحمیل کند.
پوکی‌استخوان اصطلاحی است که برای تعریف کاهش توده‌ی‌استخوانی در هر واحد حجم استخوان مورد استفاده قرارمی‌گیرد که اغلب مترادف با کاهش تراکم موادمعدنی استخوان می‌باشد. استخوان‌های با ابعادکوچک، ساختار کلی نامطلوب (به‌عنوان‌مثال، افزایش طول‌ گردن فمور)، تخلخل در قشر استخوان، کیفیت پائین مواد سازنده‌ی استخوان و کاهش طول‌عمر سلولهای استخوانی برخی دیگر از عواملی هستند که به کاهش قدرت استخوانها کمک می‌کنند.
در‌سال‌2000‌ در ‌سراسر جهان 9‌میلیون شکستگی به‌علت پوکی‌استخوان اتفاق افتاده است که ۱/۶‌میلیون شکستگی هیپ، ۱/۷ میلیون شکستگی ساعد و ۱/۴ میلیون شکستگی مهره‌ها بوده است.
مرگ‌ومیر مرتبط با شکستگی‌های ناشی‌از پوکی‌استخوان رتبه‌ی دوم بار بیماریها و تنها بعداز بیماریهای قلبی‌عروقی قرارداشته است که انتظار می‌رود با افزایش جمعیت سالمندان جهان، بار جهانی این بیماری افزایش یابد.
از نقطه‌نظر شخص مبتلا، پوکی‌استخوان یکی‌از عوامل مهم ناتوان‌کننده‌ی دوران کهنسالی است. نکته‌ی حائزاهمیت این است که پوکی استخوان قابل پیشگیری است و  قبل‌از بروز هرگونه شکستگی ممکن‌است تشخیص و درمان شود. حتی بعداز رخداد شکستگی اول، درمانهای موثر می‌توانند خطر شکستگی بیشتر را کاهش دهند. پیشگیری، تشخیص و درمان پوکی‌استخوان باید یکی‌از دستورالعمل‌های ارائه‌دهندگان خدمات مراقبت‌های اولیه باشد.
به‌‌سبب شیوع بالای پوکی‌استخوان درجهان، این بیماری یکی‌از دغدغه‌های جدی سلامت عمومی محسوب می‌شود. در‌حال‌حاضر تخمین‌زده می‌شود که حدود‌‌200‌میلیون نفر در سراسر جهان از‌این بیماری در رنجند. حدود 30‌درصد از کل زنان در سنین بعد‌از یائسگی در آمریکا و اروپا مبتلا به پوکی‌استخوان هستند. حداقل‌40‌درصد از زنان و ۱۵تا۳۰‌درصد از مردان در‌طول عمر خود یک یا چند شکستگی به سبب شکننده‌‌شدن استخوان‌ها را تجربه می‌کنند. پیرترشدن جمعیت جهان و افزایش تعداد سالمندان علت عمده‌ی افزایش شیوع بروز پوکی‌استخوان در زنان بعد‌از سنین یائسگی است.
نشـان داده شده‌‌است که سابقه‌ی شکستگی یک عامل پیشگویی‌کننده‌ی خطر برای شکستگی‌های بعدی است. هرگونه شکستگی ناشی‌از پوکی ‌استخوان، 86‌درصد احتمال شکستگی بعدی را افزایش می‌دهد. به‌همین‌ترتیب، سابقه‌ی شکستگی ستون‌فقرات، درآینده خطر شکستگی لگن را ۲/۳ برابر و خطر شکستگی انتهای ساعد را ۱/۴ برابر افزایش می‌دهد.
در ایران طی بررسی‌هایی که در سال‌80 انجام شد، شیوع پوکی‌استخوان را در زنان ایرانی ۳/۱۸ درصد و در مردان ایرانی ۱/۰۴‌درصد گزارش کردند که به‌سرعت با پیرترشدن جمعیت ایران، شیوع افزایش می‌یابد چنانچه در زنان بالاتر یا مساوی‌70‌سال این شیوع به ۳۲/۳۴ درصد و در مردان همین سن به ۷/۲۹ درصد می‌رسد. ۲/۴ درصد از زنان همین سنین سالانه به‌علت پوکی‌استخوان دچار انواع شکستگی می‌شوند.

پاتوژنز پوکی‌استخوان:

درطول زندگی، استخوانهای قدیمی‌تر، به‌صورت دوره‌ای توسط استئوکلاست‌ها درنقاط مختلف جذب و با استخوان جدید ساخته‌ شده توسط استئوبلاست‌ها جانشین می‌شود. این فرایند به‌عنوان بازسازی شناخته می‌شود. این بازسازی منظم و هدفمند در محل‌هایی از استخوان که نیاز به ترمیم دارند، انجام می‌شود. فعالیت بیش‌از‌حد استئوکلاست‌ها نسبت به مقدار مورد نیاز برای بازسازی یا فعالیت کمتراستئوبلاست‌ها نسبت به میزان مورد نیاز برای تعمیر حفره‌ی‌ ایجاد‌شده تغییرات اصلی پاتوفیزیولوژیکی است که در پوکی‌استخوان روی می‌دهد.
توده‌ی‌استخوانی در‌ هرفرد دردهه‌ی سوم زندگی به اوج خود می‌رسد. احتمالاً توده‌ی کم‌استخوان در‌این سنین به بروز پوکی‌استخوان در مراحل بعدی زندگی کمک می‌کند. با این‌حال، افزایش سن، کمبود استروئید جنسی، اکسیداسیون لیپیدها، کاهش فعالیت فیزیکی، استفاده از گلوکوکورتیکوئیدها و مستعدبودن  برای زمین خوردن، مهمترین عوامل افزایش دهنده‌ی خطرشکستگی‌ها هستند.
گرچه سرعت بالای جذب استخوان به‌عنوان یکی‌از مکانیسم‌های اصلی بروز پوکی‌استخوان مورد پذیرش اکثر پژوهشگران است و سرعت بالای جذب به‌تنهایی موجب پوکی‌استخوان نمی‌شود، چنانچه در دوران بلوغ سرعت جذب استخوان به‌سرعت افزایش می‌یابد ولی به سبب افزایش همراه سرعت ساخت استخوانی، نه‌تنها استخوان‌ها دچار پوکی نمی‌شوند بلکه تراکم استخوان‌ها افزایش می‌یابد. به‌نظر می‌رسد که استروژن و سایر استروئیدهای جنسی مانند یک هورمون آنابولیزان سرعت تولید استخوان را افزایش می‌دهند. این اثرات حمایتی استروژن حتی در زنان دهه‌ی‌70 و80 نیز مشهود است، چنانچه تجویر استروژن به این افراد در‌این سنین نیز به‌سرعت سیر پوکی‌استخوان را متوقف می‌کند.
اثرات استروژن را ازطریق دو نوع گیرنده‌های سطح هسته‌ی سلولی به‌نام گیرنده‌ی استروژن ‌آلفا‌(ERα)، گیرنده‌ها‌ی استروژن ‌‌بتا‌(ERβ) اعمال می‌شود. این هورمون با واسطه گیرنده‌ها‌ی آلفا روی تشکیل استخوان از ابتدا نقش بازی می‌کند. به‌علاوه در پرولیفراسیون و تمایز سلول‌های استئوبلاست ممکن‌است نقش داشته‌باشد.گیرنده‌ی‌‌ERα درسطح استئوبلاست‌ها یافت می‌شود، به‌عنوان مرتبط باگیرنده‌ی استروژن‌آلفا گیرنده‌ی‌(ERRα) است  که ممکن‌است کمکی در تنظیم سلولهای استخوانی بازی کند. همچنین نتایج بررسی‌های اخیر نیز نشان می‌دهد که گلوبولین متصل شونده به هورمون جنسی(SHBG)، با تسهیل ورود استروژن به سلول، ممکن‌است یک نقش حمایتی داشته باشد اثرات متعدد دیگری استروژن بر متابولسیم کلسیم دارد.
از سوی دیگر پروستاگلاندین‌ها، به‌خصوص پروستاگلاندیــن (PGE2)اE2 ، هم بازجذب و هم تشکیل استخوان را تحریک می‌کند. پروستاگلاندینE2 چربی است که در‌سلولهای مختلف استخوانی از پیش‌سازی به نام اسیدآراشیدونیک ساخته می‌شود. اولین گام در PGE2 ساخته شدن پروستاگلاندین E2 توسط آنزیمی به‌نام آنزیمهای سیکلواکسیژناز2 (COX2) تسهیل می‌شود و مهارکننده‌ی این آنزیم ممکن‌است از تشکیل استخوان در پاسخ به استرس‌های مکانیکی در حیوانات جلوگیری کند. پروستاگلاندینE2  ممکن‌است برای تشکیل استخوان ناشی‌از ورزش مورد نیاز باشد.
شواهدی وجود داردکه خطر شکستگی درافرادی‌که از داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی که آنزیمهای سیکلواکسیژناز را مهارمی‌کنند، افزایش می‌یابد. یکی دیگر از مجموعه‌ای از مولکولهای چربی که به‌نظر می‌رسد درتنظیم بازسازی استخوان نقش دارد لکوترین‌ها هستند. این ماده نیز از اسیدآراشیدونیک مشتق می‌شود. نتایج یک بررسی نشان داده‌است که این ماده باعث کاهش تراکم‌استخوان در موش می‌شود.
چگونه هریک ازاین هورمون‌ها بر بازسازی استخوانها اثر می‌گذارند، بستگی به این دارد که چگونه هریک از آنها فعالیت  استئوکلاست‌ها یا استئوبلاست‌ها را تغییر می‌دهند. به‌تازگی، دانشمندان گیرنده‌های خاصی در سطح سلول کشف کردند که به انتقال سیگنالهای دریافتی از خارج سلولهای استخوانی به هسته‌ی سلول کمک می‌کنند، که در آنجا ژنهای مختلف که در تنظیم فعالیت سلول نقش دارند، ممکن‌است روشن یا خاموش شوند. این گیرنده‌ها پروتئینی ریخت‌شناسی استخوان (BMPs) که یک گروه از پروتئین‌ها هستند که القاءکننده قوی ساخت استخوان هستند.
گیرنده‌هایBMP روی سطح سلولهای پیش‌ساز استئوبلاست‌ها قراردارند.یکی دیگر از گیرنده‌ی سطح سلول به‌نام لیپوپروتئین‌های کم‌چگال(LDL) مرتبط باگیرنده‌ی پروتئین 5 (LRP5) نیز ممکن‌است برای شکل‌گیری استخوان‌ها مهم باشند چون درحیوانات ازدست‌دادن LRP5 منجر به پوکی‌استخوان شدید می‌شود. گیرنده‌هایBMP و LRP5 ممکن‌است در تحریک استئوبلاست‌ها همکاری کنند، هرچند چگونگی این همکاری مشخص نیست.
دانشمندان گیرنده‌های دیگری در سطح سلول کشف کرده‌اند باعث تحریک استئوکلاست‌ها می‌شوند. یکی از این پروتئین‌ها که شاید کار پیام‌رسانی بین استئوبلاست‌ها و استئوکلاست‌ها را انجام می‌دهند RANKL باشند که این پروتئین تنظیم  بازسازی استخوان را برعهده دارند.

 

تعداد بازدید : 2438

برچسب ها

ثبت نظر

ارسال