پوکیاستخوان با کاهش تودهیاستخوانی همراه بوده و به افزایش شکستگیهای استخوان و خطر شکستگی منجر میشود. ازدستدادن استخوان در طی سالها بهصورت مداوم رخ میدهد بدون آنکه فرد علامتی از بیماری داشته باشد تا زمانی که شکستگی رخ دهد. بههمین دلیل گاهی از پوکیاستخوان بهعنوان بیماری خاموش یاد میشود. همچنین زمانیکه بیماری دراینمرحله تشخیصداده میشود، بسیار پیشرفته میباشد.
تشخیص زودرس استئوپوروز جهت پیشگیریاز شکستگیهای استئوپوروز ضروری است.
سنجش تراکماستخوان (BMD) با اندازهگیری قدرت استـخوان gold standard، شایعترین روشی است که استخوان برای تشخیص پوکیاستخوان بهکار برده میشود. درحالحـاضر BMD با کمـک Deal x-ray absorptiouetry DXA اندازهگیری میشود. این روش علاوهبر سهولت، اشعهی کمی را به بیمار منتقل میکند. باوجود آنکه گاهی پوکیاستخوان بهصورت اتفاقی با یافتن شکستگی در گرافی ساده تشخیص داده میشود ولی گرافی ساده دراین رابطه ارزش کمی دارد.
چه افرادی باید تحت سنجش تراکماستخوان قرارگیرند؟
ـ همهی مردان و زنان بالای 65سال
ـ زنان یائسه و مردان 50 تا 64 ساله با یکیاز عوامل خطرساز زیر: شکستگی استئوپوروتیک بالای 40سال، شکستگی مهره یا کاهش تودهی استخوان براساس گرافی ساده، سابقهی شکستگی بیشاز 10% بعداز 25سالگی، مصرف داروهای پرخطر مانند کورتن درازمدت، مهارکنندهی آروماتاز برای سرطانسینه، درمان آنترون deprivation برای سرطان پروستات، آرتریتروماتوئید، سایر بیماریهای التهابی مزمن، کوشینگ، سندرم سوءجذب، هیپرتیروئیدی کنترل نشده، هیپرپاراتیروئید اولیه، هیپوگنادیسم و منوپوز زودرس (زیر 45سال) و سایر بیماریهای همراه با کاهش شدید.
استخوان/شکستگی:
در سال2008، سازمان بهداشت جهانی به همراه دانشگاه ابزار FRAX را رونمایی کرد. دراین ابزار سن، جنس، سابقهی شکستگی و مصرف استروئید، BMI، سابقهی شکستگی لگن در والدین، آرتریتروماتوئید، سایر علل ثانویه مسوول ازدسترفتن استخوان، سیگارکشیدن، مصرف الکل با یا بدونBMD لگن خطر10ساله شکستگی لگن یا سایر شکستگیهای ماژور (ستون فقرات، مچدست در افراد بالای40سال را محاسبه مینماید).
Q titative computerize tomography نیز روشی دقیق برای اندازهگیری تراکماستخوان میباشد. دراین روش اشعهی بیشتری به بدن بیمار ساطع میشود. سونوگرافی بهخصوص در پاشنهیپا نیز ممکناست علائم اولیهی پوکیاستخوان را تشخیصدهد. CT-scan و MRI نیز برای نشاندادن تغییرات ناشیاز سرطان، ضایعات استخوانـی، التهاب و... بهکـار برده میشود.
علاوهبر تستهای سنجشتراکم استخوان، اندازهگیری میزان سرمی یا ادراری برخی بیومارکرها نیز برای بررسی علل ازدسترفتن استخوان کمککننده است. از مهمترین این بیومارکرها میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
ـ الکالنفسفاتاز استخوانی (BALP) که برای ارزیابی ساخت استخوان در بدن استفاده میشود بیماران استئوپوروزی معمولاً سطوحBALP تا سه برابر نرمال دارند.
ـ استئوکلسین که یکی دیگر از مارکرهای ساخت استخوان است.
urinary N-telopeptide of type I Gluten (U NTX)X کـه برای بررسی ازدسترفتن استخوان کاربرد دارد.
ـ میزان Ca سرمی
ـ Ca ادرار 24ساعته
ـ عملکرد تیروئید
ـ عملکرد پاراتیروئید
ـ میزان تستوسترون در مردان
OH)D)ا25 برای اندازهگیری میزان سرمی ویتامینD
برخیاز این بیومارکرها در اثر سایر بیماریها نیز مختلشده و تنها برای تشخیص پوکیاستخوان یا استئوپوروز ثانویه نمیباشد.
با وجود اینکه همهی تستهای ذکر شده در بالا به نوعی با خطر شکستگی مرتبط میباشند ولی DXA تنها روشی است که برای تشخیص بهکار برده میشود. این روش همچنان برای پایش درمان نیز بهکار برده میشود.
بیمارانی که بالاترین خطر برای تجربهی شکستگی را دارند بهطور حتم بیشتراز درمان سود میبرند. بنابراین ارزیابی خطر شکستگی برای شناسایی افراد درمعرض خطر که از درمان سود میبرند ضروری است. با وجود آنکه سنجش تراکماستخوان بهترین پیشگیر برای خطر شکستگی میباشد ولی ترکیب تراکماستخوان و فاکتورهای خطر بالینی شکنندگی از هرکدام از این فاکتورها بهتنهایی ارزش بیشتری دارند.
FRAX براساس دادههای12 گروه همنوا population baoed روی 60000 مرد و زن و در واقع 250000 فرد سال مشاهده طراحی شده و در11 گروه همنوای دیگر روی 230000مرد و زن و بیشاز 1/2 میلیون فرد سال مشاهده اعتـباربـخشی شده و به همین دلیل ارزش بالایی دارد.
این درحالی است که عوامل خطرساز مهمی مانند سقوط دراین مدل لحاظ نشدهاست. این مدل برای بیماران درمان شده و همچنین کودکان، مردان و زنان خارج از گسترهی سنی 40تا90 قابل استفاده نمیباشد.
برچسب ها
ثبت نظر