شکستگی انتهای تحتانی استخوان رادیوس بهطور معمول به 3 شکل تقسیم میشود:
1ـ Colles Fracture، این شکستگی با جابهجایی به پشت است که شایعترین نوع شکستگی است.
2ـ Smith Frature، این شکستگی با جابهجایی به کفدست است.
3ـ Barton’s Fracture شکستگی زائدهی استیلوئید استخوان رادیوس است. این شکستگی ممکناست بهطرف قدام یا خلف جابهجا شود.
شکستگی کالیس:
اولینبار بهوسیلهی آبراهام کالیس درسال1814 گزارش شده، شایعترین شکستگی در افراد بالای۴۰سال بهویژه در خانمها میباشد،
تقریباً همیشه درنتیجه افتادن روی دستباز ایجاد میشود.
جابهجایی تیپیک شکل بالینی خاصی دارد که تغییر شکل چنگالی یا dinner fork defomity نامیده میشود (شکل1).
درمانهای متعددی برای شکستگی کالیس گزارششده است. اصلی کلی دراین شکستگیها درنظر داشتن محل آناتومی شکستگیها است. شایعترین شکستگی در سنین بالا ناشیاز پوکیاستخوان بهخصوص در خانمها میباشد. اغلب در جوانان داخل مفصلی و در افراد مسن خارج مفصلی است.
ازنظر تشخیصی، معاینهی محل شکستگی که بیشتر زخمها درناحیهی اولنار بوده معاینهی عصب اولنار و عصب مدین توصیه میشود که احتمال آسیب بهصورت حاد و مزمن دیده میشود.
این شکستگی ممکناست همراه با:
ـ شکستگی پروگزیمال استخوان بازوی همان دست در افراد مسن
ـ شکستگی دیستال رادیوس و سررادیوس (ضایعه Esssexlepresi)
ـ شکستگی استخوان اسکافوئید باشد، که در روش درمان تاثیر میگذارد.
افراد سالمند معمولاً عوارض این نوع شکستگی مانند دفورمیتی و بد جوشخوردگی را بهتر تحمل میکنند. معمولاً بیماران بالای 65سال که شکستگی دیستال رادیوس خارج مفصلی آنها با گچگیری درمان شدهاست از بیماران جوان راضیترند. نتایج مطالعات جدید بالینی بیومکانیکی نشانداده. تکنیکهای اختصاصی در نگهداری وضعیت شکستگی رل مهمی ندارد بلکه نگهداری وضعیت نرمال آناتومی مهم است.
1ـ Radial tilt یا Palmar tilt: (در رادیوگرافی نیمرخ حقیقی زاویهی بین راستای رادیوس و خطی که لبههای خلقی و قدامی دیستال آن را بههم وصل میکند.) این زاویه بهطور نرمال11 درجه میباشد. (شکل2). ازدسترفتن زاویه طبیعی آن اثر قابلتوجهی در میزان عملکرد مفصل مچ دست دارد.
2ـ نگهداری (واریانس اولنار (Ulnar Variance (U.V): فاصله بین مماس برگوشهی اولنار رادیوس و مماس بر سر اولنار که بهطور نرمال (2-) میلیمتر میباشد.
در مطالعه روی جسد، نشان داده مثبتبودن واریانس اولنار روی کینماتیک مفصلی رادیواولنار دارد(شکل3).
3ـ نگهداری و حفظ Radial height که به طور نرمال 12 میلی متر می باشد و رابطه بین Radial length و میزان قدرت وجود دارد (شکل4)
4ـ حفظ و نگهداری Radial inclination که کاهش آن سبب کاهش قدرت grip و تا 90% میزان ارتروز را افزایش میدهد. در رادیوگرافی رخ زاویه بین خطی که از نوک زائده استیلوئید استخوان رادیوس به گوشه مفصلی داخلی رادیوس با اولنار متصل میشود و خطی که محور طولی را مشخص می کند این زاویه بهطور نرمال 22 درجه میباشد (شکل5) و نباید کمتراز 10درجه باشد.
درمان شکستگی انتهای تحتانی استخوان رادیوس:
تکنیکهای متعددی برای این شکستگی انجام میگیرد که شامل جا انداختن بسته و گچگیری و گذاشتن پین زیرجلدی ـ فیکساتور اکسترن، گذاشتن پلاک در ناحیهی خلفی و پلاک قدامی و نیل در محل شکستگی میباشد. اصولاً درمان این نوع شکستگی نسبت به سن بیمار، کیفیت استخوانی و سطح شکستگی و تجربهی جراح تصمیمگیری میشود.
طبقهبندی:
طبقهبندیهای متعددی برای شکستگیهای دیستال رادیوس گزارش شدهاست که شامل تقسیمبندی Gartland (که تأکید میشود به چند قطعهای بودن متافیز و داخل مفصلی و جابهجایی قطعات میباشدتقسیمبندی Frykman که مفاصل رادیو اولنار، رادیوکارپال و بررسی شکستگی داخل و خارج مفصلی و بالاخره طبـقهبندی Fernandez که طبقهبندی براساس مکانیسم صدمه انجام میشود.
درمان:
1ـ درمان بسته در موارد زیر انجام میگیرد:
الف ـ شکستگیهای پایدار
ب ـ بیماران مسن
در درمان شکستگیهای پایدار درمان بسته با کچگیری و بیحرکتی میتواند موفقیتآمیز باشد. پساز جا انداختن، رادیوگرافی برای ارزیابی شکستگی بهمدت سه هفته هرهفته انجام میگیرد و هرگونه تغییردر رادیوگرافی باید موردتوجه قرارگیرد. در گچگیری فلکسیون بیشاز 30درجه هنگام گچگیری باعث افزایش فشار تونل کارپ و سندرم کارپال تونل میشود و گچ کوتاه درحالت سوپینیشن پیشنهاد میشود.
2ـ روشهای جراحی: در موارد شکستگیهای ناپایدار انجام میشود که شامل:
الف ـ پینگذاری Percutaneous pinning (شکل6) که دراین روش معمولاً اولین پین از استیلوئید رادیوس بهطرف متافیز و دیافیز در ناحیهی مدیال رادیال گذاشته میشود. این روش بیشتر در شکستگیهای ناپایدار متافیز و شکستگی ساده داخل مفصلی با جابهجایی اندیکاسیون دارد. گاهی اوقات لازم است اگر نیاز باشد درناحیهیLunate facet گذاشته شود:
بـ گذاشتن اکسترنال فیکساتور (External fixator): نتایج خوبی در درمان شکستگیهای کالیس داشته است (شکل۷).
ج ـ روش دیگر گذاشتن پلاک پیچ نوع low profile در ناحیهی قدامی و خلفی میباشد ولی عوارض پلاک و پیچهای قدامی باعث تنوسینوویت و پارگی تاندون بهعلت بلندبودن پیچها اتفاق میافتد.
عوارض شکستگیهای کالیس:
1ـ آرتریتهای Post traumatic که از 7٪ تا 65٪ گزارششده است.
2ـ Fernandez در شکستگیهای داخلمفصلی و خارجمفصلی دفورمیـتی بد جوشخوردگی (Malunion deformity) را شایعترین عوارض ذکر کرده است. و انسیدانس این عوارض را 17٪ گزارش کردهاست شایعترین دفورمیتی بعداز شکستگیهای خارج مفصلی شامل کوتاهی و چرخش و ازدسترفتن Volartilt و Ulnar inclination میباشد.
3ـ از عوارضبعدی پارگی تاندون ـ سندرم کمپارتمان 1٪ و سندرم Complex regional pain با حالتهای سیکولژیک8٪ تا 35٪ گزارش شدهاست و ویتامینC با دوز 500 میلیگرم در روز میتواند برای این سندرم استفاده شود. آسیب عصبی مدین ۰٪ تا۱۷٪ گزارش شدهاست.
سندرم کارپال تونل حاد در شکستگیهای متعدد فوراً باید تحت عملجراحی قرارگیرد.
برچسب ها
ثبت نظر