پوکیاستخوان یکیاز عوارض هیپرپاراتیروییدی میباشد و جهت جلوگیری از بروز آن لازماست که این بیماری درمان گردد.
غدهیپاراتیروئید که از4بخش (لوب)کوچک تشکیل شدهاست درجلویگردن و نزدیک غدهیتیروئید قرارگرفتهاست ولی هیچ ارتباطی با آن ندارد و بسیار کوچکتر از آن است که دیده و یا لمس شود.
برای حفظ عملکرد طبیعی سیستم عصبیـ عضلانی لازماست میزان کلسیمخون درحدنرمال باشد.
هورمون پاراتورمون از غدهی پاراتیروئید برای تنظیم میزان کلسیم و فسفر درخون ترشح میشود یعنی درصورتیکه میزان کلسیمخون کاهش پیداکند هورمون پاراتورمون ازطریق افزایش جذبکلسیم از دستگاهگوارش، کاهش دفع کلیوی کلسیم و افزایش آزادسازی کلسیم از استخوان منجر بهافزایش میزان کلسیم درخون میشود.
از طرف دیگر تنظیم میزان کلسیم و فسفات درخون که هردو مینرالهای مهمی برای تشکیل استخوان هستند بر روند استخوانسازی نیز موثر میباشند.
در هیپرپاراتیروئیدی میزان هورمون پاراتورمون افزایش مییابد و باتوجه بهپاتوژنز آن به 3 گروه (اولیه، ثانویه و ثالثیه ) تقسیم میشود.
نوع اولیهی آن حالتی است که توموری خوشخیم دریک یا بیشتراز یک لوب غدهی پاراتیروئید قرارگرفتهاست و هورمون پاراتورمون را بیشتر ازحدطبیعی ترشح میکند که درنهایت منجر بهافزایش کلسیمخون میگردد.
باتوجه به اینکه یکی از روشهای اثرهورمون پاراتورمون، اثر براستخوانها و افزایش آزادسازی کلسیم از استخوان (ازطریق افزایش سرعت چرخهی بازجذب و ساختاستخوان) میباشد، باافزایش بازجذب کلسیم از استخوان میزان کلسیمخون افزایش و متعاقب آن میزان کلسیم استخوان کاهش مییابد، که در درازمدت باتوجه بهنقش کلسیم درحفظ استحکام استخوان منجر بهشکنندگی استخوان خواهد شد.
بهرغم اینکه هیپرپاراتیروئیدی اولیه شایع بوده (شیوعی معادل1 در1000 داشته و بهخصوص درزنان و با افزایش سن میزان بروز بیماری افزایش پیدا میکند) غالبا تشخیصداده نمیشود و معمولاً در موارد مشکوک به افزایش کلسیمخون، با اندازهگیری میزان کلسیم و فسفات خون و یا کلسیم نمونهی ادراری تشخیص داده میشود.
بهاین ترتیب بسیاری از بیماران درشرایطی که افزایش مستمر کلسیم خون و کاهش مستمر PTH دارند تشخیص داده میشوند در این بیماران لازماست اسکن دانسیتهیاستخوان جهت بررسی اثر بیماری براستخوان و سونوگرافی گردن برای یافتن لوب درگیر پاراتیرویید انجام گردد.
افزایش فعالیت غدهیپاراتیروئید دربسیاری ازافراد علامتی ندارد حتی در بسیاری از مردم تشخیص هیپرپاراتیروئیدی اولیه پساز بروز شکستگی یا ایجاد دردکولیکی شکم بهدلیل سنگ کلیه اتفاق میافتد ولی باتداوم این افزایش میزان کلسیم دربعضی از افراد ممکناست احساس ناخوشایندی بهشکل تهوع، استفراغ، یبوست و افزایش دفع ادرار دیـده شــود.
درمان شایع در بسیاری از بیماران مبتلا به هیپرپاراتیروئیدی اولیه با علامت مشخص کاهش دانسیتهیاستخوان، جراحی بهمنظور برداشتن لوب درگیر پاراتیروئید (عمل پاراتیروئیدکتومی) میباشد.
درصورتیکه عملجراحی موفقیتآمیز باشد ظرف مدت 24 ساعت میزان کلسیمخون کاهش پیدا میکند و دانسیته استخوانی متعاقب درمان درسالهای آتی بهبود مییابد.
دربسیاری از بیماران انجام عملجراحی برای برداشتن غده ممکناست لازم نباشد بهخصوص کسانی که میزان کلسیمخون آنها مختصری افزایشیافتهاست و استخوانها و کلیهها تقریباً سالم هستند.
در این بیماران انجام مرتب آزمایشهای خون و پیگیری میزان کلسیمخون ، بررسی عملکرد کلیه و اندازهگیری فشارخون و دانسیتهی استخوان برای حفظسلامتی ممکناست کافی باشد.
درمواردی که بیمار قادر بهتحمل جراحی نمیباشد و یا دربیمارانی که هیپر پاراتیروئیدیسم خفیفی دارند (عوارض سایر ارگانها ایجاد نشدهاست) درمان دارویی استئوپوروز(مثل بیسفسفوناتها) جهت متوقفکردن روند کاهش توده استخوانی توصیه میشود.
هیپرپاراتیروئیدی ثانویه بهبزرگی هر 4لوب پاراتیروئید گفته میشود که بهدلیل کاهش میزان کلسیم خون در درازمدت و یا افزایش میزان فسفات است و معمولاً عارضهی بیماریهای مزمن کلیوی و یا اختلالجذب و کاهش ویتامینD میباشد در این بیماران آزمایشهای خونی افزایش هورمون مترشحه از پاراتیروئید و کاهش و یا میزان نرمال کلسیم را نشانمیدهند ولی این نکتهی حایز اهمیت است که دربیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی میزان فسفاتخون نرمال و یا افزایش یافته است ؛ درحالیکه درکسانی که اختلال جذب دارند میزان فسفاتخون نیز کاهشیافتهاست.
میزان هورمون PTH دراین بیـماران با مصرف نــوعی از ویتامینD که کلسیتریول نامیده میشود و یا مصرف مکمل کلسیم نرمال شده، ولی توصیه میگردد که رژیمغذایی آنان نیز فسفر کمی داشته باشد (غذاهایی که فسفات بالایی دارند عبارتند از شیر و محصولات آن، غلات کامل، حبوبات خشک و نخود، آجیل و دانههای روغنی، گوشت، ماهی و شکلات).
درنهایت دربسیاری از بیماران مبتلا به هیپرپاراتیروییدی ثانویه، هر 4 لوب غدهیپاراتیروئید بهدلیل تحریک و فعالیت زیاد بیشازحد بزرگشده و آدنوم تولید میشود که به آن هیپرپاراتیروییدی ثالثیه میگویند و درمان آن جراحی و برداشتن تمام غدهیپاراتیروئید است.
داروهای ضدصرع و پوکیاستخوان:
ویتامینD کمک میکند تا بدن کلسیم را که یک ریزمغذی مورد نیاز استخوان است جذب کند ولی داروهای ضدصرع با اثر برراههای جذب ویتامینD در بدن تراکم استخوان را کاهش میدهند.
نتایج بررسیهای متعدد نشاندادهاست که کاهش دانسیتهیاستخوانی و افزایش احتمال بروز شکستگی درکسانی که به مدت طولانی از داروهای ضدصرع استفاده میکنند اتفاق میافتد.
باتوجه به آنکه مصرف دارو های ضدصرع برا ی کنترل بیماری صرع لازم است توصیه میشود کسانی که سابقهی درازمدت مصرف داروهای ضدصرع دارند درمورد خطر بروز استئوپوروز باپزشکخود مشورتکنند شاید پزشک معالج درصورتیکه لازم بداند (درصورت شک بهکاهش دانسیتهیاستخوان) ارزیابی دانسیتهیاستخوان را انجام دهد و یاتوصیه بهانجام (DXA) در سالهای بعد کند.
امروزه مصرف مکملهای کلسیم و ویتامینD برای مصرف کنندگان داروهای ضدصرع و به خصوص سالمندان توصیه می شود.
داروهای گلوکوکورتیکویید و پوکی استخوان :
گلوکوکورتیکوییدها (استروئیدها ، کورتنها) داروهای قوی هستند که به منظور کاهش التهاب در شرایطی مانندآسم و ورم مفصل بهکار میروند این داروها همچنین در بیماریهای غدهی فوقکلیوی یا هیپوفیز تجویز میشوند تا جانشین استروئید طبیعی بدن شوند و دربسیاری از موارد نجاتبخش زندگی میباشند بااینحال ممکناست عوارض جانبی جدی ازجمله افزایش خطر پوکیاستخوان نیز داشته باشند.
درحقیقت گلوکوکورتیکوئیدها در حالی که ممکناست برای بهبود علایم بیماری موثر باشند ازسوی دیگر ممکناست میزان ساخت سلولهای استخوانی را کاهش داده و منجر به کاهش طولعمر سلولهای استخوانی شده و درنهایت با از دسترفتن تراکم استخوانی، منجر بهافزایش خطر ابتلا به استئوپوروز شوند.
خطر ابتلا به استئوپوروز وابسته به دوز و مدت زمان مصرف استروئید است دوز دقیق گلوکوکورتیکوئیدها که منجر به پوکیاستخوان میشود هنوز دقیقاً مشخص نیست اما تحقیقات نشانمیدهد که دوز 5میلیگرم در روز یا بیشتر برای چندین ماه منجر به افزایش احتمال شکستگیاستخوان میشود پردنیزولون و دگزامتازون شایعترین گلوکوکورتیکویید ها هستندکه استفاده می شوند ، به نظر می رسد که مصرف گلوکوکورتیکوییدهای استنشاقی از گلوکوکورتیکوییدهای خوراکی کمخطرتر است.
البته افراد از جهت میزان کاهش تراکم استخوان ناشی ازمصرف گلوکوکورتیکوییدها متفاوت هستند ولی در40% موارد کسانی که دوزهای بالایی از گلوکوکورتیکوییدها را برای درازمدت استفاده میکنند در معرض خطر شکستگی هستند.
بهمنظور کاهش خطر ابتلا به استئوپوروز متعاقب مصرف گلوکوکورتیکوییدها توصیه میشود که مصرف این دارو ها زیرنظر پزشک و با حداقل دوز درمانی صورتگیرد.
رژیمغذایی غنیاز کلسیم، قطع مصرف سیگار و الکل و ورزش منظم درپیشگیری از ابتلا بهاستئوپوروز موثر هستند.
بهدلیل آنکه کاهش سریع و یا توقفناگهانی دارو هردو ممکناست خطرناک باشد بدون مشورت پزشک اقدام به کاهش دوز یا قطع مصرف دارو نشود.
ثبت نظر