نتایج حاصل نشان میدهند که افراد سالم تمام اقوام میتوانستهاند میزان گلوکز خود را درحد طبیعی حفظ کنند، اما این کار را ازراههای مختلف انجام دادهانـد.
به نظرمیرسد، حساسیت به انسولین درآفریقاییها پایینتر است. اما این نقص را با آزاد کردن مقدار انسولین زیادتر جبران میکنند. درافرادی که درشرق آسیا زندگی میکنند، حالت عکسدیده میشود. دراین عده، حساسیت به انسولین بسیار خوب است ولی توان آزادسازی انسولین درصورتی که نیاز باشد کمتر است. قفقازیها درنقطهیی میان این دودسته جای دارند و دراین قوم، هم آزاد شدن انسولین و هم حساسیت به انسولین گرفـتـار است.
وقتی پژوهشگران ازنزدیک به افراد شرکتکننده درپژوهش نظرافکندند که درمعرض خطر ایجاد دیابت بودند و نیز افرادی که قبلاً دیابت درآنها تشخیص داده شده بود، همین الگو را یافتند. اما وقتی تولید انسولین تا حساسیت به انسولین بهعنوان بخشی از بیماری با شکست روبهرو میشد، نتایج عموماً بدتـر میگشت.
این یافتهها باآنچه درزمینهی بالینی دیده میشود سازگار است، یعنی آسیای شرقیها نسبت به ایجاد دیابت حساسترند واین امر به بهای BMI پایینتر میباشد. از آنجا که فقدان انسولین از شرایط ایجاد دیابت است، جای تعجب نیست که میزان آزاد شدن انسولین دراین عده پایینتر باشد وعموماً نیازمند شروع درمان انسولین درمرحلهیی زودتر باشند. این وضعیت درآفریقا آنقدر پیچیده و ناهمگون است که باید بررسیهای جدیدی دراین مورد انجام شود.
پژوهشگران درمورد علل زمینهیی فیزیولوژیکی این تغییرات مطمئن نیستند ولی توجیه ممکنی دراین مورد پیشنهاد شده است.
این یافتهها وپیشرفتهای ژنتیکی جالبی که دراین زمینه شده است محققان را به این مسأله خوشبین میسازد که میتوان نقشهی اختلافات مهمی را مشخص کرد که درتولید انسولین و کاهش حساسیت انسولین شکست ایجاد میکند به طوری که میتوان درآینده درمان را برحسب فردی انـجــام داد.
ثبت نظر