این پژوهش درمرکز طبی دانشگاه ماستریخت هلند و با همکاری دانشگاه ادینبورو و همکاران دانشکدهی طب دانشگاه هاروارد انجام شده و در واقع یک بازبینی طبقهبندی شده ومتا آنالیز 30 بررسی منحصر به فرد است که بهصورت اشتراکی شامل حدود 1/5 میلیون کودک بود.
مصنفان پیبردهاند درکودکانی که زودرس بهدنیا میآیند (پیشاز هفتهی 37 آبستنی) احتمال ایجاد آسم یا نابسامانی ویزینگ در دورهی کودکی نسبت به کودکان فول ترم (بعد از هفتهی37 آبستنی) بالغبر 46٪بیشتر میشود. همچنین مصنفان دریافتهاند کودکانی که بسیار زودتر بهدنیا میآیند (زودتر از هفتهی32 آبستنی) درمعرض خطر بالاتر ایجاد آسم یا نابسامانی ویزینگ میباشند که تقریباً سه برابر این مقدار درکودکانی است که بـهموقع بهدنیا آمدهاند.
بنابه برآورد مصنفان هرگاه تولد زودتراز موقع بهوقوع نپیوندد، نابسامانیهای ویزینگ دوران کودکی تا بیشاز3/1٪ کاهش مییابد.
این یافتهها ازآن جهت اهمیت دارند که امروزه به پاس بهبودی در تدبیر زودرسی، قریب11٪ کودکانی که درحالحاضر زودرس بهدنیا میآیند تعداد بیشتری از نوزادان زودرس زنده میمانند. اما، انبار مدارک موجود حاکی از آن است که رویدادهای زودرس زندگی درایجاد بعدی بیماریهای غیر ساری دخالت دارند. باتوجه بهبار فزایندهی تولد زودرس، درک بهتر آثار تولد زودرس اهمیت اساسی دارد.
مصنفان میگویند یافتههای حاضر حامی حدسیات قبلی درمورد همراهی میان تولد زودرس و نابسامانیهای ویزینگ نیست زیرا در بررسیهای پیشین گفتهشده بود باافزایش سن، این نابسامانیها کمتر میشود. علاوهبراین، قدرت این همراهی درتمام گروههای سنی تا 18سال مشابه بود و این حدس را پیشمیآورد که پیامدهای ریوی تولد پیشاز موعد در تمام دورهی زندگی ادامه مییابد.
در نتیجهگیری این بررسی آمده است که درمورد افزایش احتمال آسم و تولد زودتر از موعد و بهویژه تولد بسیار زودرس، مدارک قانعکنندهیی وجود دارد. باتوجه به انعکاس افزایش جهانی کودکانی که از تولد زودتر از موعد زنده میمانند اکنون لازم است توجه به درک مکانیسمهای زمینهساز معطوف شده و دراین زمینهها پژوهش انجام گیرد و سپس از این بینشهای تازه در ایجاد مداخلههای پیشگیری استفاده شود.
ثبت نظر