شماره ۱۰۰۵

پیشرفت‌های تازه در HCC

دکتر حسن خاجی - فوق تخصص گوارش

پیشرفت‌های تازه در HCC

داده‌های اپیدمیوژیک، ژنتیک و بالینی که درکنگره‌ی بین‌المللی کبد سال‌2014 عرضه‌شد همه بر رویکرد‌های متفاوتی تمرکز داشت که برای بهبود، مرحله‌بندی و درمان کارسینوم هپاتوسلولار(HCC) طرح‌ریزی شده بودند.
کارسینوم هپاتوسلولار انسان یکی‌از فراوان‌ترین سرطان‌ها در جهان است و دومین علت شایع ‌مرگ مرتبط با سرطان به‌شمار می‌رود. ازآنجا‌که HCC یک بیماری ‌بی‌نهایت متنوع و ناهمگون است، ثابت شده برای بهبود پیامدهای بیمار وظیفه‌ی سختی در پیش است. بررسی‌های کاملاً جدی و سختی درمورد تعدادی از گزینه‌های درمانی موجود انجام‌شده ولی هیچ یک نفعی به حال بیمار نداشته است.
در یافته‌های حاصل از‌این بررسی‌های تشخیصی، مرحله‌بندی و درمان HCC حائزاهمیت می‌باشند زیرا بالقوه سبب بهبود قابل‌توجه پیامدهای بیمار می‌گردند.
یافته‌های کلیدی حاصل از این بررسی‌ها عبارتند‌از:
• نیاز به برنامه‌های غربالگری با هماهنگی ازمرکز در سراسر اروپا.
• استفاده‌ی بالقوه از MRI با تقویت اسید گادوکستیک برای مشخص‌کردن صحیح‌تر مرحله دربیماران HCC که به بیماری زودرس مبتلا هستند تا هر بیمار درمان مناسب خود را دریافت دارد.
• ایجاد تست‌ خونی امضای سه ـ ژن که از‌آن به‌عنوان جانشین تکنیک‌های تصویرسازی استفاده می‌شود تا بتوان در افراد پرخطر با اطمینان مرحله‌ی زودرس HCC را شناسایی کرد.
• داده‌های دراز مدت جالب توجه که اهمیت RFA  پرکوتانه  را دارد رویه‌ی درمان HCC را تقویت می‌کند ازجمله استفاده از آن در درمان HCC پیشرفته که درآن یک مورد HCC با ترومبوز ورید اصلی باب همراه بود.
تنوع وسیع جغرافیایی در بقای حیات HCC توسط شدت‌های متفاوت برنامه های غربالگری کشوری توجیه می‌شود.
درژاپن قریب80 درصد کارسینوم‌های هپاتوسلولار با غربالگری تشخیص داده می‌شوند به‌عکس، ‌ارقام بیماری در انگلیس، اسپانیا و هنگ‌کنگ به‌طور قابل‌توجه پایین‌تر و به‌ترتیب برابر 15،35 و کمتر از 10 درصد است. درمرحله‌ی بیماری در زمان تشخیص نیز اختلاف  فاحشی دیده می‌شود. دربیماران ژاپنی 59٪ با معیارهای Milan می‌خوانده است و 71٪ برای درمان بالقوه‌ی علاج‌کننده مناسب بوده‌اند. ارقام مقایسه‌یی برای اسپانیا و بسیار کمتر و برابر 26‌و‌32‌درصد درانگلیس 37‌و‌38‌درصد  و هنگ‌کنگ 8 و 16‌درصد بوده است. متوسط بقای حیات برای ژاپن، اسپانیا،  انگلیس و هنگ‌کنگ به‌ترتیب برابر 47، 26، 20 و 7 ماه بوده است.
به‌نظر می‌رسد که اختلاف متفاوت در شدت برنامه‌های غربالگری میان کشورهای مختلف و نوع حاصل از‌آن در گزینه‌های  درمانی علاج‌‌کننده برای توجیه تنوع وسیع جغرافیایی در بقای حیات HCC راه درازی در پیش دارد. آنچه که دراین مورد نیاز است وجود برنامه‌های غربالگری با هماهنگی ازمرکز در سراسر اروپا است تا پیامدها بهبود یابد.
دراین بررسی بیش‌از5000 بیمار از 2 ناحیه با میزان بروز بالا یعنی ژاپن و هنگ‌کنگ و ناحیه‌یی با میزان بروز متوسط مثل اسپانیا و انگلیس فراخوانده شده بودند. داده‌های جامع دموگرافیک، اتیولوژیک و مرحله‌بندی همراه جزئیات درمان موجود بود.
مرحله‌بندی HCC با استفاده از MRI تقویت شده با اسید گادوکستیک پیامدهای درمان را دربیماران دچار بیماری زودرس بهبود بخشید.
مرحله‌بندی اضافی بیماران دچارکارسینوم هپاتوسلولار با استفاده از MRI  تقویت شده با اسیدگادوکستیک دربیمارانی که بنابه فرض و بر‌اساس CT اسکن دینامیک دارای یک مورد HCC ندولار بودند ازنظر رجعت پایین‌تر و بقای حیات بهتری داشت.  این یافتــه‌های بـررسی بسیــار جالب توجه بود.
با استفاده از آنالیز چند متغیر در گروه بیمارانی که افزون براین با MRI اسید گادوکستیک هم ارزیابی شده بودند احتمال رجعت به‌طور قابل‌توجه پایین‌تر و مرگ‌ومیر کلی درمقایسه با گروهی که فقط‌CT شده بودند پایین‌تر بود.
رجعت زودرس‌HCC پس‌از درمان علاج‌کننده بسیار دیده می‌شود و تصور براین است که این امر نشانه‌ی متاستاز از تومور اولیه است که در واقع پیش‌از شروع درمان موجود بوده است. استفاده از MRI تقویت شده با اسیدگادوکستیک درمرحله‌ی دقیقاً شناسایی‌شده دربیماران HCC مبتلا به بیماری زودرس از این قدرت بالقوه‌ی بهبود قابل‌توجه پیامدها با این اطمینان برخوردار است که هر بیمار از درمان مناسبی استفاده خواهد‌کرد.
اسیدگادوکستیک یک داروی  کنتراست برایMRI به‌شمار می‌رود و دارای خواص پرفوزیون و خاصیت اختصاصی‌بودن برای هپاتوسیت است. نشان‌داده شده‌است که این تکنـیک درمـقایســه با CT دینامیک یا MRI تنـها دارای حساسیت تشخیصی بالاتـری برای HCC است.
دراین بررسی تاریخی همنوا درمجموع 700 بیمار که بنا به فرض درCT اسکن دینامیک دچار یک HCC ندولار بودند آنالیز شدند. بیرون از این جمعیت بیماران مبتلا به بیماری زودرس تعداد ۳۲۳ نفر علاوه‌بر‌CT از MRI با تقویت اسیدگادوکستیک استفاده کرده‌اند و 377 نفرفقط CT شدند.
بعداز ارزیابی بیماران HCC در گروهCT و MRI درمجموع 74ندول اضافی در53 بیمار یافت شد و مرحله‌بندی BCLC در 34بیمار بالا رفت. در 298 زوج امتیاز گسترش تطبیق‌داده شده در گروه CT و MRI باز هم احتمال رجعت HCC و مرگ‌ومیر به‌طور قابل‌توجه بالاتر بود. با امضای 3‌ـ ژن که از آنالیز یک نمونه‌ی خون شناسایی می‌شود می‌توان با اطمینان کامل و با حساسیت و اختصاصی‌بودن زیاد کارسینوم هپاتوسلولار را شناسایی کرد.
تجلی جامع ژن که با RNA خالص شده از یافته‌های تک هسته‌یی خون محیطی  بیماران مبتلا به هپاتیت B  مزمن و سیروز حاصل می شود این 3‌ـ ژن که به صورت افتراقی متجلی می‌شوند عبارتنداز:INFAIP3,AREG و GIMAP5.
بررسی‌های بعدی روی یک همنوای مستقل 206 بیمار HCC و 194 بیمار مبتلا به CHB وسیروز این 3‌ـ ژن اعتباربخشی شد که می‌توان HCC را به ترتیب با صحت 82/5 ،81/5 و 71/8 درصد شناسایی کرد.
با استفاده از اگرشن لجستیک با چند متغیر این ژن به‌صورت مختلط و به‌درستی ایجاد HCC را با حساسیت 82 درصد و اختصاصی‌بودن 90/2‌درصد پیش‌بینی می‌‌کند.
تشخیص به‌موقع و مؤثر HCC اهمیت فوق‌العاده دارد زیرا رزکسیون جراحی در اوایل بیماری تنها راه علاج است. ازاین‌رو شناسایی مراحل زودرس بیماری در افراد پرخطر از نظر ایجاد HCC، شــدت پیــامدهای بــالینــی را بهبود می‌بخشد.
اما از قبل امکان تشخیص مرحله‌ی زودرسHCC انسان دربیماران به خطر ابتلا به هپاتیت مزمن و سیروز با استفاده از تکنیک‌های تصویرسازی امکان‌پذیر بوده‌است واین امضای3ـ ژن درصورتی‌که بتواند به‌واقع ایجاد HCC را پیشگویی کند یک ابداع واقعی است.
دراین‌زمینه این امضا طی انجام یک بررسی آینــده‌نگر اعتبــار یافته است.
برداشت پرکوتانه با رادیوفرکانس یک روش درمان مؤثر و مطمئن برای کارسینوم کوچک هپاتوسلولار است. این تکنیک بقای حیات کلی عالی و نرخ تومور نسبت به پیشرفت را فراهم می‌آورد که از نتایج یک بررسی پیگیری‌10‌ساله درجمعیت بیماران چینی معرفی شده به کنفرانس حاصل شده است.
توسعه‌ی درمان آبلاتیو موضعی یکی از پیشرفت های اساسی دردرمان HCC است.
روش آبلاسیون با رادیوفرکانس با راهنمایی رادیولوژی انجام می‌شود و رویــه‌یی قابــل تکــرار با حداقل تهاجـم و کمتــرین عوارض است.
دردرمان کارسینوم هپاتوسلولار، کمتر از 40٪ بیماران نامزد جراحی هستند ونرخ رجعت پس‌از جراحی کوراتیو بالا است، تکنیک پرکوتانه مانند RFA بسیار مهم است.
این داده‌های مهم دراز مدت اهمیت RFA پرکوتانه را در زرادخانه‌ی درمانی HCC تقویت می‌کنند.
درفاصله‌ی ماه می‌2000 تا 2012 درمجموع 1020 ندول توموری کوچک در 837 بیمار با RFA پرکوتانه تحت‌درمان قرارگرفت. آبلیشن کامل در 8/98 درصد بیماران قابل دسترسی بود و عوارض اساسی تنها در 0/59 درصد بیماران اتفـاق افتـاد، نرخ تخمیـنی کلی بـقای حیات 1 ،3 ، 5 و10ساله به‌ترتیب بــرابر‌54،71،91 و‌33‌درصد بود و نرخ بقای حیـــات عاری‌از رجعت 5،3،1 و‌10‌ساله به‌ترتیب برابر‌30،44،74 و 15 درصد بود.

 

تعداد بازدید : 2002

ثبت نظر

ارسال