اسکن استخوان و توموگرافی با گسیل پوزیترون فلوروداکسی گلوکز (PET Scan)، ضایعات متاستاتیک متعدد استخوان در مهرههای قفسهیسینه تا کمر، دندهها، جناغسینه، استخوان خاصره، کتف و استخوانهای ران را نشانداد (شکل4)که ناشی از سرطانمعده بهصورت بالینی تشخیصداده شد و شیمیدرمانی بلافاصله با رژیم هفتگی ایرینوتکان آغاز گردید (CPT-11).
در روز اول، CPT-11 داخل وریدی (۱۰۰mg/m2، دوز ۸۰درصد) تجویز و این رژیم بهصورت هفتگی تکرارشد.
پساز ۳دوره شیمیدرمانی، بیمار از DIC بهبود و دردکمر وی نیز تسکینیافت. همان رژیم در وضعیت سرپایی بهمدت ۵ ماه تکرار شد. بااینحال، اگرچه بیمار هیچ نشانهای از عود صفاقی نشاننداد، نشانگرهای تومور افزایشیافت و DIC مجدداً ایجادشد و بیمار ۳سال و ۵ماه بعداز اقدام به شیمیدرمانی داخلصفاقی دراثرDCNM درگذشت.
در مورد حاضر، سرطانمعده به مغزاستخوان متاستاز یافت و ۳سال پساز شیمیدرمانی داخلصفاقی دربرابرکارسینوماتوز صفاقی ناشیاز سرطانمعده، بیمار دچار DCBM همراه با DIC شد. DCBM در بیماران مبتلا به سرطانمعده متداول نیست؛ محققان گزارش دادند که متاستاز مغزاستخوان تنها در ۲/۴درصد از سرطانهای متاستاتیک، غیرقابلبرداشت و یا راجعهی تأیید شدهاست و DCBM ناشیاز تومورهای جامد با DIC در ارتباط بود. محققان در اوایل سال۱۹۳۶ نیز گزارشدادند که میان متاستاز استخوانهای متعدد و DIC در سرطانمعده ارتشاحی منتشر، ارتباطی وجود دارد. همچنین ارتباط نزدیکی بین سرطان تشکیلدهندهی موسین و DIC و یا آنمی همولیتیک میکروآنژیوپاتیک وجود دارد و متاستازهای استخوان ناشیاز تومورهای جامد با اختلالات خونی نیز با پیشآگهی بسیار ضعیفی همراه است.
این بیماری، DCBM نامیده میشود و در بیماران مبتلا به DCBM و DIC ناشیاز تومورهای جامد، سرطانمعده بیشترین موارد را تشکیلمیدهد. DCBM با نشانههای مختلفی ازجمله درد استخوان، گرایش به خونروی، کمخونی، ضعف عمومی و افزایش سطح آلکالن فسفاتاز سرم همراه است. درآدنوکارسینوماهایی که ازنظر بافتشناسی کمتر تمایز یافتهاند (نوع۳و۴بورمان ماکروسکوپی)، کمتربودن سن، تومورهای بسیار پیشرفته و تومورهای اولیه در قسمت فوقانی معده عوامل خطرزایی هستند که منجر به DCBM ناشیاز سرطانمعده میشوند.
در بسیاریاز موارد (۶۶/۷درصد) عود بیماری ۵ سال پساز جراحی اولیه گزارششد و دربرخی از موارد عود بیماری در مغزاستخوان طی ۱۰سال گزارششد که بیانگر حضور «نهفتگیتومور»(Tumor dormancy) فاز نهفتهی طولانی پیشرفت تومور است. مورد حاضر با بسیاریاز این عوامل خطرزا مطابقت داشت و تمام نشانههای اصلی شرحداده شده در مقالات، ۲ماه پساز معرفی بیمار بهدلیل کمردرد مشاهده شد.
DCBM با پیشآگهی ضعیفی همراه است و برخیاز بیماران بهعلت خونروی یا نارسایی ارگان ناشیازDIC، بهمدت چند هفته ازبینمیروند. محققان ۲۰۳مورد از متاستازهای مغزاستخوان ناشیاز سرطانمعده را بررسیکرده و دریافتند که متوسط زمان بقا ۱۰۳روز است و DIC پیچیده با پیشآگهی بسیار ضعیفتری همراه است؛ درحالیکه دربیمارانیکه تحت شیمیدرمانی قرارگرفتند، پیشآگهی بهتر بود (۱۷۵روز). ازسویدیگر، میانگین زمان بقای بیمارانی که تحت شیمیدرمانی قرارنگرفتند، تنها 43روز بود.ازاینرو مشاهدهمیشود که شیمیدرمانی تهاجمی برای DCBM مؤثر است.
دراینمورد، بهایندلیل که بیمار پیشتر داروهای مختلف برای درمان سرطان معده (ازجملهS-1، سیسپلاتین و PTX ) را مصرف میکرد، رژیم را بهCPT-11 هفتگی تغییر دادند و بیمار ۱بار بر DIC غلبهکرد و بهمدت ۶ ماه بعداز تشخیص DCBM زنده ماند.
در تحقیقات بالینی پیشین، کارسینوماتوز صفاقی ناشیاز سرطان معده، با استفاده از شیمیدرمانی داخل صفاقی با PTX تحتدرمان قرارگرفت. دراین شیمیدرمانی داخل صفاقی، PTX ازطریق یک پورت دسترسی داخل صفاقی (که درزیرپوست قرار داده میشود) بارها به فضای داخل صفاقی تزریقشد. این شیمیدرمانی ترکیبی، برای متاستازهای صفاقی مؤثراست و بهنظرمیرسد که باعث افزایش بیشتر بقای این بیماران میشود. علاوهبراین، کارسینوماتوز صفاقی اغلب بهصورت ماکروسکوپیکی درطول دورهی شیمیدرمانی داخل صفاقی ناپدید میشود. از ماه آگوست2005 تا آوریل2012، ۱۵۸مورد سرطانمعده با کارسینوماتوز صفاقی، تحت شیمیدرمانی داخل صفاقی با PTX قرارگرفتند.
در ۱۵مورد (۹/۵ درصد) میزان عود بیماری در استخوان یافتشد و در۴مورد(۲/۵درصد) استخوانهای متعددی درگیر شده بودند؛ از این تعداد، ۳مورد (۱/۸درصد) از لحاظ بالینی به DCBM با DIC مشکوک بودند. ۲مورد از این ۳ مورد (بهغیراز مورد حاضر) با بهترین مراقبتها درمان شدند ولی درعرض یکماه فوت کردند. بیماران مراجعه کننده به بیمارستان، درمقایسه با گزارش بیمارستانهای پیشین، میزان بالاتری از DCBM را به دلیل سرکوب قوی کارسینوماتوز صفاقی با تزریق داخلصفاقی PTX تجربهکردند.
نتایج:
دراین بررسی یک بیمار مبتلا به سرطانمعده با کارسینوماتوز صفاقی بهDCBM ۳سال پساز شروع شیمیدرمانی داخلصفاقی با PTX بهDCBM دچار شده بود.
ازآنجاکه تجویز داخلصفاقی پاکلی تاکسل میتواند کارسینوماتوز صفاقی سرطانمعده را بهشدت سرکوب کند، ازاینرو در طول دورهی شیمیدرمانی نهتنها به عود سرطان صفاقی بلکه به متاستازهای نادر مکانهای مختلف (مانند متاستاز مغزاستخوان) نیز باید توجه شود.
ثبت نظر