شماره ۱۱۸۱
پروفسور محمدحسن کریمینژاد - استاد پاتولوژی و ژنتیک
«طبسنتی را پاسبداریم»
با اینکه چندین سال است که دیگر کار طبابت بهعنوان پذیرش، معاینه بیمار، تشخیص بیماری و قبولمسئولیت درمان را کنارگذاشتهام ولی اخیراً با موردی برخورد داشتم که مجبور بودم همپای پزشک معالج در تشخیص بیماری، مراقبت و درمان بیمار تا بهبودی کامل پیگیر باشم. موردی را که در این مقاله جهت خوانندگان عزیز «پزشکی امروز» بیان میدارم، نمونهای از واقعیت سنتها و تجربه عملی سالیان دراز نیاکان ما میباشد.
خانمی ۶۲ساله به علت درد شدید ناحیه زیرجناغ سینه (اپیگاستر) با انتشار به پشت، حالت تهوع و اسهال شدید آبکی اجباراً در بخش اورژانس بستری میگردد. چون معاینه بالینی دستگاه گوارش، قلب و عروق و تنفس نشانه خاصی نشاننمیداد و آزمایشهای پاراکلینیک شامل فرمول شمارش خون، سدیمانتاسیون، مدفوع، ادرار، تستهای کبدی و پانکراس و سونوگرافی ساده و رادیوگرافی با ماده حاجب و بررسی عبور آن در رودهها حتی اسکن شکم هیچگونه نشانه غیرطبیعی نشاننداد، لذا از بیمار آندوسکوپی معده و دوازدهه و بیوپسی انجامشد که همگی آنها درحد طبیعی بود. بهعلت اسهال شدید، حالت تهوع و دردهای شکم بهویژه که با خوردن جرعهای آب نیز شدت مییافت، بیمار فقط با سرم نمکی و قندی نگهداری میشد. باوجود شکمروش شدید و حالتتهوع، وضع عمومی بیمار خطر زیادی را نشاننمیداد. درجه حرارت بدن بیمار درحد ۳۷درجه و فرمول شمارش خون و مدفوع نشانهای از عفونت نداشت. فقط کموبیش از داروهای نشانهای ازقبیل هیوسین و داروی ضدتهوع به روش تزریق داخل سرم استفادهشد، گرچه درتخفیف درد و حالت تهوع موثر بود ولی در شکمروش و مدفوع آبکی تقریباً شبیه به مایعاتی که نوشیده بود، هیچگونه تفاوتی حاصلنگردید.
در بررسی سابقه اظهارداشت که در سن جوانی نیز زمانی که برای اولین بار در خارج ازکشور سکونت داشت، دچار دلدردهایی میشده است که با استفاده از داروهای آرامبخش و ضداسپاسم بهبود مییافتند و تا مدتی راحت بوده ولی در مجموع گاهبهگاه دچار درد ناحیه اپیگاستر میشده که گاهی بسیار شدید و ناراحتکننده و با انتشار بهپشت بوده و پساز آن دچار شکمروش میشده که بین ۱هفته تا۱۰روز ادامه داشتهاست. درطول دوران زندگی بهعلت اینگونه ناراحتیها مورد آندوسکوپی و یک بار نیز به عنوان عفونت هلیکوباکتر تحت درمان یک دوره کامل بوده و برای مدتی بهبود نسبی داشته ولی هیچگاه کاملاً راحت و آرام نبوده است. چون ناراحتی و درد پیوسته و ناراحتکننده نبوده، همین بهبودیها موجب عدمپیگیری جدی شدهاست.
درد ناحیه اپیگاستر و حالتتهوع بتدریج آرامتر شده بود ولی بهغیراز شکمروش درطول زمان بستری که در شبانهروز بین ۲۰تا۴۰بار اتفاقمیافتاد، ناراحتی مهم دیگری وجود نداشت. بهاین دلیلکه علتی برای شکم روش و حالت تهوع دیده نشد، لذا بهرغم اینکه در سیتیاسکن شکم هیچگونه ضایعهای در احشاء، رودهها، کلیه، کبد و پانکراس دیدهنشد، ولی احتمال وجود تومورهای نوروآندوکرین مطرحگردید که در بررسی آنزیمها و هورمونها نیز شواهدی دال بر وجود اینگونه بیماریها موجود نبود. پزشک معالج متخصصگوارش، اعتقاد به بررسیهای بیشتر و یافتن دلیلی برای این درد و اسهال داشت. چون وضع رودههای بیمار بهعلت اسهال شدید اجازه انجام کولونوسکوپی را نمیداد، قرارشد تا برطرفشدن حالت اسهال و بهبود وضع رودهها، در این مورد اقدامی نگردد. این حالت۲۲ روز به طول انجامید و هیچگونه بهبودی در وضع مدفوع آبکی و تعداد آن حاصلنشد. این بلاتکلیفی همگی را نگران نموده بود، لذا پیشنهاد استفاده از داروهای گیاهی منجمله کلپوره را مطرحنمودند که سرشاخه گلدار گیاه را در آب خیسانده و جوشیده آن را به بیمار بخورانند. بامصرف روزی سه لیوان از این دارو، نشانه بیماری به ویژه شکمروش تخفیف یافته و پساز ۷روز به حال عادی برگشت.
این بهبودی سریع بیمار، مرا بر آن داشت تا درمورد کلپوره اطلاعاتی کسب نمایم. مطالب زیر را از اینترنت و بخش پارسی گوگل برگزیدهام:
کلپوره: از خانواده Teucrium Polium
اندام دارویی:سرشاخههای گلدار گیاه، کلپوره است.
اینگیاه در زبانهای مختلف اسامی متفاوت دارد.
پارسی: کلپوره، مریم نخودی همدانی
عربی: مسکالجن، حشیشه الریح
انگلیسی: Poleigamnder
فرانسه: Germandree Pouliot
ریختشناسی: گیاهی است علفی، پایا، پرشاخه به ارتفاع ۱۰ تا ۳۵سانتیمتر و دارای ظاهر سفید پنبهای که معمولاً در نواحی بایر، سواحل سنگلاخی و ماسهزارهای جهان میروید. برگهای آن باریک، دراز و پوشیده از کرکهای پنبهای شکل در هردو سطح پهنک است. گلهایی به رنگهای سفید، سفیدمایلبهزرد و یا زرد و حتی ارغوانی دارد. این حالت متغیربودن نه تنها در رنگ گل بلکه در وضع ساقه گیاه که بهصورت پرپشت و پرشاخه و یا بهحالت خوابیده درمیآید نیز دیدهمیشود. زمان گلدادن آن به تناسب شرایط محیط زندگی بین خرداد و اَمُردادماه میباشد. زنبورعسل بهعلت وجود نوش و شهد در گلهای آن بهسمت این گیاه جلبمیگردد.
زمان جمعآوری: به تناسب شرایط محیطزندگی بین ماههای خرداد و اَمُرداد است.
دامنة انتشار: درنواحی بایر، سواحل سنگلاخی و ماسهزارهای نواحی مختلف اروپا، منطقه مدیترانه، شمال آفریقا و جنوب غربی آسیا منجمله ایران میروید. این گیاه پراکندگی وسیعی در نواحی مختلف شمال، مغرب، جنوب و مرکز ایران، منطقة البرز، اطرافتهران مخصوصاً در غالب نواحی نیمهبایر و کوهستانهای نیمهخشک دارد.
مواد دارویی موثر: دیترپنوئیدها.
اجزای متشکله: عصاره گیاه 5-7B، گلیکوزید6، متوکسی جنگلوانین و اسانس فرّار که بیشترین مواد این اسانس ژرماکرن، بتاکاریوفیلن، هومولن و کاریوفیلناکساید میباشد.
خواص درمانی: استفادهازاین گیاه بهطوریکه در کتب دارویی قدیمی آوردهشده است، به زمانهای نسبتاً دور نسبتداده میشود، مانند آنکه بقراط، دیوسکورید، پلینی و جالینوس ازآن درآثار خود نام بردهاند و بهایندلیل گیاه ظاهری کاملاً مشخصدارد و نوع موردنظر حکما در زمانهای گذشته، همین گیاه فعلی بوده است.
سرشاخههای گلدار گیاه اثر مقوی، نیرودهنده و ضدتشنج دارد و اگر گرد آن وارد بینی شود، مخاط بینی را تحریک کرده و ایجاد عطسه مینماید. مصرف آن را با بررسیهایی که به عملآمده در رفع سردرد، ضعف عمل دستگاه تغذیه، بیماریهای دستگاه تناسلی/ ادراری و تاخیر یا عدم وقوع قاعدگی به علت ضعفکلی، مؤثر میدانند. درضمن اثر ضدتشنج نیز دارد. از این گیاه تلخ در بلوچستان، ایران و هندوستان برای رفع درد ناحیة قلب استفادهمیشود، بهعلاوه تببر است و از جوشاندة گیاه در آب و با خیساندن و یا دمکردة آن در آب، درموارد سرماخوردگی استفادهمیگردد. درکرمان نیز برای رفع ناراحتی هاضمه و دلدرد ازآن استفادهمینمایند.
اثرات فارماکولوژیکی گیاه: طبق تحقیقات انجامشده در مرکز تحقیق و توسعه شرکت باریجاسانس، اسانس کلپوره دارای خاصیت ضداسپاسم قوی روی انقباضات ایجادشده توسط استیلکولین و کلرورپتاسیم میباشد و هر نوع انقباض را مهار میکند که مزیت این گیاه را نسبت به آتروپین و هیوسین که تنها روی انقباضات ناشیاز استیلکولین مؤثر هستند، نشانمیدهد.
مکانیسم اثر: سیستم اعصاب پاراسمپاتیک، مسئول انقباض و حرکات دودیشکل دستگاهگوارش میباشد. ترشح استیلکولین از انتهای اعصاب پاراسمپاتیک سبب بروز اثرات این اعصاب بر اندامهای مختلف میگردد. مواد مؤثره گیاهکلپوره، آنتاگونیست و استیلکولین میباشند.
این مواد با مهار کانالهای کلسیم مانعاز ورود کلسیم از مایع خارج سلولی به داخل غشای پایانههای عصبی در هنگام دپولاریزاسیون شده و جلوی آزادشدن استیلکولین را ازوزیکولهای التهابی عصبی میگیرند. درنتیجه امکان انتقال پیام عصبی در طول مسیر نورونها و نیز انتقال پیام عصبی به ماهیچههای صاف دستگاه گوارش از میانرفته یا حداقل کاهش مییابد و درنهایت دارای اثرات آنتیاسپاسمودیک میباشند.
با عنایت بهاینکه تمامی بیماریهایی که ممکن بود باتوجه به نشانههای بالینی مطرح شوند منجمله؛ حملاتقلبی، نبودن نشانههای بالینی، طبیعیبودن الکتروکاردیوگرافی و آزمایشهایی مانند درمانهای پزشکی مدرن بهویژه تزریقسرم و پیشگیریاز دزیدراسیون بیمار گرچه ضرورت داشت ولی در بهبود شکمروش که مهمترین نشانة بیماری میباشد مؤثر نیافتاد، بنابراین دستبهدامن طبسنتی و استفاده از داروی گیاهی کلپوره شدیم.
درکرمان از کلپوره برای درمان ناراحتیهایگوارشی بهعنوان دارویی مفید و موثر، بسیار زیاد استفادهمیشود.
اثر معجزهآسای آن در پیشگیری از شکمروش و رفع عوارض آن، مرا وادار به بررسی درمورد این گیاه نمود. با اطلاعاتی که از ساختار شیمیایی مواد موثرة این گیاه دارویی کسب نمودم، اعتقادم براین است که مواد آنتیکولینرژیک آن بهترین دارو برای درمان این سندرم میباشد.
از همکاران گرامی بهویژه متخصصانگوارش و گیاهپزشکی، بحث و راهنمایی بیشتر دراینمورد را خواهانم.
با سپاس فراوان
ثبت نظر