ازدواج چند همسری سازهای اجتماعی و برساخت عوامل مختلف مذهبی، اجتماعی و فرهنگی جوامع است که بر تعادل و توازن عملکرد خانواده و روابط آن تاثیر دارد.
به گزارش هفته نامه پزشکی امروز به نقل از ایسنا
، خانواده چند همسری خانواده ای است که در آن مرد بیش از یک همسر دارد؛ از این رو شرایط و روابط ویژهای بر این خانواده حاکم است و میتوان انتظار داشت این شرایط در رفتار و عملکرد اعضای خانواده بازتاب داشته باشد. فرهنگ، مذهب، قدرت مرد در مالکیت منابع، قدرت و تصمیمگیری در خانواده از جمله مولفههایی هستند که چند همسری را رقم میزنند و در نهایت بر عملکرد خانواده اثر میگذارند.
در پژوهشی که در خصوص "نقش ساختار خانواده بر عملکرد آن در خانوادههای تکهمسری و چند همسری" توسط تیم پژوهشگران متشکل از مهناز فرهمند (استادیار، گروه جامعهشناسی، دانشگاه یزد) و زهره رضوانی (دانشجوی کارشناسی ارشد گروه جامعه شناسی دانشگاه یزد) به روش نمونهگیری خوشهای انجام شده، آمده است: « عملکرد خانوادهها بر حسب سن، مذهب، تحصیلات زنان و درآمد متفاوت است. خانوادههای تکهمسر عملکرد بهتری نسبت به خانوادههای چند همسر دارند و بین متغیرهای ساختار خانواده و عملکرد خانواده رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد.
خانوادههای عملکرد بهتر، ساختار مبتنی بر اقتدار کمتر و خانوادههای دارای ساختار سنتی، عملکرد ضعیفتری داشتند. خانوادههای چند همسری چالشها و مشکلات بیشتری نسبت به خانواده های تکهمسری در دو سازه ساختار و عملکرد خانوادگی دارند؛ بنابر این باید با برنامهریزیهای فرهنگی و اجتماعی مناسب نگرش و رویکرد جوامع سنتی نسبت به خانواده چند همسری از طریق آموزش، فعالیتهای فرهنگی، برنامه رسانهای موثر و محدودیتهای حقوقی مشخص و مناسب تعدیل و اصلاح شود.»
در این پژوهش آمده است:« عملکرد خانواده شامل ابعادی همچون عاطفی، مالی، تعاملی، رفتاری، جنسی، نقش و تربیت فرزندان است. هر تغییری در خانواده با تغییراتی در عملکرد خانواده مصادف است. رفتار اعضای خانواده تابعی از سایر اعضا است و از آنجا که خانواده مایل به ایجاد تعادل است، هرگونه انحراف از قواعد این نهاد از طرف هر کدام از اعضا، مقابله دیگر اعضا را در پی خواهد داشت.
همچنین ساختار خانواده بر حسب تک همسر و چند همسر بودن بر سلامت روان، عزت نفس و رضایت زندگی فرزندان و زنان خانوادهها در موارد یاد شده با مشکلات بیشتری روبهرو است. در بسیاری از خانوادهها الگوهای ارتباطی، نقشها و انتظارات با حضور همسر دوم تغییر میکنند، عواطف کاهش مییابند و صمیمیتها کم میشوند.»
یافتهها نشان میدهد:« نقش مهم ساختار قدرت در خانواده و الگوهای تعاملی در تعیین و شکل دهی رفتار اعضای خانواده و کارکرد خانواده تاکید دارد. این الگو ابعاد مهم عملکرد اعضای خانواده را شامل حل مسئله، ارتباط، نقشها، پاسخدهی عاطفی، آمیزش عاطفی و کنترل رفتار بیان میکند. تمام خانوادههای دارای ساختار سنتی و عملکرد ضعیف، در زمینه موضوعات عاطفی مشکل دارند و بیشتر آنها از طی فرآیند حل مسئله عاجزند. در این خانوادهها ارتباطات نادیده گرفته میشوند یا صلاحیت ندارند.
در این خانوادهها تخصیص و پاسخ دهی نقش مشخص و واضح نیست، گستره واکنشهای هیجانی محدود است، کمیت و کیفیت این واکنش متناسب با بافت و محیط غیرعادی است، اعضای خانواده به یکدیگر علاقهای ندارند و درباره یکدیگر سرمایهگذاری عاطفی نمیکنند.»
پژوهشگران میگویند:« عواملی مانند بیتوجهی به زنان در تصمیمگیری ها و تحصیلات پایین زنان نشاندهنده توزیع نامتوازن قدرت در خانوادهاند که در سیستم پدرسالاری ریشه دارد و این توزیع نامتوازن قدرت در خانواده به اعضا آسیب میرساند. همچنین رضایت زناشویی در خانوادههای چند همسر کمتراست. چند همسری در ایران ساختار غالب نظام خانوادگی محسوب نمیشود و آمار دقیقی از میزان چند همسری وجود ندارد.
ازدواج دوم در بیشتر مواقع بر اساس میل و اراده مردان خانواده، پس از کسب وجهه اجتماعی و اقتصادی انجام میشود؛ اما ازدواجهای سوم و چهارم با تایید اجتماعی و مذهبی همراه است.
این در حالیاست که در این مناطق بیشتر زنان با تحصیلات پایین، نداشتن منابع مالی و با شغل خانهداری به روابط زناشویی وارد میشوند و با تایید مذهب و سنت همه اقتدار در خانواده را به مردان واگذار میکنند. در این شرایط با حفظ اقتدار مردانگی، بعضی مردان همچنان تمایل دارند سلطه و قدرت اقتصادی و سنت چند همسری خود را در خانواده حفظ کنند. بنابر این ساختار قدرت در این منطقه به صورت مردسالارانه شکل گرفته است.»
در نتایج این پژوهش آمده است:« ورود همسر دوم و سوم در سیستم خانواده و نوع ساختار خانوادگی، بر ابعاد ارتباطی، مالی، عاطفی، تربیتی و جنسی تاثیر میگذارد و همچنین وضعیت عملکرد خانواده چند همسر از خانواده تکهمسر پایین تر است. بیشترین تفاوت عملکرد در ابعاد تعاملی و رفتاری و کمترین تفاوت در ابعاد نقش تربیت فرزند و مالی گزارش شد. به گمان پژوهشگران خانواده چند همسری از عواملی مانند ارتباط کم بین اعضا، جدایی زیر مجموعههای خانواده از هم، تعارضات و تامین مادی نیازهای دو یا چند خانواده به وسیله یک نفر، کارآیی و عملکرد تاثیر میگیرد و این خانوادهها، نارضایتی بیشتری را در روابط زناشویی و زندگی تجربه میکنند.
علاوه بر این خانوادههای چند همسری، مستعد تعارض، تنش، انگیزههای متضاد، عملکرد نامطلوب، ناامنی و اضطراب اند و مشکلات اقتصادی بیشتری نسبت به همتاهای تک همسری خود دارند. مردان مقتدر چند همسر با تسلط در تصمیم گیریها، قواعد، روابط و منابع خانواده، به سبب دلبستگیهای عاطفی چندگانه، تعدد نقشی و مسئولیتهای متعدد از ایفای عملکرد مثبت در ابعاد عاطفی، جنسی، تربیتی، مالی، رفتاری و تعاملی در قبال دو یا چند خانواده در مقایسه با خانوادههای تکهمسری قاصرند.
همچنین به نظر میرسد عقایدی مثل ارزش معنوی و ثواب اخروی چند همسری و جایگاه برتر مرد نسبت به زن که در این گروه مذهبی وجود دارد، در عملکرد و نوع تعاملات خانوادگی تاثیر گذار است. زنان دارای تحصیلات بیشتر به دلیل تغییر در سطح نگرش و آگاهی بیشتر نسبت به جایگاه خود و نوع رفتار در خانواده توانستهاند عملکرد بهتری را نیز در ابعاد گوناگون عملکرد خانواده داشته باشند و افزایش تحصیلات زنان عملکرد اعضای خانواده را افزایش داده است.»
این پژوهش در شماره هفتاد و پنجم فصلنامه جامعهشناسی کاربردی منتشر شده است.
انتهای پیام
ثبت نظر