میلوممولتیپل پرولیفراسیون پلاسماسلهای نئوپلاستیک در اغلب نقاط بدن و به طور خاص در مغز استخوان است. ازنظر بالینی مشخص است به گرفتاریهای کلیه، آنمی، هیپرکالسمی و درگیری کورتکس استخوان که اغلب بهصورت ضایعات لیتیک ایجاد میگردد.
به تازگی پیشرفت در درک و فهــم بــیولوژی بیــماری، نـهتنها در کلـونهای مختلــف و متعدد این بیماری غیرقابل درمان قطعی، بلکه در بروز کلونهای جدید درحین پیشرفت بیماری دلالت مینماید.
طبیعت بحرانی و وخیم در محیطزیست تومورها در شناسایی بیولوژی بیماری و درمورد ژنتیک و پاتوژنز زیربنای پیچیدهی بیماری کمککردهاست.
در همین زمان انتخابهای درمانی وسعتگستردهای یافته و داروهای در دسترس متعدد و بسیار اثرگذار تولید شده است.
در سالهای1990پیوندمغز استخوان از خود بیمار(اتولوگ) درمان استاندارد در بیماران جوان بهشمار میرفت. مزیت آن طول زمان عاریاز پیشرفت بیماری (PFS) با تحمل دوز بالای شیمیدرمانی و تزریق بنیاختهها به بیمار و درمانهای محافظتی بود.
در دوران کشف داروهای نوین، پیشآگهی بیماری عوض شده و طول زمان حیات به 7تا10سال رسیده است، بدون اینکه بیمار زیر بار درمانهای اگرسیو با توکسیسیته زیاد بهصورت حاد و یا مزمن چون لوسمی حاد برود. بنابراین تجویز دوز بالای شیمیدرمانی و پیوند بنیاختهها از خود بیمار (ASCT) در افراد جوان امروز چالشبرانگیز شدهاست بهخصوص در آمریکا. باوجود این، نتایج مطالعات نشانداده تعداد اندکی از بیماران نیاز به پیوند (ASCT) در ابتدای تشخیص خواهند داشت.
به خصوص اینکه اغلب بیماران ترجیح میدهند داروهای با دوز بالا نگرفته و پیوند مغزاستخوان را برای پیشرفت و عود بیماری رزرو نگهدارند.
درحالحاضر بهتر و مناسب است که بنیاختههای بیمار در مرحلهیخاموشیکامل بیماری گرفتهشده و آن را برای روز مبادا نگهدارند. باید دانست که این روش در اروپا پشتیبان زیادی ندارد.
بهطورکلی این پرسش مطرح است که چهکسی و چهموقع بهتر است از پیوند (ASCT) استفاده کند؟ ایـــن مطلب نیـــاز به Randomized trial دارد.
ASCT، قبـــل از کشـــف داروهای نوین:
پیوند بنیاختهها از خود بیمار بعداز شیمیدرمانی شامل ملفالان همراه با رادیوتراپی تمام بدن در سالهای1990 در چندین مطالعات راندومیزه شده، معالجه خط اول بیماران مبتلا به میلوم بهحساب میرفت.
این طریق درمان موجب پاسخ درمانی کلی و زمان طولانی زندگی عاریاز پیشرفت بیماری میشد ولی با کمال تعجب موجب زندگی طولانیکلی(OS) نمیشد. درحقیقت بررسی Fermand و همکارانش نشاندادکه پیوند زودرس بنیاختهها با مقایسه با درمانهای معمولی (قبلاز کشف داروهای نوین)، زندگی بهتر و طول زمان بیشتر عاری از پیشرفت بیماری بهدست میآمد ولی درطول زندگی کلی بیمار مفید نبود.
تغییر نقشASCT با ترکیب داروهای جدید:
همراه شدن داروهایی جدید با پیوند بنیاختهها موجب بهبودی در درمان حملهای، استحکامی و درمان نگهدارنده با ادغام بازدارنده Proteasome و تعدیلکنندههای ایمنی (Immuno modulatory(IMID شده است. امتحانهای تصادفی (randomized trial) فراوانی در مفیدبودن بالینی این نوع درمانها گزارش شده است.
چیزی که بهخصوص مهم است این است که بازدارندهی proteasome در ایجاد پاسخ درمانی، طول زمان عاریاز پیشرفت بیماری و طول عمر کلی بیماران بسیار مفید بوده است.
بنابراین ادغام داروهای نوین با ASCT باعث بهبـودی در درمان وپیشآگهی میلوممولتیپل شدهاست.
ثبت نظر