کارل لینه(1787ـ1707م.) پزشک وگیاهشناس سوئدی است که نظام طبقهبندی جدیدی را جهت گیاهان پایهگذاری نمود. درسال1707م دریکی از مناطق روستایی راشلت در شهرستان آلمولت واقع در استان اسمولند(جنوب سوئد) به دنیا آمد. درنوجوانی جهت آموزش دینی (مانند پدر وپدربزرگ مادریش) تلاش نمود. پدر روحانی او عاشق طبیعت بود و در هنگام قدم زدن درجنگل اورا با طبیعت، گیاهان وجانوران آشنا کرد. علاقهی وافر به گیاهان درهمین گردشهای کودکانه شکل گرفت. و این امر سبب شد تا کارل دریابد که به مقولهی خاصی ازعلم علاقه دارد: گیاهشناسی. پزشکی ازشهر خودش این علاقه را دریافت و او را به دانشگاه (لوند) فرستاد که پس از یکسال به دانشگاه اوپسالا که به خانهاش نزدیک بود انتقال یافت.
اولافسلسیوس(OLAF CELSIUS) استاد الهیات که گیاهشناس بود به علاقهی شدید او به طبیعت پیبرد و اجازهی استفاده از خانه و کتابخانهاش را به این دانشجوی جوان داد.
دراین خانه و با استفاده از مطالعهی کتب متنوع گیاهشناسی و مشاهدهی طبیعت بود که کارللینه پیبرد که براساس دستگاه تولید مثل گیاهان یعنی وجود (مادگی و پرچم) میتوان گیاهان را طبقهبندی نمود.
مقالهاش درسال1730 م. به نام (مقدمهیی بر لقاح به وسیله گل) introduction of floral n plials منتشر شد. این مقاله سبب شد تا مقام استادیاری دانشگاه را به دست آورد.
درسال1732م، آکادمی علوم اپسالا از او به عنوان محقق جهت تحقیق درناحیهی ناشناخته (لپلند) حمایت مالی کرد. نتیجهی این تحقیقات مقاله (فلورالاپونیکا) بود که درسال 1737 م چاپ شد. لینه که برای ایراد سخنرانی به فالون(Falum) رفته بود با سارالیزامورو(Sara Lisamorapos) آشنا شد. و ازاو تقاضای ازدواج نمود. پدر سارا، دکتر یوهان مورو به شرطی که لینه به هلند رفته و دکتری طب خود را دریافت کند راضی به این ازدواج شد! و چنین شد که لینه جهت تحصیل به هلند رفت و درآنجا پس از اخذ دکتری طب، پزشک یک تاجر ثروتمند به نام (ژرژکلیفورد) شد که دراملاک وسیع خود دارای بستان و موزه و باغ گیاهشناسی بود.
از سراسرجهان جهت باغ گیاهشناسی او، انواع گل وگیاه فراهم میشد. لینه دراین باغ مصفا، شـــروع به فعـــالیت نمود و کتابی به نام (بستان سرای کلیفورد)(Horfus Cliffortionus) که شامل توضیح و تصویرهائی ازگیاهان باغ بود را به آقای کلیفورد تقدیم کرد. او درظرف سه سال زندگی در هلند، هفت کتاب مشهور تألیف کرد و پیشنهادهای شغلی فراوانی دریافت نمود . او دراستکهلم به طبابت پرداخت و زمانی که مطب را خالی از بیماران مییافت، به محلات فقیرنشین میرفت وبه مداوای مسلولین وبیماران آمیزشی میپرداخت. او به مقام پزشک ارشد درنیروی دریایی سوئد رسید. ولی شادی واقعی از زمانی بود که درسال 1741 م به مقام استادی در فیزیک وطب در دانشگاه اوپسالا رسید.
او 24 طبقه ازگیاهان راشناسایی کرد و در1768م در42 سالگی (اطلس جانوری سوئد) را منتشر کرد که شامل سیصد نوع سوسک و انواع دیگر جانوران بود.سپس چهار هزار گونه جانور را طبقهبندی کرد. که امروزه هشتصدهزار نوع جانور شناسایی شدهاند.
کتاب او به نام (سیستماناتورا) در1758م به چاپ دهم رسید.
کارمهم او این بود که نامهای بلند و بدون ضابطهی گیاهان مانند:
Physalis amno ramosissmn angolosis foliis dutosnranfis را خلاصه کرد و درمورد گیاه نامبرده: Phyhsalis anglays تبدیل کرد که تا امروز مورد استفاده است.
ثبت نظر