توضیح هیأت مؤلفان:
مقصود ما از انتشار این مقاله تصحیح یک اشتباه تاریخی درمورد مشکلات پزشکی ونسان وان گوگ است که بیماری او را ناشی ازصرع و جنون قلمداد می کند. تشخیصی که درزمان حیات هنرمند عنوان شده ولیکن برای تأیید آن هیچ دلیل استواری وجود ندارد. بررسی دوباره ی تعداد796 نامهی شخصی او به دوستان و اقوامش که در فاصلهی سال 1884تا زمان خودکشی او به سال1890 نوشته شده اند، روشنگر حالتهای فردی وی هستند و حاکی از آنکه این نقاش که همواره بر قوای عقلانی خود مسلط بوده، و نه ازبحران های ناشی از حملات صرع، که از حملات مکرر و شدید سرگیجه های توان پریش رنج میبرده است. تشخیص بیماری صرع درمورد او براساس اظهار نظر کتبی دکتر پیرون (Dr.Peyron) پزشک آسایشگاه سن رمی فرانسه است، که وان گوگ درنهم ماه می 1889 داوطلبانه خود را به بخش مصروعین و بیماران روانی آنجا تسلیم نموده است. حال آنکه تفسیر کلینیکی توضیحات موجود در نامه های او در مورد فردی مصداق دارد که به بیماری «منی یر» دچار میباشد نه صرع.
نویسندگان مقاله خاطرنشان میکنند که تا زمان مرگ وان گوک علایم ومشخصات ویژهی بیماری «منییر» چنانکه باید شناخته شده نبود،و اینکه تاچند سالی ازآغاز قرن بیستم نیز این بیماری را اشتباهاً صرع، تشخیص میدادهاند.
ونسان وان گوک در30 مارس 1853در زوندرت هلند متولد و درسن 37 سالگی درماه جولای 1890 به دست خویش در شهر اور فرانسه ازدنیا رفت. نبوغ خلاقه، «جنون» تحسین شده وشهرت فزایندی کارهایش، ازهمان لحظهی مرگ، زندگی کوتاه ولی پربار، او را موضوع بحثهای پرشوری بین ادیبان، هنرمندان و دست اندرکاران حرفهی پزشکی قرار داده است. مکاتبات پرحجم او پـرونـدهیـی مـنـتـشـر نـشـده از سابقهی کلینیکی بیماری او را تشکیل میدهد. وان گوگ دچار مرضی بود که با بحرانهایی «حملهای» مکرر مشخص میشد و این بحران ها با دورههای زمانی آرامی که گاه تاچند ماه طول میکشید قطع میگردیده است. تشخیص بیماری صرع برای وان گوگ، که برحسب اتفاق، توسط دکتر پیرون داده شده، تا زمانهای اخیر هیچگاه به طور جدی مورد سوال قرار نگرفته است.
درسال 1979، ک. یا سودا، متخصص ژاپنی بیماریهای گوش، طی مقالهیی زیر عنوان «آیا وان گوگ از بیماری «منی یر» رنج میبرد». برای اولین بار مسألهی اختلال عملکرد گوش درونی او را مطرح نمود. نامه های برجا مانده از وان گوگ که درسالهای بین 1884 تا1890 نوشته شده اند، به وضوح از حملات توان پریش گیج کنندهیی حکایت دارند که ازمشخصههای سرگیجههای ناشی از اختلال در دالانهای گوش درونی، (همراه با نفرت وتهوع و بیشکیبی درمقابل صدا) بوده وبا دورههای زمانی آرام و بدون عارضه قطع میشوند. وان گوگ در توضیح حالات خود، همچنین به سرگیجه های موضعی، بی شکیبی در برابر حرکت اعضای بدن، شنیدن صدای وزوزگوش، کاهش متغیر شنوایی،عدم تحمل صدا واحساس همهمه ی شدید اشاره میکند.
صرع و بیماری منی یر در فرانسه اواخر قرن نوزده
ژان مارتن شارکو، متخصص مشهور بیماری های اعصاب قرن گذشته، درسال 1881 مجموعهیی از سخنرانیهای درسی خود را با نام «بیماریهای دستگاه اعصاب» انتشار داد. درسخنرانی های شماره 17و 18 از مجموعهی فوق تحت عنوان «سرگیجه منی یر»، شارکو به بیانیهی دکتر منی یر خطاب به آکادمی پزشکی در تاریخ 8 ژوئن 1861 اشاره میکند. شارکو چنین میگوید:
«با وجود این، من عقیده وادعا دارم که به رغم کارهایی که در این زمینه انجام شده، هنوز شناخت موارد آسیب شناسانهی این بیماری به میزانی که درفعالیتهای روزمرهی حرفهی پزشکی کاربرد داشته باشد تحصیل نگردیده است. هرچند موارد بیماری منی یر اندک نبوده و بلکه زیاد هم هست. اما دست کم درحوزهی عملکرد حرفهیی درداخل کشور، این موارد تقریباً همیشه به غلط تعبیر گردیده و اغلب به اختلالات شایع تری نظیر تورم غشای مغزی همراه با تظاهرات سکتهیی و یا سکتهی مغزی وحملهی خفیف صرع و یا، بیش ازهمه، به سرگیجه های ناشی از اختلال دستگاه گوارش ربط داده شده است. من خود اغلب شخصاً شاهد اشتباهاتی نظیر موارد فوق بودهام. به عنوان مثال به موردی اشاره میکنم که بیمار به واسطهی سرگیجهی ناشی از اختلال دالانهای گوش درونی، در میدان بورس(پاریس) نقش برزمین شده و برای درمان او به فصد خون اقدام گردیده است. نشانهی واقعی بیماری «منی یر» بسیار با تأخیر و پس از بروز موارد بسیار متعدد شناخته شده است. درتمام انواع تظاهرات بیماری، پایان کار به کری کامل ومطلق هر دو گوش میانجامد. لازم است همچنین به مورد یک خانم آمریکایی اشاره کنم که طی چندین سال، یک بیمار مصروع به حساب آمده وبه دنبال این تشخیص، درواقع بدون حصول کوچکترین اثرمثبتی، با مقادیر فراوانی از برومیدپتاسیم تحت درمان قرارگرفته است. به آسانی میتوانم به موارد مشابه بسیاری ازاین قبیل اشاره نمایم».
شارکو آنگاه با ارائهی فهرست نشانههای ویژهی بیماری«منی یر» همکارانش را در به یاد سپاری حالت بروز این بیماری سفارش میکند تادیگر آن را با صرع اشتباه نکنند.
دکتر اسپراتلینگ نیز مقارن سال 1904 درکتابش تحت عنوان «صرع و درمان آن» هنوز از ادامهی اشتباهات تشخیصی بین بیماری «منی یر» وصرع گزارش میدهد:
« سرگیجه: پارهیی اوقات ممکن است تشخیص وتمایز بین سرگیجههای مربوط به نارساییهای گوش درحالتهای شدیدترشان بیماری (منی یر) و سرگیجههای ناشی ازحالتهای خفیف صرع با دشواری همراه باشد. اما علی القاعده بروز سرگیجه مربوط به گوش ناگهانی بوده ولیکن سیر جریان بازگشت آن به وضعیت نرمال، ممکن است آرام باشد وحال آنکه درصرع علائم بروز حمله به طور ناگهانی ناپدید میشوند. در مواردی که بیماری به صورت عدم ثبات فعالیت های مغزی بروز کرده و منشاء آن نارسایی گوش درونی باشد، حالت حمله ها ممکن است بسیار شبیه حملات صرع بوده و به واسطهی روان پریشی شدید ممکن است حتی به بیهوشی بیانجامد».
دردفتر ثبت گزارش آسایشگاه سن رمی فرانسه،دکتر پیرون چنین نوشت:«نظر من این است که آقای وان گوگ دچارحملات صرع با فاصلههای زمانی بسیار نامنظم است» (9 می 1889). این جمله اساس تشخیص بیماری صرع در وان گوگ را تشکیل میدهد ولی از آن وقت تا به حال، برای اثبات قطعیت این تشخیص هیچگاه ملاک محکمی ارائه نشده است.
امضا کنندهی زیر، سرپرست آسایشگاه سن رمی، گواهی مینماید که ونسان وان گوگ، 36 ساله، متولد هلند ودرحال حاضر ساکن آرل، که دربیمارستان این شهر تحت مداوا بوده است، دچار جنون حاد توام با توهم درحوزه ی حواس بینایی وشنوایی است، و همین امر احتمالاً موجب گردیده که وی با اقدام به قطع عضو، گوش خودرا بریده است. درحال حاضر چنین به نظر میرسد که وی شعور خود را بازیافته ولیکن احساس میکند که برای گذران زندگی مستقل از توان وجسارت لازم برخوردار نیست و داوطلبانه درخواست نموده که دراین مؤسسه پذیرفته شود. بنابرآنچه گذشت من فکر میکنم که آقای وان گوگ دچار حملات صرع، با فواصل زمانی بسیار نامنظم است وتوصیه میکنم که به طورمستمر دراین مؤسسه تحت نظر باشد.
وچنین بود که وان گوگ طی صدسال گذشته یک بیمار مصروع قلمداد گردیده است.
بیماری وان گوگ بامعیارهای تشخیص پزشکی قرن نوزدهم، به راحتی می توانست به جای «صرع»، «شبه صرع» تشخیص داده شود. اینکه او یک بیمار مصروع تشخیص داده شد. رأسا به خاطر فقدان انتشار سریع یافتههای پزشکی از پاریس به شهرهای کوچک استانهای فرانسه بود. روشن است که شارکووتنی چند از دیگر پزشکان پاریس بیماری «منی یر» را می شناخته و از سوء تشخیص این بیماری با بیماری صرع آگاهی داشتند، اما ازبخت بد هیچکدامشان با وان گوگ بیمار برخورد نکرده و درموقعیت مداوای او قرار نگرفتند.
ثبت نظر