دراینکه حرفهی پزشکی از تقدس بالایی برخوردار است هیچ شکی نیست، ازاین جهت دریع است صاحبان این حرفه که هدفشان خدمت است، مواجه با شکایات شوند لازم است فارغ از نگرانی شکایات به درمان بپردازند و از ناملایمات و ناسپاسیها در امان بمانند.
اینکه گفتم تقدس پزشکی، سخنی به گزاف و از روی تعصب حرفهیی نگفتم، بلکه این حرفه نجاتدهندهی آدمیان و رهاییدهندهی آنها از الام و رنجهاست وچون عزیزترین و گرانبهاترین ودیعهی الهی سلامت است، افرادی که باعنایت خداوند بهنجات این ودیعهی الهی ازبیماری کمکمیکنند در ردیف قدیسین قرارمیگیرند. مگر نه این است که گفته شده اگر کسی انسانی را نجات دهد مثل آن است که همهی آدمیان را نجات دادهاست؟ و اینکار از عهدهی پزشکان برمیآید.
و اما نکاتی را که لازم است طی سالیان دراز تجربه بهدست آوردهام به آن اشاره کنم:
ـ دیدار با بیمار قبلاز عملجراحی و حتی معاینهی مجدد بیمار و گفتگو با بیمار واطرافیان، به خصوص درمواردی که اززمان دستور بستری شدن فاصله پیدا شده باشد، زیرا ممکناست در معاینهی مجدد، بیمار علائم قبلی را نداشته باشد. یکیاز بیماران شکایت داشت که جراح خود را قبلاز عمل ندیده است.
«بیمار یکسره از درمانگاه به اتاق عمل فرستاده شده بود» و همکار جراحی تعریف میکرد درمعاینهی مجدد علائم بیماری فرق کرده بود وحتی محل عمل «راست و چپ، بالا و پایین شکم» را اشتباه کرده بوده است. گاهی در ارائهی عکسها «تصاویر» نیز اشتباه رخ میدهد، زیرا که ممکن است مربوط به بیماران دیگر باشد. با یک تصویر نمیتوان قضاوت نهایی کرد. زیرا قبل ازعمل، علاوه بر اطمینان ازتشخیص بیماری وتشخیص اینکه با بیمار دیگری اشتباه و تعویض نشدهاست. ازلحاظ روحی ممکناست خیلی مؤثر و بهاصطلاح بهبیماران قوتقلب زیاد بدهد و به آنها اطمینان بدهد که پزشک علاقهمند به بیمار است و به او احترام میگذارد واز کم وکیف بیماریاش آگاه است.
ـ هیچ عملجراحی را نباید کوچک و بیاهمیت عنوان کرد بدون آنکه نگرانی در بیمار ایجاد کنیم باید نوع عملجراحی و احتمال عوارض را با ظرافت گوشزد کنیم. البته درگفتن نباید افراط کرد به طوری که بیمار ازعمل جراحی منصرف شود.
ـ پروندههایی در دست است که شاکی چنین میگوید:
وقتی به جراح مراجعه و راجع به عمل جراحی خود سوال کردم، گفت: عمل جراحی سادهیی است. هیچ عارضهیی در کار نیست حتی این عمل را میتوان سرپایی و یا در دی کلینیک انجام داد، از دو حال خارج نیست:
اگر بیمار بهبود یابد و عارضهیی پیدا نکند مسألهیی پیش نخواهد آمد. ولی اگر عارضهیی پیش آید بهخصوص اگر منجر بهفوت شود بالاترین شکایتها را باعث میشود، زیرا که بیمار ادعا میکند، جراح هیچگونه توضیحی ندادهاست.
میدانم که گفتن بروز عوارض، باعث میشود که بیمار از جراحی خودداری نموده و یا بهجراح دیگری مراجعه کند ولی آیا این ارزش را دارد، بدون ذکر عوارض، بهخصوص درموارد پرخطر دست به اعمالی بزنیم که مارا دچار تنش و استرس و شکایت بعدی بنماید؟ اطمینان صددرصد دادن توسط جراحانی انجام میشود که یا تازهکارند یا میخواهند نظر بیمار را نسبت به جراحی جلب کنند و درنتیجه گرفتاریهای بعدی را به جان میخرند.
ـ ویزیت بیمار در اتاق ریکاوری یا در اتاق بستری درهمان روز عمل:
چه بسا این دیدار باعث میشود، که جراح خیلی از عوارض اورژانسی را زودتر ازپرستار کشف کند، سیانوز، افت فشارخون، خونروی، بسته شدن راه تنفس از عوارضی است که باید خیلی زود به آن پیبرد، چه بسا عدمتوجه فوری، منجر به فاجعه میشود (البته پرستار بهجای خود محفوظ است).
ـ اطلاع از وضع بیمار عمل شده، توسط تلفن، بهخصوص درمواردی که بیم عارضه درکار است (اعمال جراحی بزرگی که احتمال خونروی درکاراست).
نباید منتظر شد که پرستار ناگهانی خبر دهد که فشارخون سقوط کردهاست. من با این رویه توانستهام استرس تلفنهای ناگهانی را خیلیکم کنم.
ـ ویزیت روزهای بعداز جراحی از واجبات است حتی اگر بیم عارضه درکار نباشد.
ـ معمولاً بیماران چشم بهراه هستند بهخصوص اگر شاهد باشند، پزشک بیمار همجوار، بیمار خود را ویزیت کردهاست ولی از پزشک او خبری نشدهاست.
ـ درصورتیکه پزشکی بعداز عملجراحی خیال مسافرت داشته باشد باید قبلاز عملجراحی به بیمار و اطرافیانش گوشزد کند و درصورت موافقت آنها عملجراحی را انجام دهد. درمواقع اضطرار باید همکار جراحی را جانشین خود کند و موضوع را به بیمار و اطرافیانش اطلاع دهد و درصورت بروز عوارض در اولین فرصت به دیدار بیمار اقدام نماید.
ـ توجه بهاظهارات بیمار و اطرافیانش:
دربعضی اوقات توجه بهگفتهها، هشدارها «بیمار ما بعداز اعمالجراحی دیر بههوش میآید، سابقهی مصرف داروهای ضدانعقادی دارد، سابقهی خونروی بعداز عملجراحی قبلی داشته است، بعداز تزریق فلان دارو شدیداً واکنش نشانداده، حالت خفگی پیدا کرده بوده است...» بالاترین نتیجه را دردرمان میدهد.
جالب است بدانیم درکارشناسیها، اتکاء صرف به آزمایشها، تصویرنگاریها که طبیعی بودهاست رافع مسوولت نمیباشد و همچنین نمیتوان فقط به گفتهی بیماران که آزمایشهای آنها طبیعی بودهاست اکتفا کرد.
گاهی بیماران و اطرافیان ازبیم آنکه عمل جراحی مورد نظرشان، باافشای بیماری قبلی انجام نشود، بهاصطلاح پنهانکاری میکنند و آنها را افشاء نمیکنند.
کودکی مورد عمل جراحی برداشتن لوزه قرارمیگیرد بعد ازعمل دچار عوارض کلیوی میشود. وقتی مجدداً از پدر و مادر بیمار سوال میشود، آیا سابقهی بیماری کلیوی داشته است یا خیر؟ میگویند سابقهی نفریت (بیماری کلیوی) داشته است ولی ما کتمان کردهایم، زیرا به چند پزشک آن را عنوان کردیم، ازعمل جراحی لوزه با سابقه بیماری کلیوی خودداری کردند!
درموارد اعمالجراحی زیبایی و پلاستیک، از نشاندادن عکسهای دیگران، هنرپیشهها و عکسهای اغواکننده خودداری کنیم. وقتی بیمار به ایدهآل خود نرسد، شکایت میکند که نتیجهیی که خیال میکرده و یا به او قول دادهاند حاصل نشدهاست. دراین زمینه تبلیغات در بروز شکایات تأثیر زیاد دارد که درصورتیکه نتیجهی رضایتبخش ندهد، مستمسکی است که شاکی دائماً ورقههای تبلیغات و عکسهای اغواکننده را نشانمیدهد که من فریب خوردهام، کارشناسان به این تبلیغات گمراهکننده، اهمیت میدهند و درنتیجه بار منفی به وجود میآورد.
ـ توجه و احترام به همهی بیماران با هرسطح دانش و درآمد:
چه بسا بیمارانی که به نظر ساده و کم سواد به نظر میآیند ولی وقتی به سخن درمیآیند معلوم میشود دارای اطلاعات خوب و استدلالهای منطقی هستند بهظاهر نباید قضاوت کرد و سخن نسنجیده نباید گفت، چهبسا در ورای این ظاهر آرام و بیاطلاع غوغایی برپاست.
ـ گفتن حقیقت مشکل گشاست. اگرجراحی دربیرون آوردن تومور موفق نبوده، باید حقیقت را بگوید که تومور قابل برداشتن نبوده و یا من نتوانستم خارج کنم زیرا بیم خطر در کار بود.
ـ یکی از بیماران که دچار تومور پستان بودهاست، جهت جراحی به یکی ازهمکاران مراجعه میکند جراح نمیتواند تومور را پیدا کند ولی میگوید خارج کردهام، به جراح دیگری مراجعه میکند، معلوم میشود تومور خارج نشدهاست.
ـ بیماری جهت خروج سوزن در پایش مراجعه میکند، جراح میگوید، سوزن را خارج کردهام، درحالیکه رادیوگرافی بعدی که توسط جراح دیگری انجام میشود معلوم میشود سوزن خارج نشدهاست.
بیاعتنایی بهبیمار و اطرافیان بهخصوص درمواردی که عارضه بروزکردهاست. بدترین ضربه را بر پزشک وارد میکند، با صداقت با بیمار واطرافیان باید صحبت کرد و به سخنان آنها باید توجه داشت اهمیت دادن به شکایت آنها احترام گذاشتن و دلسوزی دربسیاری از موارد، ممکناست مشکلگشا باشد.
دقت در نوشتن شرح حال و عمل و سیر بیماری و دستورهای بیماری روزانه و خوانا و درست نوشتن و عدم بهکاربردن کلمات اختصاری ومبهم، همه مواردی است که میتواند ازگرفتاری و مشکلات بعدی پزشک بکاهد و از اطالهی رسیدگی و از رفت و آمدهای مکرر جلوگیری کند.
دربسیاری موارد شرح حال و شرح عمل خیلی خلاصه و به اصطلاح تلگرافی بوده و خوانا نمیباشد و کارشناسی و داوری را دچار مشکلات زیاد میکند.
گرفتن رضایت در اعمالجراحی و یا بیماران پرخطر و بهاصطلاح High Risk:
درصورتیکه اعمالجراحی مطابق با موازین پزشکی انجام شده باشد، شکایت را کاهش میدهد و در داوری و تبرئهی پزشک تأثیر زیاد دارد.
باید دانست اگر اخلاقپزشکی و اعمالجراحی مطابق با موازین پزشکی و قانونی باشد اخذ رضایت رافع مسوولیت نمیتواند باشد.
و سخن آخر اینکه توجه به وضع روحی بیمار دراعمال جراحی به خصوص زیبایی، اهمیت زیاد دارد، عدم توجه به مسایل روانی بیمار، ممکناست باعث گرفتاری زیاد پزشک شود، پزشکان با تجربه علاوه بر توجه به بیماریهای جسمی بیماران، به حالات روانی آنها نیز توجه دارند، درغیر ازموارد اورژانس، پس از بررسیهای زیاد دست به اقدامات پزشکی و جراحی میزنند.
این مشکلات، درموارد اعمالی که بدون اندیکاسیون واقعی انجام میشود و یا اندیکاسیون مبهم دارد ممکناست گرفتاری زیاد بهبارآورد و منجر بهبروز سندرم آلباتروس (Albatros)(آلباتروس مرغ دریایی است که در زمانهای قدیم که کشتیها حفاظ نداشتهاند، وارد کشتی شده و باعث وبال گردن ملوان میشدهاست و درنهایت یا ملوان آلباتروس را از بین میبرده و یا آلباتروس ملوان را از پای درمیآوردهاست)شود.
ثبت نظر