شماره ۹۸۸

تقویت اعتماد به‌نفس

دکتر حورا چیت‌ساز سلامت روان

تعریف‌های مختلفی از اعتماد‌به‌نفس وجود دارد:

اعتماد‌به‌نفس یک ارزشیابی کلی درباره‌ی فضایل و قابلیتهای خود،ارزشها و پاسخ‌های دیگران نسبت به فرد می‌باشد. اولین نماد درونی اعتماد به نفس همان رضایت خاطر از احساس توانایی‌های‌مان است ونماد درونی آن نیز همان تبسمی است که بر لب داریم (پس همیشه خندان باشید).
اعتماد به نفس یعنی باور داشتن توانایی‌های خود، یعنی اینکه فرد معتقد باشد از توانایی‌های زیادی برخوردار است و در صورت لزوم می‌تواند از آنها استفاده نماید.
اعتماد‌به‌نفس، عبارت است از احساس اطمینان نسبت به‌خود. به‌عبارت دیگر، اعتماد‌به‌نفس یک فرد به  نحوه‌ی احساس او درباره‌ی«من» خویش بستگی دارد.
احساس ما از خویشتن و آنچه درمورد خود می‌اندیشیم را اعتماد به نفس می‌گویند که بر کلیه‌ی جوانب زندگی ما اثر دارد.
اعتماد‌به‌نفس آگاهی داشتن‌ از استعداد‌ها، توانمندی‌ها (جسمی، روحی، عاطفی، ذهنی)، ارزش انسانی خود و جایگاهی که هرکس در‌این دنیا دارد می‌باشد. قلمرو این آگاهی نه تنها به شناخت توانایی‌ها و استعداد‌ها مربوط می‌شود بلکه شناخت معایب وکاستی‌ها را نیز جهت برطرف کردن آنها دربرمی‌گیرد.
اعتماد‌به‌نفس، قبول‌داشتن و تکیه بر توانایی و استعداد‌هاست.
تعریف اعتماد‌به‌نفس ازدیدگاه قرآن:
اعتماد‌به‌نفس ازنظر قرآن، به معنای پی بردن به کرامت و ارزش نفس است: (اسراء،‌70) و این کرامت انسان از ویژگی‌های او است که سایر مخلوقات از آن برخوردار نیستند و به‌همین‌خاطر نسبت به دیگر مخلوقات برتری دارد.
از دیگر کرامات و ارزش‌های انسان، مقام«خلیفة‌‌اللهی» (بقره،30) و «مسجود ملائکه» (بقره،‌33) و «تعلیم‌الاسماء» (بقره،‌31) بودن او است کشف این حقایق سبب می‌شود انسان، جایگاه و ارزش خود را بشناسد، و به‌خود ببالد و اعتماد کند، و با این ویژگی‌ها در مسیر سعادت و کمال گام بردارد.
تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس چیست؟
اعتماد‌به‌نفس و عزت‌نفس مفاهیم پیچیده‌یی هستند و با وجود اینکه با یکدیگر مرتبط هستند اما دقیقاً شبیه به‌هم نیستند. در بسیاری موارد این دو عبارت به‌جای یکدیگر به‌کاربرده می‌شوند. تعریف اعتماد‌به‌نفس بسیار محدودتر از عزت‌نفس است، اعتماد‌به‌نفس به‌عقید‌ه‌ی یک فرد درباره‌ی توانایی‌ها و استعداد‌های او در توجه به‌ابعاد خاص خود یا موقعیت‌های خاصی که با آن مواجه می‌شود، بر می‌گردد. اما عزت‌نفس به‌معنای داشتن احساس ارزشمندی یا احساس خوبی درمورد خود و یا احساس کارایی یا شایستگی‌ تعریف شده است.
عزت‌نفس یک فرد معمولاً سطح ثابتی دارد اما اعتماد‌به‌نفس او با‌توجه به موقعیت ممکن‌است متغیر باشد.
افراد دارای عزت‌نفس بالا، برای خویشتن ارزش قایل بوده وهمواره صفات ونکات مثبت شخصیت خود را مورد تقدیر و ستایش قرارمی‌دهند. نگرش مثبتی نسبت به خود دارند، توانایی‌های خود را به‌درستی شناخته و به آنها قانع هستند و معتقــدنــد قدرت کنترل شــرایــط متـفاوت ازآن خودشان است.
یک انسان با اعتماد‌به‌نفس سالم و طبیعی می‌تواند احساس خوبی نسبت به خود داشته باشد. ارزش خود را بداند و به‌خاطر قابلیت‌ها و مهارت‌ها و موفقیت‌هایش احساس غرور و رضایت کند. اما کسی که اعتماد‌به‌نفس ضعیفی دارد، احساس می‌کند که مورد‌قبول و علاقه‌ی هیچ‌کس نیست و نمی‌تواند هیچ‌کاری را درست انجام دهد.
همه‌ی ما در‌شرایط و موقعیت‌هایی از زندگی مشکلات عدم اعتماد‌به‌نفس را تجربه کرده‌ایم (خصوصاً دردوران نوجوانی). اما ازآنجایی‌که خودانگاره‌ی هر‌کس با‌گذشت زمان تغییر می‌کند، پس اعتماد‌به‌نفس فرد هم ثابت نمی‌ماند و درطول زنـدگی تغییــر می‌کنــــد و بنابرابن می‌توان اعتماد به نفس را بهبود بخشید.
اعتماد‌به‌نفس عامل اکتسابی است که از بدو تولد پایه‌های آن در ذهن ما گذاشته می‌شود. وادار کردن فرزندان به تسلیم در‌مقابل همه‌ی دستورها و محدودیت‌های غیر ضروری مانع رشد اعتماد به نفس شده و موجب مشکلاتی مانند عدم خود باوری و عدم اتکای‌به‌نفس در بزرگسالی می‌شود البته چنین افرادی هم نباید ناامید شوند. چون انسان موجودی قابل تغییر وتکامل‌پذیر است واعتماد‌به‌نفس نیز عاملی قابل تغییر است. یعنی قابل افزایش یا کاهش می‌باشد که هرعاملی که بتواند به توانایی بیشتر ما کمک کند و ما را به‌خود‌باوری برساند، به‌خصوص ما را به احساس شایستگی و لیاقت در زمینه‌های مختلف زندگی برساند به افزایش اعتماد‌به‌نفس ما کمک می‌کند و همچنین هرعاملی که ما را از‌نظر جسمی یا فکری ضعیف کند اعتماد‌به‌نفس را کاهش می‌دهد.
متأسفانه اغلب ما، معمولاً بیشتر به جنبه‌های ضعیف خودمان اهمیت می‌دهیم و تمام توجهمان را روی نقطه‌ضعف‌‌هایمان متمرکز می‌کنیم نه روی امتیازاتمان.
‌حال وظیفه ما چیست؟ نخستین گام برای تقویت اعتماد به نفس این است که بدانیم اعتماد به نفس، در واقع همان نظر و عقیده‌ی خودمان در مورد خودمان است. در مرحله‌ی‌بعدی، باید ازخودمان بپرسیم که چرا دربرخی از جنبه‌های زندگی دارای اعتماد به نفس کافی نیستیم؟ شاید علت آن مقایسه‌ی خودمان با افراد دیگر باشد و به‌این‌ترتیب خود پنداره‌مان را تضعیف می‌‌کنیم. درچنین مواقعی به هنگام مقایسه‌ی خود با دیگران باید به این‌نکته توجه داشته باشیم که هر انسانی دارای توانایی‌های مختلفی است. اگر ما خود و دیگران را به‌عنوان یک انسان بنگریم، متوجه خواهیم شد که هرانسانی روی زمین، توانایی انجام کارهایی را دارد که دیگری ندارد. بنابراین، اگر کسی خصلتی داشته باشد که دیگری فاقد آن است و این مسأله ممکن‌است ازنظر آن کس نوعی برتری به‌حساب آید، ولی ازنظر دیگری، آن خصلت، تنها تفاوت ساده‌یی بین آنها خواهد بود. پس هر کس دارای امتیازی نسبت به دیگران است.
چگونه اعتماد‌به‌نفس را از دوران کودکی افزایش دهیم؟
وقتی که کودکان و نوجوانان درمعرض انجام فعالیتهای مختلف قرار‌می‌گیرند و درآن فعالیت‌ به‌نتیجه‌ی مطلوب می‌رسند اعتماد‌به‌نفس آنها افزایش می‌یابد. برای اینکه کودک یا نوجوان ما احساس موفقیت کند یا باید خودش تشخیص بدهد که موفق شده است یا اطرافیانش او را از موفقیتش مطلع کنند. (ناگفته نماند والدینی با سطح توقعات بالا با تعدیل انتظارات خود می‌توانند به ایجاد اعتماد‌به‌نفس کودک خود کمک کنند). انتظارات نابجا و غیرواقعی هم می‌تواند اثر منفی روی اعتماد به نفس بگذارد.
‌به کودکان خود مسوولیت‌هایی در‌حد توانشان بدهیم. به آنان اجازه بدهیم در انجام امور منزل  یا سایر کارهایی که می‌کنیم به ما کمک کنند. به والدین توصیه می‌شود اگر هم خواستند کاری را دوباره انجام دهند در وقتی باشد که فرزندشان حضور نداشته باشد.
درمواقعی که کاری را به‌درستی انجام می‌دهند آنان را تشویق کنیم. پاداش‌دادن همیشه مادی نیست و ما مکرراً می‌توانیم کودکانمان را کلامی پاداش دهیم. به وجودشان افتخار کنیم و در‌صورتی‌که کار نادرستی انجام دادند یادآور شویم که هرچند کار او را دوست نداشته‌ایم ولی در‌هر‌صورت خودش را دوست می‌داریم.
بی‌اعتنایی به برخی از رفتارهای کودک( که آسیبی برای خود او یا دیگران ندارد) نیز مفید است.
والدین، معلمان، مربیان و... به‌ویژه در دوران کودکی در شکل‌گیری دیدگاه هر فرد نسبت به‌خودش، نقش مهمی را ایفا می‌کنند. اگر والدین یا معلمان بیشتر از آنچه که ازکودک تمجید وتحسین می‌کنند، از او انتقاد و عیب‌جویی کنند، مسلماً این کودک نمی‌تواند اعتماد‌به‌نفس خوبی داشته باشد.
پس برای تقویت اعتماد‌به‌نفس چه باید کرد؟
ـ ازخود شناخت عمیقی پیداکنیم. نقاط قوت و ضعف خودمان را بشناسیم. استعدادهای خود را شناخته و درجهت رشد و شکوفایی آنها گام برداریم و سرانجام درجهت بهتر زندگی‌کردن از آنها استفاده کنیم.
ـ اهدافمان را مشخص کنیم، علائق‌مان را بشناسیم و سپس برای انجام آن برنامه‌ریزی کرده وطبق برنامه جلو برویم. توقعاتمان را تعدیل کنیم.
ـ مشکلات را بزرگنمایی نکنیم.
ـ پرهیز از تفکرات منفی درباره‌ی خود به رشد اعتماد‌به‌نفس کمک می‌‌کند. تأکید زیاد روی کمبودها و نقاط ضعف اثر منفی بر اعتماد به نفس دارد. درچنین مواقعی واگویه‌رفتارهای مثبت کمک کننده است. به خود عشق بورزیم و به افکار خود احترام بگذاریم. نظرات خود را بدون هراس بیان کنیم. خود را تشوق کنیم و به خود پاداش دهیم. لیستی از موفقیت‌های خود تهیه کنیم.
ـ بدانیم همه‌ی افراد نمی‌توانند همه‌ی کارها را به طور کامل انجام دهند پس سعی کنیم کارها را به خوبی انجام دهیم نه اینکه از ترس عدم توانایی انجام مطلوب‌کار از انجام آن منصرف شویم یا انجامش را به تعویق بیاندازیم.
ـ محیط خود را نیز بهتر بشناسیم تا از‌آن درجهت رشد و پیشرفت خود بهتر بهره بگیریم.
ـ از اشتباه و شکست نهراسیم بلکه به اشتباهات خود به‌عنوان فرصتی برای یادگیری بنگریم.
ـ خود را با دیگران مقایسه نکنیم بلکه با گذشته‌ی خود مقایسه کنیم و درصورت ایستایی یا پسرفت علت‌یابی کنیم.
ـ مهارت‌های جدید کسب کنیم.
ـ آنچه را می‌توانیم تغییر بدهیم و آنچه را نمی‌توانیم تغییر بدهیم بپذیریم.
ـ با جمع‌بودن را بیاموزیم و از طرد‌شدن نترسیم. کمک به دیگران را در برنامه‌ی خود قرار‌دهیم.
ـ خود را به دیگران وابسته نکنیم.
ـ مهارت‌های زندگی مثل کنترل استرس، نه گفتن، ارتباط مؤثر و‌... را کسب کنیم و شاد زیستن را بیاموزیم.
ـ با مهم‌شمردن ورزش و تغذیه‌ی صحیح به فیزیک‌بدنی خود اهمیت دهیم. تبسم را فراموش نکنیم. استوار بایستیم و گام‌برداریم. نیروی نگاه خود را تقویت کنیم.

 

 

تعداد بازدید : 1611

ثبت نظر

ارسال