بعداز چاپ مقالـهی «دکتردیزی» ـ شمارهی ۹۹۹ چهارشنبه ۷خرداد ـ واکنشهای متعددی ازطرف پزشکان عزیز بهصورت تلفنی، حضوری، نوشتاری و ... انجام گرفت که اطلاع از آنها خالی از لطف نمیباشد.
یکیاز پزشکان گرامی پرسیده بود که باتوجه به ازدیاد پزشک در سطح کشور، از کجا میدانید که صاحب دیزیفروشی واقعاً دکتر نباشد که از فقدان شغل مناسب و نبودن بیمار، متوسل به برپائی یک رستوران شده است؟
دیـگری میگفـت: شاید اگر تحقیق میکردید متوجه میشدید که صاحب رستوران دکتردیزی چه وضع مالی توپی! دارد. ماشین میلیاردی و آپارتمانها و ویلاهای متعدد.
همکار دیگری که متخصص اطفال است ـ تخصصی که در سالهای اخیر نتوانسته پولساز شود و خیلی مهجور قرار گرفته! ـ نوشته بود: بنده از اینکه روی تابلوی مطب نوشتهام متخصص کودکان بیشتر نزد خانواده شرمندهام تا اینکه مینوشتم دکتر دیزی.
عزیز دیگری میگفت بهترین کار این است که پزشکان بهجای کلمهی دکتر که حالت عام و همگانی پیداکرده و همهی رشتههای غیرپزشکی هم آنرا بهکار میبرند، مثل پدران و پدر بزرگانمان بنویسند «حکیم» و محل طبابت را هم مثل آنها بنویسند «محکمه» چیزی شبیه این: حکیم حسابی متخصص جراحی در محکمهاش واقع در... بیمار میپذیرد.
اینهم مورد ایراد عدهای قرارگرفت که حکیم بهتنهایی شخص پزشک نمیشود کمااینکه ما حکیم فردوسی، حکیمنظامی و... داریم.
نظر دیگر بهرهمندی از کلمهی «طبیب» بود که قبل یا بعداز نام نوشته شود «طبیبحسابی یا حسابی طبیب».
آخرین توصیه این بود که از کلمهی خود «پزشک» استفاده شود. کمااینکه در آگهی ترحیم هم وقتی کلمهی دکتر را بهکار میبرند برای تأیید بیشتر بعداز نام متوفی کلمهی پزشک عالیقدر و نظایر آن بهکار میرود، منتهی دراینجا این بحث درگرفت که کلمهی پزشک قبلاز نام باشد و بنویسند «پزشک حسابی متخصصجراحی» یا بعداز آن«حسابیپزشک متخصص جراحی».
همهی اینها وابسته نظرات بزرگان و استادان علمپزشکی و ادبیات است که آرزو داریم ما را ارشاد کنند.
• با پوزش از خوانندگان که نام خود را بهعنوانمثال بهکار بردهام.
ثبت نظر