یکیاز تفاوتهای دوران ما کمبود اسطورههاست بهنحویکه کمتر اتفاق میافتد فردی با خصائل و منش والای خود بر دیگران چنان تأثیری بگذارد که الگویی شود برای انتخاب مسیر و روشزندگی، بهخاطر بیاوریم مگر میشد که دانشجویی به بخش دکتر محمد قریب برود و شیـفتهی عـشق دکتـر قریب به بیمارانش نشود، بخش دکتر صادق پیروز عزیزی و دانشــیارش دکــتر عماد وقار که بهحق خود مصداق کامل نامش بود باشد و عظمت علمپزشکی را درک نکند، دکتر کیافر و دکتر محبیان را شاگردیکرده باشد و پهلوانی آنها که شجاعت جراحیشان جزئی از همان پهلوانی بود را هدف قرار نداده باشد، پروفسور یحیی عدل، دکتر محمدعلی حفیظی و دیگر بزرگان که هرکدام چراغ راهی بودند جهت دستیابی به اعتلای پزشکی و تکامل بیشتر.
اینگونه بود که بدون داشتن مبحث درسی اخلاق پزشکی کمتر شکایتی بهچشم میخورد و پزشکان از آن عزت و احترام اجتماعی برخوردار بودند که تصورش هم دراین زمان ممکن نیست.
دکتر فرخ سیفبهزاد (روحششاد) با نمایش کارکردههایش یکیاز اسطورههاست که انشاالله فرزندش مهندس اردوان سیفبهزاد و بقیهی همکارانش با الگو گرفتن از مکتب او، انتشار نشریهی «پزشکیامروز» را تداوم بخشند.
دکتر فرخ سیفبهزاد بیتردید یکیاز عاشقان ایران بود، او با نیروئی خدادادی، ارادهای مافوق تصور، پشتکاری بینظیر، قلمی سحرآمیز و عشقی حسدانگیز همراه با تحمل مرارتهای بیشمار توانست قریب ربع قرن هفتهنامهی «پزشکیامروز» را منتشر سازد و آنرا در ردیف نخست مطبوعات پزشکی قرار دهد.
دکتر فرخ سیفبهزاد، انسانی والا، دوستی بیهمتا و نویسندهای بینظیر بود.
فقدانش غمافزا، مشابهش کیمیاست.
ذهن ما باغچه است
گل درآن باید کاشت
و نکاری گل من
علف هرز درآن میروید
زحمت کاشتن یک گلسرخ
کمتراز زحمت برداشتن هرزگی آن علف است
گل بکاریم بیا
تا مجال علف هرز فراهم نشود
بیگلآرایی ذهن
نازنین، نازنین هرگز آدم، آدم نشود.
برچسب ها
ثبت نظر