شماره ۱۰۴۴

ارتباط عاطفی بیمار و پزشک

دکترعبدالحمید حسابی - جراح

ارتباط عاطفی بیمار و پزشک

باتوجه به ماجراهای اخیر درمورد تعرفه‌ها، زیر‌میزی‌ها، تلفن‌های شکایات، مصاحبه‌های متعدد رسانه‌ها در این مقوله‌ها و ... باز‌هم می‌بینیم که نتیجه‌ی همه اینها موجب شکر آب‌شدن! ارتباط بیماران با پزشکان شده و بر زخم کدورت‌های فیمابین نمک بیشتری خواهد پاشید؟!

به یاد قدیم‌ها می‌افتم که ارتباط بین پزشک و بیمار چقدر زیبا و با ارزش بـود و این دو چه حرمتی بهم می‌گذاشتند.

پزشک محله تنها به‌کار درمان نمی‌پرداخت بلکه همه مشکلات مردم را حل می‌کرد و بیماران پزشک را عضوی از خانواده خود می‌دانستند.

این مقدمه را نوشتم تا آنچه در پی خواهد آمد بهتر بر دل نشیند.

در سال‌های آغازین دستیاری رشته‌ی  جراحی بسیاری از استادان ما روی این مطلب تأکید داشتند که وقتی شکم بیمار باز می‌شود و دست‌های جراح احشاء بیمار را لمس می‌کند و آنها را مو شکافانه رویت می‌نماید یک احساس عاطفی خاصی بین جراح و بیمار ایجاد می‌شود که قابل‌تشریح و بیان نیست.

باتوجه به این مطلب همیشه این سوال برایم مطرح بود که آیا جراحانی هم که لاپاراسکوپی می‌کنند چنین احساس عاطفی را حس می‌کنند یا نه؟ این سوال در مغزم بود تا...

در جریان کنگره‌ی کالج جراحان آمریکا که در شهر سانفرانسیسکو برگزارشد (26تا30 اکتبر2014) فرصتی دست داد که در یکی‌از جلسات جراحی لاپاراسکوپی و جراحی رباتیک حضور داشته باشم و بعلت ضعف در زبان انگلیسی با کمک یک دوست جراح ایرانی آمریکایی این سوال را مطرح کنم...

بعد‌از معرفی خودم گفتم سوالی دارم که دوستم بیان خواهد کرد و او هم‌سنگ تمام گذاشت و با ظرافت و زیبایی سوال را مطرح نمود بطوری که اغلب حاضرین را به فکر واداشت و لحظاتی سالن در سکوت فرورفت و به دنبال آن صدای پچ‌پچ دو‌نفره کسانی‌که درکنار هم بودند... و در‌نهایت بیشتر جراحان جوان اظهار‌داشتند که چنین احساسی را درک نکرده‌اند در‌حالی‌که بعضی از جراحان میان سال وجود چنین احساسی را در برخی موارد قبول داشتند. از‌بین این جراحان یک جراح که بعداز طرح سوال چند بار نگاه معنی‌داری به من انداخته بود در پایان این گفتگو چنین آغاز به سخن کرد:

من به چنین احساس عاطفی اعتقاد دارم و به‌عنوان نمونه این‌طور ادامه داد چند سال قبل خانمی را به‌علت سنگ‌های کیسه‌ی‌صفرا عمل می‌کردم که هنگام جراحی به‌علت چسبندگی‌های فوق‌العاده زیاد کولدوک بیمار قطع‌شد و با مشکلات زیاد توانستم آنرا ترمیم کنم و خوشبختانه بیمار به سلامت بیمارستان را ترک کرد.

چندی بعد که برای بررسی مراجعه کرد گفت وکیلم بعد‌از اطلاع از عارضه اتفاق افتاده گفت اجازه بده از جراحت شکایت کنم ولی من به‌شدت مخالفت کردم و گفتم هرگز حاضر نیستم چنین شکایتی مطرح شود. این جراح تمام احشای داخل شکم مرا لمس‌کرده و دقایقی معده و روده و کبد و کلیه و رحم و... من در دستان او بوده است. آیا فرد دیگری در‌این دنیا هست که این‌قدر به من نزدیک شده باشد. من اگر بخواهم از او شکایت کنم مسلماً احشای داخل شکم من اعتراض خواهند‌کرد که از کسی‌که پنجه‌های او با آن همه محبت و ظرافت ما را لمس‌کرده است شکایت چه مفهومی می‌تواند داشته باشد؟

 

تعداد بازدید : 1394

ثبت نظر

ارسال