با شادباش به جناب مهندس اردوان سیفبهزاد فرزند شایستهی «دکتر فرخسیفبهزاد» و همچنین جناب استاد دکتر عبدالحمیدحسابی که زندگیش دراز و شاد باد، (اینجانب برای نخستینبار استاد را هنگامی سال پنجم دانشکدهی پزشکی بودم، در بیمارستان سینا دیدم) و ایشان را سرآمد آرزوها و راه و روش خود قرار دادم.
با فرارسیدن بیستوپنجمین سال انتشار هفتهنامهی «پزشکیامروز»، آرزومندم راه و گامی که برای بالابردن دانش و فرهنگ همکاران ارجمندم برداشتهشده، پیوسته پابرجا و پُربارتر ادامه یابد. بسیار خرسندم از این که تلاششده این هفتهنامه روزبهروز پُربارتر و آموزندهتر شود. بیگمان کار سادهای نیست و از اینکه جناب استاد حسابی با نوشتارهای آموزندهی دانشی و رفتاری به همهی ما کمک میکنند، بسیار خرسند و سپاسگزارم.
ما پزشکان نیازمند داشتن تریبونی هستیم که بتوانیم گاهوبیگاه از آنچه نامش ستم است یاد کنیم و یادآور شویم که نشاید. یا روش و منشی که شوند (سبب) آزار یا گلهی بیماران ما میشود که بیگمان برای ما «مقدس» هستند، از همکاران گله کنیم و یادآور شویم که بهتر است جایگاه خودمان را بشناسیم و بدانیم که خدا ما را آفرید تا به آفریدههای خدا برسیم و بدانیم پزشکی جایگاهی دارد که نصیب هررشتهای نشود. شاید بگویید کو «قدر»دان؟ راست است! گاه چنین میافتد اما خوش افتد اگر بیندیشیم که شادی بازیافته از درمان یک دردمند، جانشین ندارد.
این عشق است؛
عشق هم جانشین ندارد.
ثبت نظر