کلودیوسگالنوس(Claudius Galenus) طبیب، آناتومیست و فیزیولوژیست مشهور حدود سال ۱۳۰بعداز میلاد درشهر پرگاموم Pergamum [(برگامای Bergama یا برغمش واقع درترکیه)]، بهدنیا آمد و حدود سال ۲۰۰ میلادی، احتمالاً در سیسیل بدرود حیات گفت.
پدرجالینوس معمار بود ومیگویند چون درخوابی که دیده بود، آسکلپیوس، خدای طب به او دستور داده بود تا پسرش را برای طب تربیت کند و اطاعت ازاین امر لازمالاجرا بود، جالینوس را به مدرسهی طب فرستاد.
ایام جوانی جالینوس به سفر و دانشاندوزی در ولایات شرقی امپراتوری روم گذشت و گفته شده که احتمالاً ازمدرسهی طب اسکندریه نیز دیدار کردهاست. بهسال۱۶۴ در رم مسکن گزید و بیشتر دورهی فعالیت و زندگی خود را در این شهر گذراند. مدتی هم در دورهی مارکوس اورلیـوس (Marcus Aurelius)، طبیب دربار وی بود.
بهعلت میل مفرط در بهدستآوردن اطلاعات در زمینهی دستگاههای درون بدن، وقت خود را به تشریح میگذراند و ازآنجا که تشریح انسان ممنوع بود ازحیوانات استفاده مینمود.
ظاهراً جالینوس نخستینطبیبی است که مسائل مربوط به فیزیولوژی را مورد توجه قرارداده و دراینمورد آثاری از خود برجای گذاشته است. جالینوس نخستین کسی است که نبض و تغییرات آن را مورد توجه قرارداد و نیز به جریان یافتن ادرار از حالب به مثانه پی برد.
جالینوس درزمانی وارد عرصهی طب شد که این رشته از علم به مدت ۷ قرن درجا زده بود. نخستین آموزگار جالینوس پدرش بود که علوم و معماری را به وی آموخت. از ۱۴سالگی، جالینوس جوان به فلسفه رویآورد بهطوریکه کسب علم در دانش فلسفهی ارسطو، تأثیری شگرف در سالهای بعد و برکارهای تحقیقاتی جالینوس برجای گذاشت. نزد اساتید آن زمان ازجمله ساتیروس (Satyros)، اشنون(Aeschnon) و استراتونیکوس(Stratonicus) به آموختن طب مشغول شد.
در دورهای که بهعنوان طبیب گلادیاتورها انتخاب شده بود، در علمجراحی خبره شد و در درمان ضایعات زردپیها، اعصاب و عضلات شهرت یافت. در همین دوران یعنی حدود سال ۱۶۴ بود که به رم رفت و عجیب آنکه بیماری عشق خانمی از درباریان را درمان کرد (شباهت با کار بسیاری از پزشکان نامی).
جالینوس حدود پانصد کتاب و رساله نوشت که بخش اعظم آن به سال ۱۹۲ ازبینرفت. علت این امر آتشسوزی معبد آرامش بود. درحالحاضر حدود ۸۳ رساله و کتاب از جالینوس برجای مانده است. اولین ترجمههای لاتین در ونیز بهسال ۱۴۹۰ و ۱۵۵۱ انتشار یافت. جالب اینجا است که غالب نوشتههای جالینوس با واسطهی مصنفان و مترجمان عرب بهدست ما رسیده است.
در متون ادبی، گاه نام جالینوس بهعنوان مطلق طبیب حاذق و ماهر بهکار میرود.
مولوی میگوید:
ای دوای نخوت وناموس ما
ای توافلاطون وجالینوس ما
منابع:
۱-دایرهالمعارف دانشمندان جهان، آیزاک آسیموف ترجمهی محمود مصاحب، تهران ۱۳۵۵ بنگاه ترجمه و نشر کتاب
۲-حیات مردان نامی، پلوتارک
۳-Histoire de la Medecine
۴-شرح جامع مثنوی
۵-طبقات الاطباء و الحکما
۶-عیون الابناء فی طبقات الاطباء
جالینوس:
صدهزاران طب جالینوس بود
پیش عیسی ودمش افسون بود
ثبت نظر