توقفهای طولانی درفشردن سینه با بقای پایینتر بیماران مبتلا به ایست قلبی ناشی از فیبریلاسیون بطنی ارتباط دارد.
دستورالعمل احیای قلبی ریوی(CPR)کنونی، برفشردن مداوم با کمترین وقفه تأکید میکند. تمرکز، روی به حداقلرساندن توقفهای قبل از شوک بوده است. زیرا این توقفها از نوعی بودند که به آسانی طی احیای در حال انجام، اندازهگیری میشد. اما قابلیت ثبت امپدانس دفیبریلاتورهای جدیدتر، امکان اندازهگیری تمامی وقفهها را میدهد. جهت تعیین اینکه آیا وقفهها به هر دلیل باکاهش بقا ارتباط دارند یانه، محققان آمستردام در سال 2009 تمامی موارد فیبریلاسیون بطنی خارج از بیمارستان را که سبب ایست قلبی در سال ۲۰۰۹ در آمستردام شده بودند و ثبت تمامی ایمپدانسهای پیوستهی آنها که در دسترس بوده را مرورکردند (این اطلاعات شامل دادههای مربوط به دسترسی عمومی به فیبریلاتور نیز میشود).
براساس آمار ترخیص از بیمارستان از کل ۳۱۹بیمار، ۳۸ درصد زنده ماندند. یک مدل رگرسیونی چند متغیری (multivariant regression model)کاهش شانس بقا را برای هر 5ثانیه افزایش درطولانیترین وقفههای فشردن سینه ( نسبت شانس، ۰/۸۹) نشان داد. طولانیترین وقفه در ۳۶درصد از بیماران به دلایلی غیر ازرساندن شوک بود و بقا در این بیماران نسبت به آنها که طولانیترین وقفهی آنها مربوط به دفیبریلاسیون بوده، پایینتر بود ( ۲۷درصد در مقابل ۴۴درصد).
Ref: Amsterdam CPR study April 2015
ثبت نظر