جندیشاپـور مرکزپـزشکی دنیایاسلام:
پزشکی در دنیایاسلام از جندیشاپور نشأت گرفت و اساتید این شهر بهجز خود کسی را سزاوار شغل پزشکی نمیدانستند. جندیشاپور در شمالغربی خوزستان و بین شوش و شوشتر در محل دهکدهی شاهآباد کنونی واقع شده است.
این مکان در دوران ساسانی و در سدههای اولیهی هجری حائز اهمیت فراوانی بود و مشعل تمدن قدیم جهان را قرنها فروزان میداشت.
از همین کانون است که با ترجمهی آثار علمی دنیای باستان بهزبان عربی، دانش در عالم اسلام پاگرفت، تکمیلشد و جهانی را فیضبخشی نمود و سرانجام پارهای از همین آثار دانشمندان به زبانهای اروپایی ترجمهشده و در جهان غرب، کانون دانش را برافروخت.
مغولان از علمپزشکی بهجز برخی خرافات چیزی نمیدانستند و به ناچار تعدادی از پزشکان ایرانی را برای درمان خویش به خدمت گرفتند. چنگیزخان مغول یکیاز پزشکان سمرقند را بهعنوان طبیب مخصوص خود انتخاب کرد. جانشینان وی تحتتأثیر تمدن و فرهنگ ایران و پزشکی ایرانیان قرارگرفته و برخیاز طبیبان ایرانی را به وزارت خود برگزیدند و این وزیران دانشمند ایرانی به جمعآوری کتابها و تشویق دانشمندان به نگارش کتابهای علمی و تأسیس بیمارستانها و مدارس پزشکی پرداختند.
خواجه نصیرالدین طوسی و خواجه رشیدالدین فضلالله ازجمله این دانشمندان هستند که در توسعهی دانش در آن عصر نقش به نسبت مهمی داشتهاند.
طب النبی:
پیامبر اسلام از طب و حفظسلامتی اطلاع داشتهاند و مطالب ارزندهای دراین باب فرمودهاند ولی ایشان طبیب نبودند و براساس اسناد تاریخی، بیماران را برای درمان نزد پزشکان میفرستادند. کتاب «طبالنبی» توسط «ابنقیمجوزمه» در قرن هشتمهجری گردآوری شدهاست که برخیاز احادیث منسوب به پیامبر را باتوجه به علمپزشکی آن زمان (قرن8 هجریقمری) شرح و تفسیر کردهاست. دراین کتاب حدیثهایی از پیامبر اسلام درمورد کاربرد عسل، خرما و برخیاز گیاهان دارویی مانند سنا، حنا و غیره ذکر شدهاست و درمورد حجامت و داغکردن و دفع تب با آبسرد نیز بحث شدهاست.
اولین طبیبان عالماسلام:
پیشاز اسلام عربها علاوهبر استفادهی سنتی درمواردیکه امکان داشت، از طبیبان خود یاری میگرفتند. طبیبان بزرگعرب از دانشآموختگان جندیشاپور بودند. از بزرگترین پزشکان عرب «حارثبنکلده» و پسرش نفربن حارث را میتوان ذکرکرد. حارث که اهل طایف بود، مدتی برای تحصیل در ناحیهی فارس اقامت داشت و علم طب را در آنجا آموخت و سپس برای تکمیل معلومات خود به جندیشاپور سفرکرد.
حارث درمیان اعراب به منزلهی بقراط و بلکه بالاتر بود. او پساز بازگشت به عربستان به اسلام رویآورد و در مدینه مشغول طبابت شد. پیامبر اسلام به بیماران توصیهمیکرد تا برای درمان بیماری خود نزد حارث بروند. حارث درسال۱۳ قمری درگذشت.
نخستین پزشک ایرانی ـ اسلامی:
«ابوالحسن علیبنربنطبری» معروف به ابنربنطبری اولین طبیب بزرگ عالم اسلام و ایران است که او را یکیاز چهار طبیب بزرگ ایران و جهان اسلام محسوب میدارند. او درسال۱۵۷ هجریقمری دیده به جهان گشود و پدر او نیز طبیب بزرگی از اهالی مرو بود. او سالها در طبرستان زیست و به خدمت «مازیاربنقارون» درآمد. پساز شکست مازیار در حوالی ۲۲۵ هجریقمری، به ری آمد و براساس برخی تواریخ، رازی پزشک شهیر ایرانی در آنجا به خدمت او رسید. مهمترین تألیف وی «فردوسالحکمه» است. این کتاب نخستین کتاب مهم پزشکی است که توسط مسلمانان ایرانی به عربی نگاشته شدهاست و نوعی دایرةالمعارف پزشکی مشتملبر طب و روانشناسی و گیاهشناسی میباشد و مباحث تشخیص و درمان بیماریها را بهطورکامل در خود دارد.
ابن ماسویه:
ابو زکریا یوحنابنماسویه (حدود سالهای۱۷۰ تا ۲۴۳ هجریقمری) از پزشکان بزرگ مسیحی ـ ایرانی جندیشاپور است که پدرش به کار داروسازی در بیمارستان این شهر اشتغال داشت و برادرش میکائیل نیز طبیب بزرگی بود.
وی از زمان رشید تا متوکل درخدمت خلفای عباسی در بغداد میزیست و درس طب نیز میگفت و بهکار تألیف و ترجمه نیز مشغول بود. یوحنا به تشریح علاقهی فراوانی داشت و چون نمیتوانست جسم انسان را تشریحکند، میمونها را کالبدشکافی میکرد.
کتاب تشریح یوحنا اولین کتاب از این نوع است که در عالم اسلام نوشته شده و نسخهای از آن نیز موجود است.
محمدبن زکریای رازی:
«ابوبکرمحمدبنزکریای رازی» طبیب، فیلسوف و دانشمند بزرگ ایرانی که او را جالینوس ایران میخوانند، حدود سال۲۵۱ قمری در ری متولد شد. رازی را باید پدر طبتجربی محسوب کرد. وی علاوهبر پزشکی در کیمیا، فلسفه، ریاضیات و نجوم و ادب شهرهی عالم بود. رازی در شهر ری به تحصیل طب پرداخت و سپس برای تکمیل دانش خود به بغداد رفت. کتاب «شمیه» راکه نخستین کتاب ایمنشناسی جهان است، رازی بهرشتهی تحریر درآورده است. رازی از نویسندگان پرکار عصر خود بوده و کتابهای بسیاری نگاشته است. مهمترین کتاب او «الحاوی» است که بهمدت چندین قرن معتبرترین مرجع طبی جهان تمدن بوده است.
نظرات
hassan Abdullah
3 سال و 10 ماه و 22 روز پیش
ارسال پاسخ
عاونی رجاء
بزرگی
4 ماه و 7 روز پیش
ارسال پاسخ
درود و سپاس و تشکر از مقاله تان ولی از ابو علی سینا چرا نامی برده نشده وکاش ؛رفرنسهای مقاله هم در انتها مینوشتید