متوقفکنندههای پمپ پروتون:
عوارض و خطرات:
درتاریخ ۹۴/۶/۱۸ همکارگرامی جناب آقای دکتر درودگر طی مقالهای بیان داشتهبودند که مصرف داروهای متوقفکنندهی پمپ پروتون سبب تشدید خطرات قلبی میگردند.
دراین رابطه مراتب ذیل ارائه میگردد: درمهرماه سال۹۳، یک شمارهی هفتهنامهی «پزشکیامروز» به بیماری استئوپوروز اختصاصیافته بود و درآن شماره، قریب بهاتفاق محققان و همکاران بیانداشته بودند که استئوپــوروز بهعلت کمبود ویتامینD عارض میشود.
طی گزارشی خدمت مقام محترم وزارتبهداشت، مطالبی دراینرابطه تقدیمگردید و بیانکنندهی این مسأله بود که کمبود ویتامینD در ایران که پر از نورآفتاب و سرشار از اشعهی ماورایبنفش میباشد، ناشیاز کمبود مقدار این ویتامین نیست.
بلکه دراثر اختلال متابولیسم این ویتامین میباشد که ناشیاز اختلال در متابولیسم چربیها است که خود همراه بسیاریاز بیماریهای دیگر مثل بیماریهای قلبوعروق، ریفلاکس مری به معده و درتعقیب آن ازوفاژیت و در درازمدت سرطانمری، کبدچرب، مقاومشدن میکروب اچ. پیلوری و بهدنبال آن افزایش بروز بیماریهایی مثل سرطانمعده و روده، بیماریهای کلیه و پوست، بیشتر ناشیاز کاهش و توقف ترشح اسیدمعده است که بهطرق ذیل حاصل میشود:
۱ـ مصرف فراوان و بیشازحد نیاز و در سطح خطرناک داروهای مسدودکنندهی پمپ پروتون، (پرازولها) و مسدودکنندهی گیرندههایهیستامین(رانیتیدین، فاموتیدین و...)
۲ـ تجویز داروهای خنثیکنندهی اسید(هیدروکسید آلومینیوم و منیزیوم و... ).
۳ـ مصرف فراوان غذاهای ماهیتاً قلیایی، مثل ساندویچها، فستفودها، بیسکویتها، نانهای شیرینی نشاستهای با آردهای تخمیرنشده و محتوی جوششیرین، بستنیهای پودری، شکلات و شیرینیهای محتوی شیرخشک و نوشابهها و آبمیوههای صنعتی محتوی اگزالات و بیکربنات.
۴ـ توصیه و تجویز مؤکدجهت پرهیز از مصرف ترشیها و ادویههای سنتی توسط همکاران، ظاهراً بهمنظور جلوگیری از تحریک و ترشح اسیدمعده.
ازبین علل فوق، فاکتور شماره1 که تماماً و بلااستثنا توسط همکارانگرامی تجویز و حاصل میشود، عامل و بانی اصلی است.چراکه با اجرای این بند درحقیقت ابتداییترین مرحلهی گوارش که ترشح اسیدمعده است، دچار وقفه میگردد و واضح است که با توقف ترشح اسید، بقیهی اعمال گوارش نیز دچار اختلال میگردند.توضیحات بیشتر و مکانیسم بروز عوارض در مورد توقف ترشح اسید از این قرار است؛
بهطورطبیعی و درطی هزاران سال، برای شروع عمل گوارش ترشح یک اسید قوی با۱-۲ PH ضروری بوده است. این اسیدیتهی قوی، برای بازشدن دریچهی پیلور و ریختن محتویات معده به اثنیعشر کاملاً ضروری است.کنترل و میزان ترشح این اسید توسط پمپ پروتون انجام میگیرد که دقیقاً تابع غلظت یون هیدروژن، یعنی همان PH معده است. یعنی بالارفتن اسیدیتهی معده سبب توقف و کاهش آن سبب فعالشدن این پمپ میگردد.
ریختن ترشحات اسیدی با غلظت فوق در محیط قلیایی اثنیعشر برای تخلیهی کیسهی صفرا که خود محتوی اسیدهای صفراوی است، کاملاً بدیهی و لازم میباشد. وجود این دو اسید قوی برای متابولیسم چربیها از ضروریات است و کاهش و فقدان آنها با اختلال دراین متابولیسم سبب اختلال در متابولیسم ویتامینهای محلول در چربی و ازجمله ویتامینD میگردد که باید بهصورت کولهکلسیفرول وارد کبدشده و تبدیل به ۲۵هیدروکسی کوله کلسیفرول شود و با ورود به کلیه به ۱، ۲۵دیهیدروکسی کوله کلسیفرول تبدیل شود که قویترین و مؤثرترین حالت ویتامینD است.وجود این ویتامین برای جذب کلسیم، فسفر و منیزیم لازم است و کمبود آن سبب کاهش جذب این مواد و هیپوکلسمی میشود که برای جبران آن هیپرپاراتیروئیدی ثانویه بهوجود میآید که با برداشت کلسیم از استخوانها جهت جبران هیپوکلسمی، سبب استئوپنی و استئوپوروز میگردد. ضمن آنکه خود هورمون پاراتیروئید سبب تحلیل رفتن و کاهش مقاومت مخاط روده شده و زمینه را برای بروز زخم اثنیعشر فراهم میکند. همین 1 ،25 دیهیدروکوله کلسیفرول است که سنجش سطح سرمی آن یکیاز معیارهای سنجش ویتامینD شدهاست. میلیونها بار این آزمایش توسط همکارانگرامی درخواست و تکرارمیشود و با تجویز ویتامینD مکرر و تحمیل هزینههای سرسامآور سعی در اصلاح ناموفق آن میشود بدون آنکه به علل بروز آن که سوءجذب ناشیاز کاهش ترشح و فعالیت اسیدمعده است توجه شود.
توقف وکاهش ترشح اسیدمعده سبب کاهش و توقف پریستالتیسم معدهشده و تخلیهی آنرا بهتأخیر میاندازد. این تأخیر در تخلیه به اثنیعشر، سبب پسزدن محتویات معده به مری شده و ریفلاکس و در تعقیب آن ازوفاژیت حاصل میشود و زمینهی سرطانیشدن مری را در درازمدت فراهممیآورد و دراینجاست که با انجام اندوسکپیهای مکرر غیرضروری و بیحاصل، مجدداً اقدام به تجویزهمان داروهایی میشود که خود بانی و مسبب این پدیده بودهاند یعنی پرازولها و H2بلوکرها که خود سبب تشدید این وضعیتشده و این سیکل معیوب همچنان ادامه مییابد!
واردنشدن اسید به رودهها و قلیاییماندن این محیط سبب ترشح گاسترین میشود که خود یکی دیگر از مکانیسمهای کنترل میزان ترشح هیستامین و استیلکولین و نهایتاً اسید است.زمانیکه اسیدمعده کم یا خنثی شود، ترشح گاسترین تشدیدشده و گاسترینمی بهوجودمیآید که سبب هیپرتروفی مخاط معده شده، زمینهی گاستریت و کانسریزهشدن آن فراهم میشود.
تخلیهنشدن اسیدمعده به اثنیعشر سبب کاهش پریستالتیسم روده شده و زمینه برای کلونیزاسیون میکروبها و انگلها و مقاومشدن آنها بهدرمان فراهممیشود. بهعلت همین استاز و بیحرکتی روده، با تخمیر و هضم ناقص موادغذایی زمینهی نفخ و دیستانسیون روده و معده فراهممیشود که ازطریق رفلکس گاسترو کاردیاک و با تحریک واگ، سبب برادیکاردی و اریتمیهای قلبی و حتی ارست قلبی میگردد. تجویز مجدد متوقفکنندههای پمپ پروتون دراینمرحله که بهمنظور درمان نفخ و سوءهاضمه انجام میگیرد علاوهبر تشدید این حالت، بهعلت اثر مستقیم روی پمپ سلولی که با یونهای پتاسیم و هیدروژن سروکار دارد یکی دیگر از عوامل تشدید عوارض و خطرات بیماریهای قلبی است که دقیقاً و خصوصاً یون پتاسیم در آنها نقش کلیدی دارد. مثلاً بیمارانیکه درحال مصرف داروهای دیورتیک و کنترلکنندهی فشارخون هستند و یا کسانیکه دیژیتال مصرف میکنند و یا بیماران کلیوی که دچار نارسایی کلیه میباشند، بیشتر در معرض خطر قرار دارند.
قلیاییماندن رودهها، سبب بروز پدیدهی الکالوز (سندرم شیرالکالن)شده و درکلیه مشکلاتی را بهبار میآورد؛ ازجمله شیوع عفونتها و سنگهای ادراری بهعلت قلیاییشدن ادرار و همچنین کاهش مقاومت سطح پوست و بروز بیماریهای پوستی بخصوص بیماریهای قارچی، چون درحالعادی PH ادرار و عرق اسیدی است و این اسیدی بودنها از ضروریات سلامت و تأمین فونکسیونهای دفاعی و حیاتی غدد مترشحهی عرق و چربیها است.
نکتهی جالب و قابلتوجه این است که همانطور که در بالا ذکر شد، لازمهی کنترل ترشح اسیدمعده وجود خود اسید در معده است. یعنی اسیدیته وPH معده، فاکتور اصلی در کنترل میزان ترشح آن است. یعنی این فیدبک باید برقرار باشد تا ترشح اسید درحد نیاز و متعادل برقرار بماند و وجود این ترشح و جاری بودن آن از ضروریات زندگی است. همانطور که وجود رودخانه و جریانیافتن آب در آن لازمهی ادامهی حیات است(هستم اگر میروم گر نروم نیستم). توقف و انسداد در هرجریان طبیعی سبب بروز فساد و فاجعه میگردد. همانطور که بستن سدها روی رودخانهها سبب بروز فاجعههای جبرانناپذیر هم در مبدأ و هم در مقصد شدهاست، دراینجا هم همینطور میباشد. بستن سد روی ترشح مادهی حیاتی بسیار مهمی مثل اسیدمعده از جهات مختلف سبب بروز بیماریها و فاجعه (Catastrophe) میگردد. باتوجه به نکتهی بالا اگر وجود اسید برای کنترل ترشح آن ضروری است، پس حتماً مصرف داروهای کاهندهی اسید سبب اختلال در نظم آن میگردند. بنابراین نباید داده شوند و معلوم نیست چرا تجویز می گردند. آیا برای درمان سوءهاضمه است؟ اگر اینطور است، برای درمان این پدیده در درجهی اول وجود خود اسید ضروری است. آیا ترشح اسید زیاد است ولازم میباشد که متوقف شود؟ چرا در این همه بیمار که سالهای سال مرتباً تحت اندوسکپیهای فراوان قرارمیگیرند و کیسهکیسه داروهای متوقفکنندهی اسید مصرف میکنند، باید ترشح اسید زیادتر از حد طبیعی باشد؟ آیا این بهعلت خنثیکردن اسیدیته بهدست ما و برطبق فیدبک فوق نیست؟ آیا این ترشح زیاد اسید برای جبران مصرف آن غذاها و موادقلیایی نیست؟ اگر هست برای هضم آن غذاها این مقدار اسیدیته لازم بوده که ترشح شدهاست. پس چرا ما باید آنرا خنثی کنیم..؟ اگر برای سلامت روده و دفع میکروبها و ممانعت از کلونیزهشدن آنها وجود حرکات پریستالتیسم لازم است، پس چرا ما باید با توقف ترشح اسید، این حرکات فعال و درحقیقت غرش رودخانه را متوقفکنیم و آن وقت برای ضدعفونیکردن پسآبها و فسادهای ناشیاز این توقف، سالیان سال آنتیبیوتیکهای چهار و پنج رقمی مصرف کنیم و از اینکه داروها مؤثر نمیشوند و مقاومت بهوجود میآید تعجب کنیم؟
اگر مشکل ترشح زیادی اسید است که معمولاً اینطور نیست، آیا راه سالمتری هست که احتیاج به مصرف داروهای جورواجور و مضر نباشد؟
آیا میتوانیم از همان پدیدهی فیدبک برای کنترل ترشح اسید بهطور فیزیولژیک استفاده کنیم؟
قطعاً راههای سالمتری نیز هست. همانطور که با واکسیناسیونها توانستیم بیماریهای خطرناک را کنترل کنیم، یعنی با مصرف ذرهای از ویروس سرخک توانستیم غول خانمان برانداز سرخک را ریشهکن کنیم و در هومیوپاتی با تجویز ذرهای از خود عامل بیماری میتوانیم بیماری را کنترلکنیم، دراینجا هم میتوانیم.
با تجویز مواد اسیدی مفید موجود در غذاهای روزمره میتوانیم با استفاده از همان پدیدهی فیدبک، ترشح اسید را متعادلکنیم. اینکار در جوامع سنتی و در موجودات دیگر بهطور غریزی انجام میگیرد.این اسیدهای طبیعی با اسیدیکردن محیط معده نهتنها برخلاف تصور سبب تشدید ترشح اسیدکلرهیدریک نمیشوند، بلکه با کاهش PH و افزایش اسیدیته (افزایش غلظت یون هیدروژن)بهطورطبیعی و در جهت حرکات فیزیولوژیک دستگاه گوارش اعمال اثر میکنند بدون آنکه اثر سوئی داشته باشند واگر چنانچه بهدلایلی میکروب هلیکوباکتر نسبت به اسیدکلرهیدریک مقاوم باشد که البته بیشتر علت آن دخالت در اعمال فیزیولوژیک ازجمله تجویز پرازولها است، نسبت بهاین اسیدها مقاوم نبوده و تجویز این اسیدهای مفید میتواند خودبهخود سبب ریشهکنشدن این میکروب بشود بدون آنکه آنتیبیوتیکی مصرف شود و از طرفی هم بهعلت کاستن و تعدیل ترشح اسیدکلرهیدریک میتوانند از اثرات تحریککنندگی آن روی مخاط،از پیدایش زخمهای معده و اثنیعشر بکاهند که البته در اینجا هم مقصر و بانی اصلی اسیدکلرهیدریک نیست.بلکه کاهش مقاومت و آسیبپذیر شدن مخاط از پیدایش بهعلل دیگر است که ظاهراً زمینه برای اثر سوء آن فراهم مینماید و در اینجا هم همان اسیدهای غذایی مفید میتوانند سبب افزایش مقاومت مخاط و بهبود این زخمها شوند.یکیاز اینها، اثرات ترمیمکنندگی اسیداسکوربیک یا ویتامینC است. این اسیدها و مواد اسیدی بهشکلهای مختلف درغذاها، میوهها و سبزیها موجودند.بیشتر میوهها بخصوص میوههای ترش حاوی ویتامینC یا اسیداسکوربیک هستند. لیموترش و مرکبات علاوهبر ویتامینC حاوی اسیدسیتریک (جوهرلیمو) هم هستند و از آنجائیکه محتوی پتاسیم کافی هم هستند علاوهبر اثرات پائین آورندگی قندخون و چربیها و فشارخون، برای درمان سنگها و عفونتهای ادراری (سیترات پتاسیم) هم مؤثر واقع میشوند.
کلیه ترشیها و ادویههای سنتی محتوی اسیداستیک (سرکه) و اگزالیک اسید میباشند.
لاکتوز موجود در شیر که یک نوع قند و الکل و قلیایی است و بنابراین برای دستگاهگوارش و بخصوص زخمهای پپتیک مناسب نیست، درحین تبدیلشدن به ماست به اسیدلاکتیک تبدیل میشود که خود سبب ترشی ماست و فراوردههای ناشی از آن مثل دوغ، کشک و قرهقروت میگردد که علاوهبر داشتن ارزشهای غذایی فراوان، بهعلت همین اسیدیبودن برعکس شیر و فراوردههای قلیایی آن مثل خامه و سرشیر که خیلی زیاد فسادپذیر هستند و درعرض چند ساعت فاسدشده و مصرف آنها سبب مسمومیت میگردد، اینها اولاً مدتهای طولانی حتی در هوای آزاد نیز سالم میمانند و ثانیاً اثرات ضدعفونیکنندگی دارند و در درمان عفونتهای ادراری، صفراوی و مخصوصاً رودهای و ازجمله هلیکوباکترپیلوری مؤثر واقع میشوند.
بنابراین همکاران گرامی نهتنها نباید از مصرف این فراوردههای اسیدی مفید بخصوص در بیماریهای اسیدپپتیک نگرانی داشته باشند، بلکه برعکس بهجای مصرف سرسامآور داروهای آنتیاسید و متوقفکنندههای پمپ پروتون و حجم زیاد آنتیبیوتیکهای متعدد و نهچندان مفید و مؤثر، بر مصرف همین فراوردههای ظاهراً ساده و کم ارزش پافشاری و تأکید ورزند و بیماران را بهجای پرهیزدادن و ترساندن، توصیه و تشویق به مصرف فراوان آنها بنمایند تا انشاالله در آینده شاهد این حجم زیاد آندوسکپیهای غیرضروری و در ردیف اول بودن مصرف دارو و سرطان مری ومعده..و انجام آزمایشهای غیرضروری و زیانآور و بیحاصل مثل اندازهگیریهای متعدد سطح سرمی ویتامینD و سنجش تراکم استخوانها و تجویز ویتامینD خوراکی برای درمان کسی که ما سیستم هضم و جذبش را مختلکردهایم، نباشیم.
به امید آن روز
ثبت نظر