کسانیکه قبلاً برای مدت زمانی (حتی کسری از ثانیه) مردن را تجربه کردهاند، نکات جالبی در مورد این تجربه بیان مینمایند که خیلی شنیدنی است. یکی از این نکات عبور از تونل نور است.
دکتر سوزان بلاکمور از آزمایشگاه مغز و ادراک وابسته به یکی از دانشگاههای اروپایی، دراینخصوص چنیننظر داده است:
آنچه تجربهی عبور از تونل نور درموقع احتضار نامیده میشود، چیزی نیست مگر خدعهای از طرف مغز در حال مرگ که میخواهد وحشت مردن را کاهش دهد. به خصوص اینکه این تجربه آخرین تقلای مغز شمرده میشود. دکتر بلاکمور تجربهی گذشتن از تونل نور را درموقع احتضار براثر تکانهای میداند که در بخشی از مغز که مربوط به بینایی است پدیدمیآید. او این فرضیه را پیشمیکشد: زمانیکه شخص به مرگ نزدیکمیشود، سلولهای حیاتی که بهطورطبیعی عملیاتبخش بینایی مغز را کنترل میکنند در اثر فقدان محرکهای بینایی از کار میافتند که این از کارافتادگی باعث نوعی حالت اختلال مابین محرکهایی میشود که از شبکیه بهسوی مغز حرکتمیکنند و اختلال فوق باعث ایجاد حلقههایی تودرتو در شبکیهمیگردد که فرد آن را بهصورت تونل سیاهی میبیند که در انتها نورانی است. محققان دراینزمینه میگویند: چون موقع احتضار مردمکها به یکباره گشاد میشوند، بیشاز حالت عادی نور وارد محفظههای چشمی شده، باعث تحریک شبکیه و در نتیجه احساسی که شبیه دیدن تونل نوری و عبور از آن است میگردد. افلاطون در کتاب تاریخی خود به عنوان جمهوری که سال ۳۶۰ قبل از میلاد مسیح(ع) نوشته است، از خاطرات سربازی یادکرده که در دوران جنگ براثر درگیریها جان خود را برای چنددقیقه ازدستمیدهد. این سرباز از خارج شدن روح از بدنش و وارد شدن به جنگلی سخن گفته است. سایر تجارب مشترک تمام کسانی که برای لحظاتی مرگ را تجربهکرده و به زندگی بازگشتهاند عبارتنداز:
۱) احساس آرامش و شنیدن صدای خوشایند
۲) دیدن نوری روشن و حس حرکت به طرف آن
۳) وارد شدن به قلمرویی دیگر و دیدن فضای آن
۴) حلشدن در جهان هستی و تجربهی ازهم پاشیدگی کامل
۵) دیدن ارواح درگذشتگان و ملاقاتهای بعدی با آنان
۶) بازبینی زندگی و مرور آن، حتی آزار جزیی جسمی به کسی دیگر
۷) ارتباط با موجودات فرامادی و درک عشق و محبت آنها
۸) شنیدن صدایی مبنیبر اجبار به برگشتن به جسم و انجام کارهای ناتمام
۹) عروج سریع به آسمان و حس شناورشدن در فضا
۱۰) تجربهی فضا و زمانی متفاوت با آنچه در دنیا تجربهکرده
۱۱) حسی شبیه به بازگشت از سفر و دیدن عزیزان
۱۲) حسی شبیه رهایی از ترس و وحشت، حیرت و سردرگمی
۱۳) رؤیت افراد نورانی و گسستهشدن رشتههایی که انسان را به جهان متصلکردهاند
۱۴) رؤیت موجوداتی نورانی، پرتو و احساسی کاملاً واقعی از آرامش و تسکین
۱۵) عبور از درهایی پرجلال و جبروت و واردشدن به عالم نور
۱۶) بالارفتن از پلکانی که به نور میرسد و دیدن کالبد خود در پایین پلکان
۱۷) ملاقات انسانهایی که از کالبد آنها نور تابیدهمیشود
۱۸) مشاهدهی باغی فوقالعاده نورانی با موجوداتی روحانی که به آدمی عشقی فوقالعاده میورزند.
۱۹) شنیدن صدایی شبیه به همهمه یا صدایی نوساندار که باید به زندگی برگردی و کارهایی انجامدهی.
۲۰) احاطه شدن بهوسیلهی ارواح درگذشتگان و عشق و علاقهای فوقالعاده ازطرف آنان
۲۱) احساس پرواز روح در آسمانی نورانی و عروج سریع در کیهان و تجربهی غوطهورشدن درآن
۲۲) عبور از حجاب ماده و رؤیت عوامل دیگر
حجاب چهره جان میشود غبار تنم
خوشا دمی که از آن چهره، پرده برفکنم
ما در پاسخگویی به سؤالهای بنیادین زندگی اخروی، از انسانهای هزاران سال پیش جلوتر نیستیم و هنوز هم سؤالهای بدونجواب بسیاری هست که بهدنبال آنها به جستجو و تحقیق پرداختهمیشود. ولی آنچه مسلماست شواهد یکپارچه، متقاعدکننده و محکمی دالبر وجود مقدس خداوند سبحان و وجود زندگی بعداز مرگ به ارادهی حضرت حق است، تجربهای روحانی که برای هرکسی مطمئناً پیشخواهد آمد.
مرگ هر یک ای پسر همرنگ اوســـت
پیش دشمن دشمن و بر دوست دوست
آنک میترسی زمرگ اندر فــــرار
آن زخود تــرسانـی ای جـان هوشدار
از تو رستست ار نکویـست ار بـدست
ناخـوش و خوش هم ضمیرت از خودست
چون سجودی یــا رکوعی مــــرد کشت
شـد در آن عالـم ســجود او بهشت
چونک پریـد از دهــــانـــش حمـد حـق
مــــرغ جنـــــت ساختش ربالفلــق
چــــون زدســـتـــت رست ایثار و زکـــــات
گشت این دست آن طرف نخل و نبات
آب صبـــــــرت آب جـوی خـــــلد شد
جـــوی شــــیر خلد مــــهرتــوست و ود
ذوق طاعـت گشـــت جوی انگبـــین
مستـــی و شوق تــــو جوی خــمر بین
چــون زخـــشم آتــش تــو در دلــها زدی
مـایــه نـار جهـنـم آمــدی
ثبت نظر