شماره ۹۴۵
طبق رسم چندین سال گذشته، امسال نیزمهمترین موضوعات طب در زمینهی پژوهش بالینی را برای تان برگزیده ایم. درگردآوری این مطالب کوشش برآن بوده است تا میان اهمیت موضوع درمراقبت اولیه، شناسایی بررسی های اساسی ونیز شهرت مطالب دررسانه ها وآگاهی عامه تعادل وتوازن برقرارباشد. بعضی از مطالب ذکر شده حاصل یک بررسی مهم است و عده یی هم نتیجه ی چندین بررسی دریک موضوع است. ترتیب مطالب ذکر شده نشاندهنده ی اهمیت نسبی آنها نیست. تمامی منابع مربوط به سال گذشته است مگر آنکه تاریخ دیگری ذکر شده باشد.
کوارتت قلب و عروق
این چهار کارآزمایی درسال گذشته انتشار یافته وسهمی اساسی درطب قلب وعروق مبتنی بر مدرک داشته است:
آمبولی متناقض ازطریق سوراخ بیضی باز (PFO) تقریباً به یقین به ایجاد نسبت اندکی ازاستروک های کریپتوژنیک منتهی می شود. اما PFO درکل جمعیت شایع است و ثابت می کند آمبولی متناقض که مسوول استروک فرضی است معمولاً غیرممکن است. در کارآزمایی CLOSUREI، تعداد 900 بیمار جوان (کمتر از60سال) شرکت داشتند و دچار PFOوضمن مانوروالسالوا دارای شنت راست به چپ و استروک اخیریا حمله ی گذرای ایسکمیک بدون علت واضح بودند. بیماران به صورت غیر انتخابی فقط تحت درمان طبی قرارگرفتند ویا با کاتترسوراخ PFO بسته شد (بادستگاهSTARFLex ) درمدت2 سال پیگیری، استفاده از این دستگاه هیچ نفعی نداشت. نرخ استروک درهر دو گروه 3٪ بود و دربسیاری موارد استروک راجعه، علت بالقوه یی به جز PFO شناسایی شد
(N Engl J Med Mar15;366:991)
نخستین کارآزمایی انتشار یافته CLOSUREI بود که به مسألهی بستن PFO پرداخت ولی نتایج دوکارآزمایی غیرانتخابی دیگر، یعنی بررسی های RESPECT و PC دراکتبر 2012 طی یک اجلاس گزارش شد. درآن کارآزمایی ها، کاهش اندک مطلق درمیزان شیوع استروک بعد از بستن PFO به ارزش آماری نرسید. برای آنکه بستن PFO دارای تأثیر باشد، لازم خواهد بود کلینیسین ها راه های انتخاب بهتر بیمارانی را بشناسند که استروک های کریپتوژنیک درآنها به واقع با PFO ارتباط دارد.
• برای بیماران دیابتی که به بیماری چند رگ کرونر دچارند، نتایج بررسی های پیشین حاکی از آن بود که بای پس گرافت شریان کرونر نسبت به مداخله ی پرکوتانه ی کرونر با استنت گذاری ازپیامدهای دراز مــدت بهتـــری برخوردار است. به ســال2012، باکــارآزمایی FREEDOM، برتری کلی CABG دراین جمعیت بیمار تأیید شد. 1900 بیمار دیابتی مبتلا به بیماری چند رگی کرونر وآنژین یا مدرک عینی ایسکمی میوکارد به صورت غیرانتخابی CABG یا استنت گذاری شدند. بعد از 5 سال، درگروه CABG، میزان مرگ ومیر به هر علت کمتر بود (۱۰/۹دربرابر۱۶/۳٪) و میزان شیوع انفارکتوس میوکارد پایین تر بود(۳/۶۱٪ دربرابر). یک نکته ی منفی CABG در مقایسه با استنت گذاری، بالاتر بودن میزان شیوع استروک بود ۵/۲ در (برابر۲٪). بخش اعظم این اختلاف در دورهی بلافاصله بعد از عمل بروزکرد.یکی از ویراستاران مقاله اظهار داشته است که این روزها استنت گذاری غالباً رویهیی تصادفی است که درزمان آنژیوگرافی تشخیصی انجام میشود و به بیمار فرصت داده نمیشود تا درمورد شایستگیهای نسبی CABG نسبت به استنت آگاهانه، تصمیم بگیرد. وی اظهار داشته است که نتایج FREEDOM باید انجام این کار را دربیماران مبتلا به دیابت وبیماری چند رگ کرونر تغییر دهد.
N Engl J Med Dec20;367:2375
• به سال2012، پژوهشگران کارآزمایی PARTNER پیامدهای 2 ساله ی تعویض دریچه ی آئورت از طریق کاتتر(TAVR) را گزارش کردند. این روش، جانشین کمترتهاجمی جراحی برای بیماران مبتلا به استنوز آئورت است. طی یک مقایسه ی غیرانتخابی،350 بیماری که بنا به فرض برای عمل جراحی پرخطر بودند از TAVR یا درمان طبی استفاده کردند. میزان مرگ ومیر به هرعلت بعد از 2 سال درگروه TAVR بسیارکمتر بود 43 در برابر 68٪). در7٪ بیماران گروه TAVR،استروک پس از رویه بروز کرد ولی دراستفاده کنندگان از TAVR، بسیار کمتر از گروه بیماران تدبیر طبی نشانه های شدید قلبی درطول پیگیری وجود داشت. دریک مقایسه ی دیگر غیرانتخابی، در 007 بیمار از TAVR یا تعویض جراحی دریچه استفاده شد. میزان مرگ ومیر به هرعلت درگروه TAVR وجراحی مشابه بود. در دوره ی بلافاصله بعد از عمل، مرگ و میر به هرعلت دربیماران TAVR اندکی کمتــر بود ولی نرخ اســـتــروک انــدکی بالاتر بـود.
(96-(N Engl J Med: May3;366:1689
TAVR درنوامبر2011توسط FDA در بیمارانی تأیید شده است که برای جراحی، نامزد خوبی به شمار نمی آیند ودراکتبر2012برای بیمارانی تأیید شده است که برای جراحی مناسب هستند ولی ازنظر عوارض جدی یا مرگ، پرخطر تلقی می شوند. پژوهشگران درزمینه ی پالایش TAVR برای کاستن ازمیزان عوارض و به ویژه استروک ورگورژیتاسیون پری والوولار آئورت کارمی کنند.
• درسال های گذشته، بسیاری از پزشکان آموخته بودند که بیماران مبتلا به سوء کار شدید سیستولی از درمان با وارفارین منتفع خواهند شد زیرا این بیماران ازنظر رویدادهای ترومبوآمبولی پرخطر تلقی می شوند. این نظریه طی کارآزمایی غیرانتخابی WARCEF آزموده شده است. دراین کارآزمایی تعداد 2300 بیمار با اجکشن فراکشن بطن چپ کمتر از35٪ و ریتم طبیعی سینوسی از وارفارین یا آسپیرین استفاده کردند. در متوسط پیگیری۳/۵ ساله، پیامد مرکب اولیه (استروک ایسکمیک، خونروی درون مغزی یا مرگ به هرعلت) در هر دو گروه مشابه بود. با وجودی که درگروه وارفارین میزان استروک ایسکمیک کمتر ازگروه آسپیرین بود(حدود6 رویداد در1000 بیمار ـ سال کمتر) ولی میزان خونروی اساسی درگروه وارفارین شایع تر ازگروه آسپیرین بود (حدود 9 رویداد در 1000 بیمارـ سال). از آنجا که منافع و مضار وارفارین به تقریب یکدیگر را دفع می کنند لذا نتایج این کارآزمایی مدرک مستدلی علیه آنتی کواگولاسیون با وارفارین دربیماران مبتلا به نارسایی سیستولی قلب،ریتم طبیعی سینوسی و بدون اندیکاسیون درمان باوارفارین به شمارمی رود.
N Engl Med Jun17;366:1859
زمان تکرار آزمون تراکم استخوان
چندین سازمان اداری موثق ازجمله کارگروه خدمات پیشگیری ایالات متحده توصیه کرده است خانم های بالای 65 سال تست تــــراکـم استــخـوان شـــوند (Ann Intern Med2011 Mar1;154:356). اما، سازمان ها عموماً از اظهار عقیده درمورد زمان تکرار این آزمون اجتناب کرده اند که بخشی از آن به علت فقدان داده ها درمورد این مسأله است. به سال 2012، داده هایی ازاین مقوله به دست آمد. دربررسی های درازمدت شکستگی های استئوپوروتیک پژوهشگران تعداد 5000 خانم (سن ورود به بررسی بیش از 67 سال) را به مدت بیش از 15 سال پیگیری کردند. نتایج کیفی بررسی شگفتی برانگیز نبود: خانم هایی که درابتدا تراکم استخوانی بهتری داشتند کمتر به استئوپوروز وشکستگی های مرتبط با آن دچار می شدند. اما آنچه با ارزش بود، اطلاعات کمیتی حاصل از این بررسی بود.
محققان فاصله ی انجام آزمایش را به عنوان زمان ایجاد استئوپنی در 10٪ شرکت کنندگان تعریف کرده انــد. بـــرای خانم هــایی که T Score گردن فمور وتوتال هیپ ۱/۰۰ ـ یا بهتر دارند (تراکم استخوان طبیعی) وآنها که دارای تی اسکور ۱۰/۱ ـ تا ۹۴/۱ ـ (استئوپنی خفیف) هستند، فاصله ی انجام تست تراکم استخوان اساساً یکسان وبه ترتیب برابر 8/61 و 3/71 است. به عکس، درخانم هایی با امتیاز ۰۵/۱ ـ تا ۹۹/۱ ـ (استئوپنی متوسط) یا ۰۰/۲ـ تا ۹۴/۲ـ (استئوپنی پیشرفته) فاصله ها پیش از ایجاد استئوپوروز به ترتیب ۷/۴ و ۱/۱ سال بود.
این برآوردها پس ازتطبیق ازنظر عوامل خطرساز(یعنی سن، شاخص توده ی جسمی، مصرف استروژن درابتدا، شکستگی بعد از سن 50 ، سیگارکشیدن، استفاده ی کنونی یا گذشته ی گلوکوکورتیکوئیدهای خوراکی یا آرتریت روماتوئید) اندکی تغییر کرد. درصورتی که نقطه ی پایانی به جای پیدایش استئوپوروز ایجاد شکستگی فقرات یا هیپ درنظرگرفته می شد، بازهم این برآوردها مشابه بود. اما یک عامل خطرسازمهم که درنظر گرفته نشده بود، میزان فعالیت جسمانی بود.
نتایج این بررسی مهم تعداد دفعاتی را روشن می کند که یک پزشک می تواند برای تکرار، تست تراکم استخوان براساس تی اسکور آغازین انجام دهد. درخانم هایی که تراکم استخوان طبیعی یا استئوپنی خفیف دارند، تا 10 یا 15 سال بعدلازم نیست. درخانم های دچار استئوپنی متوسط،این فاصله 3 تا 5 سال است. درخانم های دچار استئوپنی پیشرفته احتمالاً تست تراکم استخوان باید سالانه انجام شود. اما درصورتی که عوامل خطرساز دریک خانم تغییر یابد، به ویژه میزان فعالیت یا کاهش وزن که دراین آنالیز ملحوظ نبوده است، فاصله ی پیشنهادی در این بررسی باید تطبیق داده شود. این داده ها آشکارا نشان می دهد که راهکار »یک سایز مناسب همه« ازنظر کثرت انجام آزمون تراکم استخوان نامناسب است.
N Engl J Med Jan19;366:225
پروستاتکتومی رادیکال دربیماران مبتلا به سرطان
درمطلب مروری بر« طب درسالی که گذشت» سال پیش)1391(،نخستین گزارش کارگروه خدمات پیشگیری ایالات متحده را منتشر ساختیم. درآن گزارش علیه غربالگری با آنتی ژن اختصاصی پروستات (PSA)برای سرطان پروستات توصیه شده بود و سندنهایی آن نیز متعاقباً انتشار یافت (Ann Intern Med Jul17;157:120) اما هنوز هم برای بسیاری از بیماران غربالگری و بیوپسی انجام می شود وآن عده ازبیمارانی که دارای تشخیص سرطان لکالیزه هستند باید میان درمان تهاجمی ومشاهده،یکی را انتخاب کنند. نتایج نخستین کارآزمایی غیرانتخابی برای حل این مسأله ی انتخاب دربیمارانی که سرطان درآنها با PSA مشخص شده اکنون انتشار یافته است.
N Engl Med Jul19;367:203
درPIVOT(کارآزمایی مداخله درسرطان پروستات درمقابل مشاهده) تعداد 731 بیمار آمریکایی مبتلا به سرطان پروستات لکالیزه که اکثر آنها با PSA مشخص شده بود رادیکال پروستاتکتومی شدند یا درگروه مشاهده قرارگرفتند. بعد از متوسط پیگیری10ساله، ازنظر میزان مرگ ومیر کلی(47 دربرابر 49/9٪) یا میزان مرگ ومیر اختصاصی سرطان پروستات(۵/۸ دربرابر۸/۴٪)میان دوگروه اختلافی وجود نداشت. اما دریک زیر گروه،یعنی بیمارانی که تراز PSA درآنها بیش از10نانوگرم درمیلی لیتر در زمان تشخیص بود، میزان مرگ ومیر با پروستاتکتومی به صورت چشمگیری پائین تر از مشاهده بود (برای میزان کلی مرگ ومیر 48/4 در برابر 68/6٪ و برای مرگ ومیر اختصاصی سرطان پروستات ۶/۵ در برابر۱۲/۸٪).
مصنفانPIVOT اساساً بریافته های منفی درکل جمعیت بررسی تأکید کرده اند ولی ازطرفی به طور کامل یافته های آماری قابل توجه در زیر گروه دارای PSA بالا را از دست نداده اند. درحقیقت، درتنها کارآزمایی غیرانتخابی بزرگ دیگری هم که طی آن پروستاتکتومی ومشاهده باهمه مقایسه شده بود (یک کارآزمایی درکشورهای اسکاندیناوی که طی آن موردها با غربالگری PSA تشخیص داده نشده بودند)،متوسط تراز13 (PSA نانوگرم درمیلی لیتر) ونسبت بیمارانی که دارای تومور قابل لمس بودند تاحدی بیش از کارآزمایی PIVOT بود و دراین کارآزمایی نیز پروستاتکتومی رادیکال سبب کاهش میزان مرگ ومیر شده بود.
N Engl J Med2011 May5;364:1708
حتی کلینیسین هایی که علیه غربالگری PSA توصیه می کنند با بیمارانی برخورد دارند که درجای دیگر آزمایش انجام داده اند وبسیاری از ایشان دارای تراز PSA کمتر از 10 نانوگرم درمیلی لیتربوده و نتیجه ی آزمایش رکتال با انگشت درآنها طبیعی بوده است. درمیان این دسته بیماران که ترازی بالاتر از 3 یا 4 نانوگرم درمیلی لیتردارند، مسأله ی انجام یا عدم انجام بیوپسی پیش خواهد آمد. اعتقاد بر آن است که کلینیسینها می توانند درمشاوره با این بیماری ازنتایجPIVOT استفاده کنند که اجتناب از انجام بیوپسی را منطقی می داند زیرا دراین بررسی نشان داده شد که حتی اگر نتایج بیوپسی حاکی از وجود سرطان باشد بیمار از جراحی نفعی نمی برد.
تزریق کورتیکوستروئید اپیدورال برای سیاتیک
درچند ماه آخرسال گذشته، ردپای شیوع مننژیت قارچی به یافتن ویال های آلوده ی متیل پردنیزولون منتهی شد که درتزریق استروئید اپیدورال مورد استفاده بوده است. نمایش بالینی این حالت به صورت مننژیت ناگهانی، استروک بازیلرواستئومیلیت فقرات یا آبسه ی اپیدورال بود.
MMWR Morb Mortal WKLY 2;61:1 Oct Rep
از ابتدای دسامبر 2012،قریب 600 مورد از 12 ایالت گزارش شد که 37 مورد مرگ به همراه داشت. این شیوع،توجه فراوان محافل را به امر تزریق استروئید اپیدورال دربیماران مبتلابه یبماری فقرات لومبوساکرال یاگردنی ونشانه های رادیکولر جلب کرد. اما مدرک درحمایت این رویه ها مختلط بود.درسال گذشته طی مقاله یی که درنشریه به چاپ رسید تأثیر تزریق استروئید اپیدورال برای رادیکولوپاتی لومبوساکرال و سیاتیک مورد ارزیابی قرارگرفته بود.
طی یک بررسی دوسوناآگاه، 84 بیمار دچار رادیکولوپاتی لومبوساکرال که به درمان کنسرواتیو پاسخ نداده بودند ومدارکی مبنی بر ناهنجاری های منطبق در تصویرسازی تشدید مغناطیسی داشتند به صورت غیر انتخابی دو تزریق اپیدورال (به فاصله ی 2هفته) متیل پردنیزولون،اتانرسپت یا محلول نمکی دریافت داشتند. همه ی بیماران بوپیواکائین نیز دریافت کردند. بعد از 1 ماه، متوسط امتیاز درد درگروه استروئید اپیدورال بیش ازگروه اتانرسپت یا گروه سالین کاهش یافت، ولی اختلافات از نظر آماری چشمگیر نبود. به همین ترتیب، بعد از 3 ماه، پژوهشگران درنسبت بیمارانی که دارای نشانه های بهبودی بودند اختلاف چشمگیری گزارش نکردند. گروه استروئید50٪،گروه اتانرسپت42٪ وگروه سالین 43٪ پیامدهای مثبت گزارش داده بودند.
Ann Intern Med Apr17;156:551
ثبت نظر