گل مظهر و نماد زیباییولطافت است و عشق را تداعیمینماید. عشق نهتنها واژهای مثبت و بارور است، بلکه چنان ظرفیت و گنجایشی دارد که صدها معناومفهوم را دربرمیگیرد. گلها نیز معانی گوناگون دارند و با رنگهای بدیع و بیبدیل و بویخوشخود، پاکیوزیبایی، صمیمیتواشتیاق، آرزو، احترام و ستایش را یادآورشده و نیروی حیاتوهستی و عشق را انتقالمیدهند. انسانهایی که گل را هدیهمیکنند، شادی و آرامش و عواطفانسانی را ردوبدل مینمایند. گلوگیاه در ادبیاتفارسی جایگاه ویژهای دارد و در مکتبعرفان نیز، گل کلید رمز و راز زیبایی و نمونهای برای خداشناسی میباشد. درواقع درست است که گفتهاند:
گل نعمتی است هدیه فرستاده از بهشت
مــردم کـــریمتر شــود انــــدر نعیــم گـل
ای گلفروش، گل چه فروشی برای سیـم
وز گل عزیزتر، چه ستانی به سیم گل؟
گل، با هر واژهای که ترکیب گردد، وزن و اعتبار ایجادمیکند. گل میتواند کنایه از چهره زیبای محبوب و معشوق باشد. واژههایی مانند گلچهره، گلرخ، گلرو، گلاندام، گلشن، گلفام، گلبانگ و دهها واژه دیگر، نشاندهندة ارزش و اعتبار گل میباشد. گل فیاض است و ازاینرو:
بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود
این همه قول و غزل تعبیه در منقارش
این جملهها را سهماهپیش برای بانویی گفتم که برادری معتاد داشت، اما بهسبب عدمآگاهی ادعا مینمود که گل، اعتیادآور نیست! البته برایش بیشازاینها حرفزدم و گفتم که گل نمیتواند سرچشمة بدی و شرارت و دیوانگی و نادانی باشد، پس گل بهمعنای حقیقی مخدر و اعتیادآور نیست و دریغ است واژه گل برای ماده مخدر بهکار رود.
در پایان به او گفتم:
شرح گل بگذار از بهر خدا
شرح بلبلگو که شد از گل جدا
با این مکالمه، تصمیمگرفتم برای آگاهی جوانانی که مانند او میاندیشند، چند سطری پیرامون گلی که گل نیست، بنویسم. اما گرفتاریهای علمی، این فرصت را از من گرفت. امروز (۹اَمردادماه) که برای دریافت لباسم به خشکشویی رفته بودم، روزنامهای را روی میز خشکشویی دیدم که موضوع اعتیاد به گل را برایم یادآورشد. روزنامه را از مدیر خشکشویی گرفتم. در ستونی ازآن به نقل از معاون درماناعتیاد بهزیستیکشور نوشته شدهبود:
«۱۲درصد از معتادان، گل مصرفمیکنند» و درادامه «...متأسفانه تبلیغات زیادی مبنیبر عدم اعتیادآوربودن گل انجاممیگردد و در باورعمومی به اشتباه حتی کمخطرتراز حشیش و ماریجوانا معرفی شدهاست. اما این ماده میتواند آنقدر خطرناک باشد که با یکبارمصرف، فرد معتاد گردد! تاجاییکه با عدم مصرفگل، فرد دچار اضطراب شدید، بی قراری، وحشتزدگی و تپش قلبشدید میشود...». این مقام اضافه نمودهاست که: «....اعتیاد و وابستگی یکیاز عوارضگل است. خشکشدن دهانوگلو، گیجی، تکلمآهسته، پرخاشگری و خشم، افسردگی و انزوا، عدمتمرکز و ضعفحافظه، توهم و هذیان (توهماتشنوایی و دیداری و...که در مواردی ممکناست فردی حتی با یکبارمصرف نیز دچار توهم و هذیان گردد) ازجمله عوارض مصرف گل میباشد...».
اما گل چیست؟
گل، همان «ماریجوانا» میباشد که مدتها است در بسیاریاز کشورهایجهان مصرفمیشود. فروشندگان موادمخدر برای کسب سود بیشتر، نام زیبایگل را برآن نهادهاند و جوانان ناآگاه را برای آثار لطیف! گل، بهسمت آن کشاندهاند. لطفاً تصاویر مندرج درمقاله را ملاحظهفرمایید.
بنابراین، مواد زیانبخش«گل»، همان ترکیبات شاهدانه است. انگم(Resin) گیاه شاهدانه را حشیش میگویند. ماریجوانا(Marijuana)، علف یا گراس (Grass)، بنگ(Bang)، علفهرز(Weed)، چرس (Charas)، چای(Tea) و شاهدانهTemp)) از نامهای رایج حشیش میباشد که فروشندگان موادمخدر، نامجدید گل را برآن نهادهاند. این نام جدید، ازجمله موادمخدری میباشد که به تازگی در میان جوانان بهطرز وحشتناکی شیوع یافتهاست. این ماده مخدر را معمولاً بهوسیله سیگار مصرفمیکنند. افرادیکه به مصرف ماده مخدرگل اعتیاد دارند با نشانههایی مشخصمیشوند که برخیاز آنها بهشرح زیر میباشد:
ـ گیج و غیرعادی بهنظرمیرسند
ـ چشمانی متورم و بسیار قرمز دارند
ـ نامتعادل و آشفـته راه میروند
ـ بدوندلیل با قهقههای بلند میخندند
ـ پساز پایان سرخوشی اولیه، بسیار خوابآلود هستند.
ـ دچار توهمات شنوایی و دیداریمیشوند.
گل، مادهای توهمزا میباشد و مصرفکننده دچار توهمات مختلفمیگردد.
مواد توهمزا(Hallucinogenes)که فعالیت روانی فرد را مختلمیکنند و توهم ایجادمینمایند عبارتنداز:
ـ ال.اس.دی(لیزرژیک اسیددی اتیلآمید)
ـ مسکالین
ـ متیل دیاکسیآمفتامین
ـ پسیلوسیبین و قارچ جادویی
ال.اس.دی که نام کامل آن اسیدلیزرژیک دىاتیلآمید (Lysergic Acid Diethylamide) است، مادهای توهمزا میباشد که در قارچ ارگو وجود دارد و در لابراتور تهیهمیشود. ارگو قارچی است که بهطورطبیعى روی گیاه چاودار رشد و زندگیمیکند. ال.اس.دی که بهنام اسید نیز توزیعمیشود، توهمزا بوده و سبب ایجاد اختلال در خلقوخوی فرد میگردد، شناخت زمان و مکان را مختلمیسازد و فرد را دچار سرخوشی بیجا، خودستایی، احساس سبکی و بیوزنی، هذیان و افسردگی میکند. حتی ممکناست مصرفکننده را بهسوی خودکشی و قتل و جنایت نیز سوقدهد. با مصرف ال.اس.دی، توهمهای بینایی و شنوایی بهفرد دستمیدهد و بهطورکلی حواسپنجگانه او مختل میگردد.
تأثیرات فیزیکی ال.اس.دی شامل بیحسی، خستگی، ضعفعضلات و لرزش، افزایش فشارخون، افزایش ضربانقلب و دمای بدن، اختلال در تعادل و تهوع و تشنج میباشد. علاوهبر تأثیراتبدنی ال.اسدی، خندههای بلند و قهقهههای ناگهانی برای موضوعاتی که خندهدار نیستند و نیز تغییرات جدی در درک، اندیشه و خلق شخص نیز از عوارض این دارو میباشند. بهدلیل خاصیت توهمزایی شدید ال.اس.دی، باید آنرا یکیاز مواد بسیار خطرناک تلقی نمود که نسل جوان را درمعرض تهدید قرارداده است.
حشیش، مادهاى رزینی است که از گیاه شاهدانه گرفتهشده و به رنگ سبزخاکستری و گاهى قهوهاى مایلبهسبز مشاهده میگردد. حشیش بوی قوی و طعمتند و خاصیت سکرآور دارد. شاهدانه، گیاهی است که در بیشتر مناطق جهان میروید و البته بسته به محل رویش، تفاوتهایی دارد. شاهدانه و بهویژه شاهدانه هندی، دارای صمغی بهنام کانابیس(Cannabis) یا حشیش میباشد. از برگ و گل خشکشده شاهدانه، ماریجوانا(Marijuana) تهیه میگردد.
حشیش را بهصورت سیگارکشیدن، تبخیرکردن و افزودن بهغذا مصرف مینمایند و عصاره آن را برای ایجاد اثرات ذهنی و فیزیکی مانند احساس«بالا» یا «سنگسار»، تغییر کلی در ادراک، خلقوخوی شدید و افزایش اشتها بهکار میبرند.
حشیش، حاوى ماده شیـمیایى مهمی بهنام تتـراهیدروکانابینول (Tetra Hydro Cannabinol:THC) است که روی مغز و سیستمعصبی مرکزی اثرگذارده و استعمال درازمدت آن به لاغری، رنگپریدگی، ضعف و اختلالاتروانی میانجامد. با مصرف حشیش، در تمامی قسمتهای بدن تغییراتی ایجادمیشود که ازجمله میتوان به تغییر در درک صدا، رنگ و بو و مزه اشاره نمود. چند دقیقه پساز دودنمودن یا یکی دو ساعت پساز خوردن حشیش، مرحلة تحریکی آغازمیشود که طی آن فرد احساس خوشی و نشاط میکند. پساز مصرف گل که معمولاً بهصورت سیگار مصرفمیگردد، اثرات آن آغاز میشود و تا ۳۰دقیقه پساز مصرف به اوج رسیده و ۲تا۳ساعت نیز ادامه دارد. ازنظر بدنی افزایش ضربانقلب، خشکشدن دهان و گلو و قرمزی چشمها فرد را رنجمیدهد و ازنظر روانی گیجی و عدمتمرکز، اختلال حافظه کوتاهمدت، پرخاشگری و خشم، افسردگی و خندههای بلند و بیمورد و توهم نتیجةکار میباشد.
پساز مصرف گل، پرحرفی و قهقهه و حس پرواز به بیمار دستمیدهد و ادراک فرد از زمان و مکان مختلمیگردد. تعادل بیمار ازدسترفته و دچار توهم و تصورات واهی میشود و مصرفکننده، اطراف و اطرافیان خود را غیراز آنچه هست میبیند؛ دستهای خود را پر و بال و حوضخانه را دریا میانگارد و متأسفانه برای فرد معتاد تمامی این موضوعات دوباره و چندباره تکرار میگردد.
علاوهبر توهم و هذیان و شنیدن صداهاى غیرواقعی، درک و توجه بیمار نیز مختلشده و گذر زمان را نیز کُند احساسمیکند. انگیزه بهکار و زندگی در بیمار کاهشمییابد و فرد بیتفاوت، ناامید و مأیوس و مسئولیتناپذیر میگردد. علاوهبراینها عوارض متعدد بدنی نیز از پیآمدهای مصرفگل خواهد بود.
در بررسی رویآوردن به این مواد باید به عوامل فردی و عوامل اجتماعی توجهداشت. در بررسی عوامل فردی، میتوان به این نکته رسید که فرد بهعلت ناآگاهی و تصور اینکه با مصرف گل به آرامش میرسد، به مصرف آن میپردازد. احتمالاً او نمیداند ماریجوانا که نام زیبایگل را برآن نهادهاند، ازجمله موادمخدر کُندکننده فرایندهای طبیعی بدن است و با تأثیرگذاشتن بر مغز وپیامرسانهای عصبی، سرعت انتقال آنها را از مغز به بدن کاهش میدهد.
معاشرت با افراد ناباب میتواند فرد را تشویق کند تا ماده مخدر را تجربه نماید، معمولاً فردیکه آگاهی کافی از اثر این مواد ندارد با تبلیغ نادرست معاشران برای رسیدن به سرخوشیهای زودگذر و احساس لذتآنی، از ماده مخدر استفادهمیکند. عدمآگاهی و فقدان نظام خانوادگی محکم و یا فرار از مشکلات و ضعفشخصیت و فقدان اراده، شخص را بهسوی مصرف مادهمخدر میکشاند. بیشتر این افراد همانهایی هستند که شخصیت ناپخته و ناپایدار دارند و آماده زیرپا گذاشتن معیارهای اخلاقی نیز هستند و برای رسیدن به سرخوشیهای زودگذر و احساس لذتآنی گل را مناسب میبینند. برخی از نوجوانان ممکناست برای فرار از تنهایی و یا مشکلاتی که درخانه، مدرسه و یا با دوستانشان دارند، مصرفگل را تجربه کنند. نوجوان و جوانی که گل را نمیشناسد و در مورد آن اطلاعات نادرستی از دیگران دریافت نموده است، با این باور نادرست که گل اعتیادآور نیست و مادهای گیاهی و مؤثر برای ایجاد آرامش میباشد، به مصرفگل میپردازد.
بیشتر آنها نمیدانند که ماریجوانا و حشیش دردسته مواد روانگردان جای دارند و برخلاف دسته موادمخدر، مانند تریاک و هروئین که ابتدا اعتیاد جسمانی ایجاد میکنند و سپس اعتیادروانی، مواد روانگردان در همان ابتدا بر اعصاب و روانفرد معتاد اثر گذارده و او را گرفتار وابستگی روانی به آن ماده مینمایند.
اعتیاد بسیاری از اینان میتواند با یک تقلید کورکورانه آغاز شده و به سرانجامی شوم منجرگردد. البته زمینه خانوادگی، تربیت، فرهنگ، بیسوادی و ناآگاهی، فقر، اختلافات زناشویی پدر و مادر و جدایی، معتادبودن پدر یا مادر و یا هردو و نیز عدم قدرت سازگاری و فشار تکنولوژی، از عواملی هستند که در بررسی اعتیاد افراد به هر نوع مادةمخدر باید موردتوجه قرارگیرند.
نگارنده در بسیاری از نوشتههای خود، به سببشناسی اختلالاتروانی، اختلالاتشخصیت و اختلالاتخلقی پرداختهام و در بیشتر موارد به این نکته اشاره داشتهام که که پیشرفتهای همهجانبه فنآوری نیز در پنجاهسال اخیر، با تمام نتایج خوبی که داشته است مزید بر علت شده و در بسیاری از افراد ترس و نگرانی از تأمین آینده و تشویش و اضطراب و افسردگی را نیز به ارمغان آورده که در گروهی از مردم منجر به پیدایش کشمکشهای روانی شدهاست. این کشمکشها، مکانیزمهای دفاعی افراد را درهم میریزد و درمواردی به اضطرابشدید میانجامد وشادی و نشاط و علاقه و همکاری و همسازی، جای خود را به نگرانی و ناخشنودی و گوشهگیری و انزوا میدهد. در این شرایط، برخیاز افراد بهجای روبهروشدن با واقعیات و رفع مشکلات، راهحل و گریز از نگرانی و تشویش و اضطراب را در پناهبردن به موادمخدر و روانگردانها میدانند.در این راستا، مصرفگل سبب میگردد تا فرد با عوارض مهم جسمی و روانی روبرو شده و دچار توهم و اضطراب شدیدگردد و قدرت کنترل و تصمیمگیری خود را از دست بدهد. البته معمولاً بیشتر افرادیکه به مصرف گل روی میآورند، اشخاصی هستند که شخصیت آنها بهدرستی رشد ننموده و بالغ نشده است.
عواقب خطرناک اعتیاد ایجاب میکند تا بیشازپیش به آن توجهشود و پدرومادر از لحظه تولد، کودک خود را موجودی بدانند که یاد میگیرد، تقلید مینماید، همانندسازی میکند و رشد درست شخصیت او منوط به آموزش و برقراری ارتباط صحیح میان تمامی اعضای خانواده است. باتوجه به اینکه شخصیت شامل کل وجود انسان بوده و تمامی استعدادها، رفتارها، ارزشها، احساسها، هیجانها، میلها، اندیشهها و ادراک او را دربرمیگیرد، نقشخانواده و سازمانهای تربیتی و آموزشی در رشد و تکامل شخصیتکودک بهخوبی مشخصمیگردد. ایجاد ارتباط عاطفی با فرزند و رفتار خردمندانه و آگاهانه والدین، به رشد و تکامل شخصیت کودک کمک میکند و از ایجاد اختلال در شخصیت او پیشگیری نموده و از احتمالخطر گرایش به موادمخدر میکاهد. امیدوارم بتوانم در مقالة مستقلی به تمامی عوامل مؤثر در ایجاد اعتیاد بپردازم.
ثبت نظر