در بیماریهای سطح چشم که همراه با نقصان بنیاختههای (سلولهای بنیادی) ناحیهی لمب قرنیه باشد پیوند قرنیه شانس موفقیت ندارد زیرا جانشینی سلولهای اپیتلیال توسط بنیاختهها با مشمل موجه میشود درنتیجه بیماری سطح قرنیه عود خواهد کرد.
علل بیماریهای سطح قرنیه، مواد شیمیایی و سوختگی، اتوایمون (استیون جانسون ـ پمفیگوئید) آن ایرید یا استعمال طولانی کونتاکت لنز و عوارض استـعمال میتومایسینC متعاقب جراحی.
درمان: پیوند بنیاختهها در ناحیهی لمب چشم دیگر ویا چشم بستگان و یا از کاداور و یا کشت بنیاختهها است. روش دیگر استفاده از Keratoprosthetic Device میباشد که بستگی به سن بیمار، سلامت بیمار، اتیولوژی نقصان بنیاختهها و سلامت ملتحمه دارد.
Keratoprosthtic (KPRO) Device-
قرنیههایی که شمارش سلولهای آن پایین بوده ویا به دلایل دیگر برای پیوند مناسب نباشد آنها را استریل نموده (توسط Radiation) و درآلبومین ذخیره نموده در بانکچشم تا یک سال میتواننگهداری نمود.
Conjunctival Limbal Allogft-لایهی سطحی قرنیه و لمب+ ملتحــمه را توســط بخیه و Tissue-Glue پیوند مینمایند.
عوارض کاربرد بنیاختهها، شکست ترمیم بیماری سطح قرنیه میباشد درحالیکه عوارض کراتوپراستزیس، آندوفتالمیت، تحلیــل رفــتـــن قرنیــه وکراتیت عفونی است.
نقصان بنیاختهها درحاشیه قرنیه
ـLSCD)Limbal Stem Cell Deficincy): بنیاختهها اطراف قرنیه در ترمیم اپیتلیوم قرنیه رل عمده دارد. ممکن است خیلیها آن را به عنوان عوامل خطرساز به حساب نیاورند ولی تعداد زیادی افراد دچار این عارضه میشوند، مخصوصاً درکسانیکه کونتاکت لنز مصرف میکنند بیشتر دیده میشود. درحدود 2/4٪ افرادی که کونتاکت لنز دارند درجاتی ازنقــصان ایــــن سلولها را در قرنیه خود نشان میدهند.
علائم: علائم متعددی ممکن است همراه این عارضه باشد. این علائم عبارتنداز احساس جسم خارجی، عدم تحمل کونتاکت لنز یا فوتوفوبی، این علائم ممکن است مختصر و موضعی یا شدید بوده و قسمت اعظم و یا تمام قرنیه را گرفتار نماید. با تشخیص زودتر این علائم درمان سادهتر خواهد بود.
با فلورسئین نقاط رنگی در قسمت بالای قرنیه نزدیک Limbus دیده میشود و ممکن است به صورت خطوط مارپیچ یا مدور حول یک محور دیده شود و یا ممکن است شبیه علائم خشکی چشم تجلی نماید.
گاه اولین علامت عروق جدید است که به روی قرنیه میآید و اپیتلیوم قرنیه شفافیت خود را از دست میدهد. قرمزی قرنیه و حساسیت به نور یا نقصان دید ممکن است شکایت بیمار باشد.
عوارض، ممکن است خود به خود خوب شود و ندرتاً احتیاج به جراحی ممکـــن است مــورد توجه قرارگیرد.
ابتدا باید از استعمال کونتاکت لنز خودداری نمود، اشک مصنوعی و گاه استروئید موضعی مورد استفاده قرارگیرد.
درمورد جراحی از بنیاختههای چشم دیگر میتوان استفاده نمود ولی چنانچه چشم دیگر که علائمی ندارد و نقصان مختصری از بنیاختهها داشته باشد، برداشتن سلولهای بیشتر چشم دیگر را هم درمعرض خطر قرار دهد ازجمله دچار زخم مزمن و غیرقابل التیام و یا دیر التیام بشود و بالاخره اسکار ونقصان بینایی ایجاد نماید.
عوارض دیگر اسکار استرومای قرنیه، از دست دادن بینایی و از دست دادن دائم بنیاختهها دیده شدهاست. اشک مصنوعی، درمانهای ضدالتهابی، بستن راه خروج اشک و درمان بیماریهای غدد میبومین به درمان کمک میکند. چنانچه این بیماران درخواست Lasik بنمایند باید قبل و بعد ازعمل مراقبتهای دقیق انجام شود. اگرنقصان بنیاختهها زیاد نباشند و بیماریهای سطح چشم هم درکار نباشد امکان جراحی دارد. البته ناگفته نماند که جراحی ممکن است وضعیت را بدتر نماید.
بنیاختهها در درمان بیماریهای چشم
دانشمندان متوجه شدند که بنیاختهها آمبریونیک به هر نوع سلولی ازجمله سلولهای اپیتلیــوم پیگمانتهی رتین (RPE) تـبدیل میشونـد.
درآزمایشگاه تحقیقات لازم در مورد این سلولها انجام شده و حالا درانسان نیز مورد بررسی قرارگرفته است. این بنیاختههای تبدیل شده به RPE را اولین بار50 هزار سلول را به داخل چشم تزریق نمودند و معلوم شد که ناکافی بوده و سپس در12 بیمار مبتلا به بیماری دژنرسانس ماکولر و یا بیماری ارثی Stargardt’s Macular Dystrophy به کار برده شده و در فاز اول سلامت این تکنیک وتحمل بیماری نتایج رضایت بخش بوده و باید منتظر نتیجهینهایی بود.
امید است این تکنیک نه تنها در دژنرسانس ماکولر بلکه برای دیستروفی ماکولا، بیماری دیابت، اختلالات عـــروقی و بیمــاریهای اتوایمون نیـــز نتـایج مفیــد داشته باشد.
ثبت نظر