شماره ۱۱۳۰
دکتر مهدی نوری .F.R.C.P
پزشکی مکمل(Complementary Medicine) ویا طب جایگزین (Alternative medicine) برای درمان بیماریها، شیوهای است که بسیاریاز مؤلفان و محققان آنرا درمقابل پزشکی رایج عنوان مینمایند. نتایج استفاده از این شیوههای درمانی در مرکز ملی پزشکی مکمل و جایگزین آمریکا (NCCIH :The National Center for Complementary and Integrative Health) (نیز مورد بررسی و پژوهش قرارگرفته است. این مرکز، که درسال1914میلادی با ایننام شناخته شدهاست، روشهای درمانی تکمیلی و جایگزین را تشریح نموده است.
طبسنتی که درمقابل پزشکی نوین قرارمیگیرد، برپایه تجربیات افراد درطولزندگی بشر بناشده است. سازمان بهداشتجهانی(World Health Organization) نیز درمورد طبسنتی تعریفی دارد که خلاصه آنرا میتوان چنین دانست: «طبسنتی مجموعهای از دانشها، مهارتها و اعمالی است که برپایه نظریهها، باورها و تجربههای بومی فرهنگهای مختلف بناشده و در حفظسلامت و پیشگیری، تشخیص و بهبود بیماریهای جسمیوذهنی انسان کاربرد دارد». این سازمان وضعیت فعلی طبسنتی درسراسر جهان را بررسیکرده و توسط کارشناسان خود به تحلیل آن پرداخته است و بهمنظور توسعه استراتژی طب سنتی و طبمکمل، جزئیات برنامههای آینده را تشریحکرده است.
اگرچه سازمان بهداشت جهانی اعتقاد داردکه هنوز نمیتوان درمورد اثربخشی طبسنتی نظر مستند علمی ابرازکرد، امّا درسال۱۹۱۳ میلادی، دکتر مارگارت چان(Dr Margaret Chan)، مدیر کل سازمان مذکور در همایش بینالمللی برای کشورهای جنوب شرق آسیا اعلامکرد:
«طبسنتی بهعنوان کمک به مراقبتهای بهداشتی اولیه و پوشش جهانی برای میلیونها تَن از مردم جهان که بیشتر آنها در مناطق روستایی و توسعهنیافته زندگی میکنند، بهویژه در زمانیکه بیماریهای مزمن غیرواگیر درحال افزایش است، وسیله مراقبت بهداشتی خوبی است. این شیوه مراقبت بهداشتی و درمانی در دسترس بیشتر این مردم قراردارد، به خانه و کاشانه آنها نزدیک است، برای آنان مقرونبهصرفه میباشد و به آن اعتماد دارند. طبسنتی ریشه تاریخی و فرهنگی نیرومندی دارد که بیشتر مردم به آن اعتقاد و اعتماد دارند».
البته دراینزمینه نیز مانند بسیاریاز موارد، کار به افراطوتفریط کشیده شدهاست. عدهای بهطورکلی طبسنتی را گزینه معتبری نمیدانند و کسانی نیز طبسنتی را کارسازتر از پزشکی مدرن میشناسند. متخصصان و طرفداران طبسنتی، ضمن رد کارآیی کامل روشهای درمانی پزشکی مدرن، شیوههای درمانی سنتی و جایگزین را برای بهبود و علاج بیماریها بسیار مؤثرمیدانند. درمقابل، متخصصان پزشکی رایج نیز روشهای درمانی سنتی و جایگزین را غیرعلمی و نوعی از شبهعلم میشناسند و کارآیی آنرا مورد تردید قرارمیدهند.
متأسفانه پرداختن به آرا و عقاید و دلایل طرفداران طبسنتی و ازجمله گیاهدرمانی، هومیوپاتی، طبسوزنی، رایحه درمانی و دهها روش دیگر دراینجا امکان ندارد و البته هدف نیز قضاوت درمورد این شیوههای درمانی نیست. صدها کتاب علمی و دانشگاهی در مراکز علمی و دانشگاهی کشورهای مختلف چاپ و منتشر شدهاست که استدلالهای علمی و منطقی را دربردارد.
پیشازاین، در کتاب گیاهان دارویی منطقه سوادکوه که به لطف شادروان «دکتر فرخ سیفبهزاد» در همین نشریه معرفیشد، بهایننکته اشارهکردم که گیاهان دارویی در طبسنتی ایران بر مبانی علمی تجویزمیشده است. گیاهانی مانند آویشن، بادرنجبویه، بنفشه، زیتون، سیاهدانه، سوسنبر، کنجد، کاسنی، کندر، میخک و دهها گیاه دارویی دیگر که امروز نیز از آنها قرص و قطره و کپسول و پماد ساختهشدهاست، برای پیشگیری و درمان بیماریها (همان بیماریهایی که امروز برای درمان آنها از همان گیاهان، فرآوردههای دارویی عرضه شدهاست)بهکار میرود.
برای مثال میتوان به اثر درمانی گلانگشتانه اشارهکرد.
گل انگشتانه که نام علمی آن Digitalis purpurea.L میباشد، گیاهی است علفی و ۲ساله که بهوسیله دانه تکثیر میگردد. جام گلها شبیه انگشتانه است که سطح خارج آن ارغوانی رنگ میباشد.
ماده موثره این گیاه دارویی جزو گلیکوزیدهای قلبی میباشد. گلیکوزیدهای دیگوکسین و دیژیتوکسین ، از گلیکوزیدهای پرمصرف قلبی هستند. فراوردههای برگ دیژیتال (گل انگشتانه) با مقادیر دارویی، سبب افزایش قدرت انقباض عضله قلب شده و فعالیت قلب را منظم مینماید. البته باید توجهداشت که دیژیتال بسیار سمی و خطرناک است و نباید بدون تجویز پزشک بهکاررود.
دیگوکسین، پرمصرفترین شکل دیژیتال است. دیگوکسین از قدیمیترین داروهای ضدآریتمی بهشمارمیرود و در درمان نارساییهای قلبی و آریتمی فوق بطنی کاربرد دارد و سبب تقویت قدرت عضلانی افراد مبتلا به نارسایی قلبی میشود. قرص دیگوگسین را برای درمان نارسایی احتقانی قلب و موارد دیگر تجویزمیکنند. دیگوکسین سرعت ضربان قلب را کندکرده و در نارسایی احتقانی قلب، به کنترل خستگی، اختلال تنفسی، و احتباس مایعات کمک مینماید.
بنابراین ملاحظهمیشود که اگر گیاه دارویی توسط متخصص و بهدرستی انتخاب شود و بهجا مصرفگردد، میتواند درمانکننده و شفابخش باشد. بنابراین همواره باید به این نکته تأکیدگردد که افراد نباید شخصاً بیماری خود را تشخیصدهند و خودسرانه برای درمان از گیاهان دارویی استفادهکنند. این تأکید باید برجستهتر شود که مصرف نابهجا و نادرست از برخی گیاهان دارویی میتواند خطرناک و حتی کشنده باشد. در کتاب گیاهان دارویی آوردهبودم که یکیاز پژوهشگران دانشگاهی در کتاب خود نوشته است: «طبسنتی ایران طب حکیم علفیها و عقاید پیرزنهای عوام و نیز طبابت عطاریها و دهاتیهای بیسواد نیست، بلکه یک مکتب اصیل پزشکی مستند بر یک سلسله اصول و نظرات علمی و متکی به مشاهدات و تجربیات دقیق چندهزارساله است که همواره طی قرون و اعصار موردتأیید عموم پزشکان قدیم ایران و سایر ملل باستانی بوده و مجموعه عقاید مزبور در تمامی متون طبی ثبت و ضبطشده است»۱.
بررسی مکتبهای پزشکی مزدیسنا و اکباتان نشانمیدهد که در ایران باستان به دانشجویان پزشکی تأکیدمیکردند که برای درمان بیماریها از روشهای مختلف استفادهکنند. دراین مکتبها پزشکان به ۳گروه تقسیممیشدند؛ درگروه اول روانپزشکان جای داشتند. گروه دوم شامل گیاهپزشکان بود و جراحان نیز در گروه سوم جای داشتند. پزشکانی که روش گیاه درمانی (Orevaru Baechazou) را اعمالمیکردند، باورداشتند که خداوند برای درمان هر بیماری، دستکم یک گیاه شفابخش، آفریده است. جالب است که برخیاز گیاه پزشکان با آگاهی از خواص گیاهان دارویی، به رایحهدرمانی نیز میپرداختند و با استفاده از بخور گیاهان شفابخش اضطراب و افسردگی را کاهشمیدادند و با سوزاندن موادی مانند عود و عنبر سبب وجد روانی و نشاط بیمار میشدند. اینان معتقد بودند که:
نالهی بلبل سحر گاهان وباد مشکبوی
مردم سرمست را کالیده و شیداکند
باید توجهداشت که کلمه بجشکی(Baejachki) درمورد فردی صادق بود که درمانگر، چارهساز، دانا، توانا و حامی و پشتیبان دردمندان باشد.
متأسفانه بهدلیل استفاده ناآگاهانه و خودسرانه از برخی مکملهای گیاهی که با بسیاریاز داروها نیز تداخل دارویی دارد، ممکناست عوارض جبرانناپذیری ایجاد شود. بنابراین در کنار تأثیرات مفید و مثبت گیاهان دارویی باید از عوارض ناشیاز تداخل آنها با سایر داروها نیز کاملاً آگاه بود، زیرا بسیاریاز داروهای گیاهی با داروهای شیمیایی تداخلدارویی دارند و باعث افزایش یا کاهش اثر آنها میشوند. همچنین مقدار مصرف داروهای گیاهی در میزان اثر درمانی آنها تأثیرمیگذارند. برخیاز گیاهان اگر بیشتراز مقدار معین و یا بهمدت طولانی مصرفشوند، میتوانند باعث بروز مسمومیت گردند. درعینحال گذشت زمان سبب کاهش اثر درمانی و مواد مؤثره بسیاریاز گیاهان معطّر میگردد و از عطر و بوی آنها میکاهد. برداشت و چگونگی خشککردن و آمادهسازی گیاه دارویی نیز نیاز به تخصص و رعایت بهداشت دارد و تجویز آنها باید با دستورپزشک باشد.
گیاهان دارویی را میتوان بهصورت مفرد و بهتنهایی بهکاربرد. صور دارویی این گیاهان میتوانند بهشکل دمکرده، جوشانده، خیسانده، شیره گیاه، عصاره گیاه، تنطور یا پودر باشند. البته برخیاز گیاهان دارویی را میتوان بهصورت لوسیون یا ضماد و محلول نیز در خارج بدن استفادهکرد.
درمورد داروهای ترکیبی که درمقاله دیگری به آنها اشارهمیشود، باید گفت که هدف از نوشتن چندگیاه دارویی در یک نسخه این است که یا به اثر درمانی گیاه افزود شود و یا این که از عوارض یک دارو بهوسیله داروی دیگر کاستهگردد. برای مثال برگسنا که بهعنوان ملین یا مسهل کاربرد دارد، میتواند عارضه دلپیچه و سروصدای رودهها را ایجاد نماید که افزودن گلسرخ یا زیره یا برگ نعناع به دمکرده برگسنا میتواند از این عوارض بکاهد. بهعبارتدیگر گلسرخ یا زیره را مصلح برگ سنا میدانند.
درمورد داروهای شیمیایی میتوان با ترکیب ۲دارو به ارزش درمانی آنها افزود. بهطورمثال داروی کوتریموکسازول (CO-TRIMOXAZOLE) که مجموعه ترکیبیاز ۲داروی تریمتوپریم (Trimethoprim) و یکیاز سولفامیدها، یعنی سولفامترکسازول(Sulfamethoxazole) است و بهنسبت ۴۰۰به۸۰ ساختهمیشود، میتواند متابولیسم باکتریها را با ۲مکانیزم مختلف مختل نماید. بهعبارتدیگر هریک از اجزای کوتریموکسازول بهتنهایی فعالیت باکتریواستاتیکی دارند اما با توأمکردن سولفامتوکسازول و تریمتوپریم و ایجاد اثر سینرژیسم، حدود ۱۰برابر به قدرت فعالیت ضدمیکروبی دارو افزوده شده و درنتیجه کوتریموکسازول خاصیت باکتریوسید پیدامیکند. با ترکیب گیاهان دارویی مناسب نیز ارزش درمانی آنها افزایشمییابد و با تجویز داروهای مرکب، به اثر درمانی اجزای آن نسخه افزودهمیشود. برای مثال در یک داروی ترکیبی برای تسکین سرفه میتوان از گلپنیرک، برگ و ریشهی ختمی، ریشه شیرینبیان، برگ آویشن و میوه انیسون استفادهکرد. دراین ترکیب گیاه پنیرک با داشتن مواد مؤثری مانند لعاب، تانن، قند، اکسالات کلسیم و مواد دیگر، خواص مسکن، نرمکننده، مدر، آرامبخش و التیامدهنده سرفههای برونشیتی دارد. در ریشه ختمی نیز لعاب، نشاسته، ساکاروز و مواد دیگر وجود دارد. مقدار لعاب در ریشهختمی به ۳۵درصد میرسد و برای بهبود ناراحتیهای برونشیت و سرفه مؤثر است. آویشن نیز خاصیت تسکیندهنده سرفههای اسپاسموتیکی دارد و خلطآور میباشد. بنابراین واردکردن این گیاهان دریک نسخهدارویی، خواص بیشتری نسبت به اجزای آن بهتنهایی دارد که دراینمورد درآینده بیشتر خواهیمنوشت.
۱ـ مصطفوی،جلال، مقایسه طب قدیم ایران با پزشکی نوین، انتشارات دانشگاه تهران،۱۳۵۸
ثبت نظر