196
گردآوری
اگر بخواهیم در مورد معنای واقعی واژه صحبت کنیم، واژه «چاکرا» در زبان سانسکریت به «چرخ» یا «صفحه گرد» ترجمه میشود، اما در واقع این واژه به یک مرکز انرژی روحانی در درون بدن انسان اشاره میکند که بنابر نظریات «مرکز چوپرا » هفت عدد از آنها در امتداد ستون فقرات، و در گردن و فرق سر شما قرار دارند.
یوگا را میتوان تمرینهای مربوط به ذهن و حتی بدن دانست که با پیشینهای پنجهزارساله جایگاه ویژهای در فلسفۀ باستانی هند دارد. سبکهای گوناگون یوگا به مجموعهای از فیگورهای بدنی (Posture)، روشهای تنفس و مراقبه یا آرامش گفته میشود.و موضوع جالب توجه این است که در سالهای اخیر، یوگا به عنوان نوعی ورزش فیزیکی بر اساس فیگورهای گوناگون رایج شده است که کنترل ذهن و بدن را افزایش داده و سبب تقویت تندرستی شخص میگردد. یوگا شامل گونههای متفاوت و رشتههای مختلف میباشد.در دنیای مدرن، هنر یوگا از آسیای جنوبی به تمام جهان گسترش پیدا کرده است. یوگا اکنون نوعی ورزش و مراقبه ای محبوب در دنیا محسوب می گردد .
در این مقاله به بررسی تاریخچه، فلسفه و شاخههای مختلف یوگا خواهیم پرداخت.
تاریخچه یوگا به دلیل انتقال شفاهی متون مقدس آن و ذات پنهانکار آموزههایش نقاط مبهم و نامعلوم زیادی دارد. نوشتههای نخستین در زمینه یوگا بر روی برگهای شکننده نخل که به راحتی امکان آسیبدیدن، خرابشدن یا گمشدن داشتند، نوشته میشدند. مسیر توسعه و تکامل یوگا را میتوان تا پنجهزارسالِ قبل دنبال کرد، اما برخی از پژوهشگران معتقدند که یوگا ممکن است تا ده هزار سال قدمت داشتهباشد. تاریخ غنی و طولانی یوگا را میتوان به چهار بخش اصلی از لحاظ نوآوری، بهکارگیری و توسعه تقسیم نمود.
مفاهیم اولیه یوگا توسط تمدن رود سند-ساراسواتی(Indus -Sarasvati) در شمال هندوستان و بیش از پنجهزار سال پیش بنیان نهاده شد. واژه یوگا نخستین بار در کهنترین متون مقدس، یعنی ریگودا (Rig Veda) به کار گرفتهشدهاست. وداها مجموعهای از متون شامل اشعار، مانتراها و آیینها بود که به منظور استفاده برهمنها (Brahman)- کاهنان ودایی- گردآوری شدهبود. یوگا به آهستگی تصحیح و پیشرفته شد و توسط برهمنها و ریشیها ( غیببینان و قدیسان عرفانی)، که اعمال و اعتقاداتشان را در اوپانیشاد(Upanishad) مکتوب کردند، توسعه یافت. اوپانیشاد اثری عظیم است که بیش از دویست کتاب مقدس را شامل میشود. شناختهشدهترین کتاب مقدس یوگا بهگودگیتا(Bhagavad-Gita) نام دارد که در حدود سال 500 پیش از میلاد مسیح نگاشتهشدهاست. اوپانیشاد ایده قربانیهای آیینی را از وداها اقتباس کرد و آن را درونیسازی کرد، به این صورت که قربانیکردن نفس از طریق خودآگاهی و خودشناسی، انجام اعمال (کارما یوگا)، و خِرَد (جنانایوگا-Jnana yoga) را آموزش داد.
یوگا در مرحله پیش از کلاسیک ملغمهای از ایدهها، اعتقادات و فنون گوناگون بود که اغلب با یکدیگر در تعارض بودند و یکدیگر را نقض میکردند. دوران کلاسیک توسط یوگاسوترا (Yoga Sutra)، نخستین ارائه نظاممند یوگا، نوشته پاتانجلی(Patanjali) تعریف شدهاست. این متن که در زمانی در قرن دوم میلادی نگاشته شدهاست، مسیر راجایوگا(Raja Yoga) را تشریح میکند، که اغلب به عنوان «یوگای کلاسیک» شناخته میشود. پاتانجلی اعمال یوگا را در قالب یک «مسیر هشت شاخه» سازماندهی کرد، و گامها و مراحلی را که در راستای دستیابی به سامادی(سامادهی-Samadhi) یا روشنگری نیاز بودند در آن جای داد. پاتانجلی اغلب به عنوان پدر یوگا شناخته میشود و یوگاسوترای او همچنان بیشتر سبکهای یوگای مدرن را تحت تاثیر قرار میدهد.
چند قرن پس از پاتانجلی، اساتید یوگا مجموعهای از اعمال و تمرینات را با هدف جوانسازی تن و افزایش طول عمر پدیدآوردند. آنها آموزههای وداهای نیاکانِ کهن را رد کردند و اندام جسمانی را به عنوان ابزاری برای دستیابی به روشنگری پذیرفتند. آنها تانترا یوگا(Tantra Yoga) را ابداع کرده و توسعه دادند، که دارای فنونی بنیادین برای پاکسازی جسم و ذهن با هدف شکستن گرههایی بود که ما را در وجودیت جسمانیمان محصور کردهاند. این جستجو در زمینه این اتصالات جسمانی-روحانی و اعمال و تمرینات تن محور منجر به خلق چیزی شد که ما در اصل به عنوان یوگا در غرب تصور میکنیم: هاتا یوگا(Hatha Yoga).
در اواخر سده 19 و آغاز سده 20، اساتید یوگا سفر به غرب را شروع کردند و توجهات و پیروان زیادی را جذب کردند. این روند در کنگره جهانی ادیان در سال 1893 در شهر شیکاگو آغاز شد، یعنی هنگامی که سوامی ویوکاناندا (Swami Vivekananda) شرکتکنندگان در کنگره را با سخنرانیهای خود در مورد یوگا و جهانیبودن ادیان دنیا شگفتزده کرد. در دهه 1920 و 1930، هاتا یوگا به وسیله تلاشهای تی.کریشناماچاریا ، سوامی سیواناندا و دیگر یوگیهایی که اعمال هاتا یوگا را انجام میدادند، بهشدت در هندوستان ترویج شد. کریشناماچاریا نخستین مدرسه یوگا را در شهر میسور در سال 1924 افتتاح کرد و در سال 1936 سیواناندا «جامعه زندگی مقدس» را در کرانه رود مقدس گنگ بنا نهاد. کریشناماچاریا سه شاگرد تربیت کرد که میراث وی را ادامه دهند و محبوبیت هاتا یوگا را افزایش دهند: بلور کریشناماچارسونداراراجا اینگار ، تیرومالای کریشناماچاریا ونکاتا دسیکاچار و پاتابی جویس . سیواناندا نویسندهای پرکار بود و بیش از 200 کتاب در مورد یوگا نوشت، و 9 آشرام و همچنین چندین مرکز یوگا در سراسر جهان را بنا نهاد. آشرام ،گوشۀ عزلت معنوی یا صومعه و دیری در ادیان هندی است.
ورود یوگا در غرب همچنان به صورت اندک اندک ادامه داشت تا هنگامی که خانم ایندرا دهوی(indra Devi) کارگاه یوگای خود را در سال 1947 در هالیوود تاسیس کرد. از آن زمان به بعد مربیان غربی و هندی بیشتری پیشگام شدهاند و هاتا یوگا را ترویج کرده و میلیونها دنبالکننده بدست آوردهاند. امروزه هاتا یوگا آموزشگاهها و سبکهای بسیار گوناگونی دارد که تمامی آنها بر جنبههای متعدد و مختلف تمرینات و اعمال یوگا تاکید میکنند.
برای انتقال پیام معنوی و پیشبرد جلسات، یوگا اغلب از تصاویر یک درخت با ریشهها، تنه، شاخهها، شکوفهها و میوهها استفاده میکند. هر «شاخه» یوگا نشاندهندۀ کانونی متفاوت و مجموعهای از صفات است.
اگر بخواهیم در مورد معنای واقعی واژه صحبت کنیم، واژه «چاکرا» در زبان سانسکریت به «چرخ» یا «صفحه گرد» ترجمه میشود، اما در واقع این واژه به یک مرکز انرژی روحانی در درون بدن انسان اشاره میکند که بنابر نظریات «مرکز چوپرا » هفت عدد از آنها در امتداد ستون فقرات، و در گردن و فرق سر شما قرار دارند.
سیستم چاکرایی در بین سالهای 1500 و 500 پیش از میلاد در هند و در کهنترین متن مقدس یعنی وداها ریشه دارد. وداها اولین متون ثبتشده سانسکریت هستند و کهنترین کتب مقدس هندوییسم به شمار میروند. حال پرسش این است که هدف این هفت چاکرا چیست؟
هرکدام از آنها با اندامهای خاص بدن و همچنین شرایط جسمانی، عاطفی، روانی، و روحانی خاصی مرتبط هستند و تمام جنبههای زندگی شما را تحت تاثیر قرار میدهند. درون این چاکراها «پرانا،» یا به عبارتی انرژی شفابخش نهایی قرار دارد که اطراف ما را کاملا احاطه کرده و در درونمان نیز وجود دارد، تا ما را شاد، سلامت و پرنشاط نگهدارد.
با این که شواهد علمی زیادی در غرب وجود ندارد که ارتباط انرژی روحانی با وقایعی که در جسم ظهور و بروز مییابند را نشان دهد، مطالعه هفت چاکرا و آرایش چاکراها - فرقی ندارد که از طریق ریکی باشد یا مدیتیشن و یا یوگا - در این اعتقاد ریشه دارد و «هنگامی که چاکراها باز و مرتب باشند، انرژی ما به طور پیوسته و آزاد جریان مییابد و به پرانا این امکان را میدهد که در چاکراها جریان پیدا کند.» اما پیش از آن که بتوانید به اعماق هر چاکرا برسید، نیاز به دانستن برخی مبانی دارید.
به چاکرای ریشه خودتان (که در سانسکریت با عنوان مولادارا شناخته میشود) به عنوان پی یک خانه بیندیشید؛ با این تفاوت که به جای خانه، بدنتان قرار دارد __ هنگامی که این چاکرا در تعادل باشد، محکم، تثبیتکننده و پشتیبان خواهد بود.به همین دلیل است که این چاکرا عامل احساس امنیت و بقا در شما است. همچنین این چاکرا به هرآنچه که شما به منظور بقا و تحکیم خودتان از آنها استفاده میکنید مرتبط است، از قبیل نیازهای بنیادی مثل غذا، آب، سرپناه، و ایمنی، و همچنین نیازهای عاطفیتر از قبیل رهایی از ترس و احساس امنیت. همانطور که به خوبی میدانید، هنگامی که این نیازها تامین شوند، میزان نگرانیها و اضطراب شما کمتر خواهد شد.
چاکرای ریشه با انتهای ستون فقرات، کف لگن، و سه مهره نخست ستون فقرات مرتبط است.
پیروان این مکتب میگویند انواع مختلفی از بیماریها در نتیجه انسداد این چاکرا ممکن است عارض شوند، از قبیل اختلالات اضطراب، ترسها، یا کابوسها. اولین چاکرا از لحاظ جسمانی با مشکلات مرتبط با روده بزرگ، مثانه، دفع، یا نیمه پایینی بدن، ساق پاها یا قسمت انتهایی پا ارتباط دارد.
قرمز
یشم سرخ، اونیکس، هماتیت
حالت پاها باز و بدن خم شده به جلو(Wide Legged Forward Fold)، اسکوات مالاسانا، حالت کوه
چاکرای دوم که با عنوان سوادیستانا (Svadhisthana)نیز شناخته میشود را مفرحترین چاکرا در میان این هفت چاکرا در نظر بگیرید . این چاکرا مسئول انرژیهای خلاقیت و جنسی ماست. هنگامی که چاکرای ساکرال شما تراز باشد، شما به احتمال زیاد احساسی عالی خواهید داشت: شما مهربان، پرشور و به شکل موفقیتآمیز و پیروزمندانهای راضی و خوشنود هستید و در عین حال در حال جذب احساس سلامتی، فزونی، لذت و شادی هستید. (چقدرعالی!) با محترم شمردن بدنتان و عرضه کردن خودتان توام با خلاقیت، چرخهای انرژی را در چرخش و در جریان حفظ خواهید کرد.
بالای استخوان شرمگاهی و پایین ناف
در هنگامی که شما از لحاظ نیروی خلاق در خودتان احساس ناخوشی و تهی بودن میکنید یا گرفتار برخی بیثباتیهای عاطفی میشوید، ممکن است چاکرای ساکرالتان نامیزان باشد. به همین ترتیب، نامیزان بودن چاکرای ساکرال میتواند با اختلال عملکرد جنسی فیزیکی نیز مرتبط باشد، و در عین حال ممکن است منجر به تجربه وحشت از تغییر، افسردگی، یا رفتارهای اعتیادگونه شود.
نارنجی
آب
عقیق سرخ، چشم ببر، سنگ خورشید
حالت کبوتری، حالت الهه، حالت مبارز 2
منقول است که چاکرای سوم با نام سانسکریتش یعنی مانیپورا که به معنی «جواهر درخشان» است، منبع قدرت فردی شما است و بر عزت نفس شما حاکم است. این چاکرا عبارت است از «چاکرای فعالیت و تعادل که بر نیروی اراده فردی، قدرت شخصی، و تعهدمندی متمرکز است.» (این چاکرا را با «چشم سوم» خودتان، که در واقع ششمین چاکرا میباشد، اشتباه نگیرید - در مورد چشم سوم نیز تاچند لحظه دیگر توضیح میدهیم.)
در ناحیه میان ناف تا قفسه سینه،و بر تمامی موارد مربوط به سوختوساز بدن، گوارش، و شکم حاکم است.
ممکن است که از عزت نفس پایین رنج ببرید، تصمیمگیری برایتان دشوار باشد، و دچار اختلالات و مشکلات عصبی یا کنترلگری باشد. انسداد این چاکرا تنها منجر به بروز احساسات بد نسبت به خودتان نمیشود، بلکه ممکن است شما را به سمت ابراز بیتفاوتی نسبت به جهان خارج و تنبلی نیز سوق دهد؛ همچنین ممکن است منجر به این شود که به گونهای به جهان خارج نشان دهید که به راحتی میتوان از شما سوءاستفاده کرد. به همین ترتیب، ممکن است دچار انواعی از شکمدرد از قبیل مشکلات گوارشی یا نفخ نیز بشوید.
زرد
آتش
سیترین، پیریت(سنگ آتش زنه)، کهربا
حالت قایق، انواع پیچشها، حالت مبارز 3
بر اساس نظریات مرکز چوپرا، چاکرای چهارم (یا آناهاتا) یا چاکرای مرکزی، نشاندهنده محل اتصال بعد جسمانی و روحانی است. و همانطور که از نام آن پیداست، این چاکرا کاملا مربوط به عشق است. « این چاکرا نماد چشمگشودن به آگاهی روحانی، بخشش، و خدمت به دیگران است.» این اعتقاد وجود دارد که هنگامی که چاکرای قلب شما تراز و متعادل باشد، عشق و شفقت آزادانه جریان مییابند؛ هم در جهت ابراز آنها به جهان خارج و هم در جهت دریافت و جذب آنها به سمت خود. « احساسات و حال خوب شما به معنی واقعی کلمه مسری است.»
در مرکز سینه قرار دارد و قلب، غده تیموس (که نقشی حیاتی در سیستم غدد درون ریز و لنفاوی شما ایفا میکند)، ششها، و سینهها را در بر گرفته و در درون خود جای دادهاست.
یک چاکرای مسدود قلب میتواند جای خود را به احساس اندوه، خشم، حسادت، ترس از خیانت، و نفرت نسبت به خود و دیگران - بهویژه در قالب کینهتوزی نسبت به چیزها یا اشخاص- بدهد. چسبیدن به زخمها و رها نکردنشان منجر به پرورش احساسات منفی میشود و فرصتهای عشقورزی را از شما دریغ میکند، و اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، این دقیقا مثل یک طلسم و افسون پلید است.
سبزوصورتی
هوا
کوارتز رز، یشم، مالاکیت
خمشهای به سمت پشت، پلانک معکوس، حالت سگ رو به بالا
هیچگونه مشکلی در ابراز احساسات خود ندارید؟ چاکرای پنجم شما که مرتبط با بازگوکردن واقعیت درونی شما است، یا به عبارتی دقیقتر، در مورد اطمینان از این مسئله است که واقعیتهای درونی شما به درستی با جهان خارج ارتباط برقرار کنند- به احتمال زیاد دارای تعادل و توازن مناسبی است. چاکرای حلق که نام سانسکریت آن ویشودها میباشد، بر تمام ارتباطات و تعاملات حاکم است. این چاکرا اولین مورد از سه چاکرایی است که به عنوان چاکراهای منحصرا معنوی شناخته میشوند ( بر خلاف چاکراهای پایینتر، که خود را به روشهای جسمانیتر بروز میدهند). هنگامی که این چاکرا تحت کنترل باشد، شما قادر خواهید بود تا به طور کامل به دیگران گوش فرا دهید و در عین حال به روشنی و فصاحت سخن گفته و نظرات خود را بیان کنید.
نام این چاکرا همه چیز را مشخص میکند، از لحاظ ساختار بدنی، چاکرای حلق با تیروئید، پاراتیروئید، فک، گردن، دهان، زبان و حنجره مرتبط است.
علاوه بر دشواری در به زبان آوردن حقایق درون خودتان، توجه کردن و حفظ تمرکز برای شما دشوار میشود، و یا از قضاوت دیگران واهمه پیدا میکنید ، که همین عامل میتواند توانایی شما در حفظ شخصیت واقعیتان را بیشتر و بیشتر مسدود کند. این مسدودیت میتواند خود را به صورت گلو درد، مشکلات تیروئید، خشکی و گرفتگی گردن و کتف، یا سردردهای تنشی نشان دهد.
آبی
آسمان یا اثیر
لاجورد، زمرد کبود، کیانیت
حالت ماهی، حالت گاوآهن(Plow)، حالت ایستادن بر روی شانهها
نام این چاکرا گمراهکننده است. چشم سوم، یا چاکرای آجنا(Ajna)، در واقع چاکرای ششم شما است و بنابر شنیدهها بر بینش و بصیرت شما افراد حاکم است ( به علاوه توانایی تشخیص و برقراری ارتباط سودمند با آن). به علاوه گفته شدهاست که چشم سوم مسئول تمام مواردی است که میان شما و جهان خارج جریان دارد نیز و مانند پلی بین این دو (شما و جهان خارج) عمل میکند. این چاکرا به شما این امکان را میدهد تا هرگونه توهمات و هیجانات بدون کنترل را کنار زده و به تصاویر روشن و واقعی دست پیدا کنید.در واقع این چاکرا نقطۀ ارتباط میان دو جریان مهم انرژی در بدن است.
چشم سوم از لحاظ جایگاه جسمانی در میان ابروها قرار دارد، و گفته میشود که بر اندامهایی از قبیل غده هیپوفیز، چشمها، سر و ناحیه زیرین مغز حاکم است.
ممکن است که انسان در رسیدن به قدرت بینش و بصیرت، اعتماد به ندای درونی خود، به یاد آوردن واقعیات با اهمیت، یا یادگیری مهارتهای جدید با مشکل روبرو باشد. و در صورتی که چاکراهای پایینتر ، به عبارتی چاکراهای ریشه، ساکرال، پلکسوس خورشیدی و قلب از تعادل خارج شدهباشند، چشم سوم نیز به احتمال زیاد نامتعادل خواهد بود، که میتواند سبب رفتار قضاوتگرانهتر، تحقیرکنندهتر و درونگرایانهتر گردد. مسدود بودن چشم سوم با گستره وسیعی از مشکلات مرتبط است، از جمله افسردگی، اضطراب، و نگرشی قضاوتگرانهتر و در عین حال گفته میشود که از لحاظ جسمانی منجر به بروز سردرد، سرگیجه، و برخی از مشکلات مربوط به سلامت مغز میشود.
نیلی
نور
حالت کودک ، حالت ماهی ، حالت عقاب
چاکرای تاج که در سانسکریت با نام ساهاسرارا(Sahasrara) یا چاکرای «نیلوفر آبی هزارگلبرگ» شناخته میشود، بنابر گفتههای مرکز چوپرا، مرکز روشنگری و ارتباط روحانی ما با نسخههای والاترخودمان، دیگران، و در نهایت با وجود مقدس الهی است. گفته میشود هنگامی که این چاکرا تراز باشد، ادراکاتی که درون شما رخ میدهند در امتداد خطوط هوشیاری خالص آگاهانه هستند ، یکپارچه و دربرگیرنده همه چیز. که اساسا بزرگتر از خودتان است ولی همچنان بخشی از یک جهان بسیار عظیم است.
چاکرای «هزار گلبرگ» یا «تاج» بیانگر وضعیت هوشیاری خالص است. این چاکرا در تاج سر قرار دارد.
مسدودیت چاکرای تاج ممکن است موجب بروز احساساتی مثل انزوا یا پریشانی احساسی شود ، یعنی احساس جدا بودن از همهکس و همهچیز. یا این که ممکن است شما احساس کنید خودِ عادیتان هستید؛ با این تفاوت که در یک وضعیت تعالی اتصال روحانی و روشنگری قرار ندارید، که کاملا خوب و صددرصد طبیعی است. بر خلاف سایر چاکراها، چاکرای تاج اغلب اوقات تنها از طریق تمرینات یوگایی یا مدیتیشن ویژه، و یا در زمانهای خاصی میتواند کاملا گشوده شود؛ بنابراین به هیچ وجه جزو مجموعه مهارتهایی نیست که شما بتوانید در هر زمانی که دلتان خواست آن را به خدمت بگیرید. اگرچه شما ممکن است که قادر باشید از طریق تمرینات روزمره - هرچیزی از مدیتیشن گرفته تا عبادت، لحظات سکوت و شکرگزاری روزانه- ذرهای از آن را بچشید، تا بتوانید آن لحظات اتصال روحانی را تجربه کنید.
بنفش
ندارد
سلنیت، کوارتز خالص، لپیدولیت
حالت ایستادن بر روی سر، حالت درخت، شاواسانا(حالت مرده)
با این که هر چاکرا دارای ویژگیهای متمایز مخصوص به خود است، اما این اعتقاد وجود دارد که تمامی آنها به صورت یک سیستم واحد عمل میکنند. این بدان معنی است که اگر یکی از چاکراها از تعادل خارج شود، تمام چاکراها را تحت تاثیر قرار میدهد. بنابراین اگر دارای نشانههایی مبنی بر بستهبودن چندین چاکرا دارید، کافی است بدانید که این اتفاق کاملا طبیعی است؛ و هر کلاس یوگا یا درمانگر مناسبی میتواند با شما کار کند تا تمام چاکراها را همزمان بگشاید، و با این کار شبکهای باز و شفاف برای جریانیافتن پرانا از سر تا نوک پا ایجاد کند.
ثبت نظر