300
منبع :شمارۀ ۱۲۴۴نشریه پزشکی امروز
هنگامیکه افراد پیر میشوند به دلیل کهولت یا بیماری، در معرض انواع تغییرات بیولوژیکی قرار میگیرند که میتواند سبب شود تا قدرت تصمیمگیری و توانایی ظرفیت اجرایی سالمند مختل شود که متعاقب آن سالمندان توانایی کمتری در مراقبت و محافظت از خود خواهند داشت. هرچه نیاز سالمند به حمایتهای اجتماعی و درمانی از دیگران بیشتر شود، احتمال خطر بدرفتاری و آزار نیز افزایش مییابد.
یکی از مسایل مربوط به سالمندان که اغلب نادیده گرفته میشود، سوءرفتار نسبت به آنها است. به عقیده بیشتر جامعهشناسان یکی از آسیبهای اجتماعی که امروزه جوامع با آن روبرو هستند، پدیده سالمندآزاری است، چرا که امروزه تغییرات اجتماعی ناشی از شهرنشینی و تأثیر فرهنگ غربی، فرهنگ پذیری و کم رنگ شدن ارزشها و باورهای سنتی سبب ایجاد چالشهایی در روابط خانوادگی شده که احتمال خطر سوءرفتار نسبت به سالمندان توسط اعضای خانواده را افزایش داده است.
در این مقاله در سایت پزشکی امروز نگاهی بر سوء رفتار نسبت به سالمندان خواهیم انداخت.
هنگامیکه افراد پیر میشوند به دلیل کهولت یا بیماری، در معرض انواع تغییرات بیولوژیکی قرار میگیرند که میتواند سبب شود تا قدرت تصمیمگیری و توانایی ظرفیت اجرایی سالمند مختل شود که متعاقب آن سالمندان توانایی کمتری در مراقبت و محافظت از خود خواهند داشت. هرچه نیاز سالمند به حمایتهای اجتماعی و درمانی از دیگران بیشتر شود، احتمال خطر بدرفتاری و آزار نیز افزایش مییابد.
به طور کلی سه نوع بدرفتاری با سالمندان در نظر گرفته شده که شامل: آزار، بیتوجهی و سوءاستفاده است. سالمندآزاری به عنوان وارد نمودن یا رساندن آسیبهای جسمی به یک سالمند تعریف شده و تجاوز جنسی را نیز شامل میشود که در این موارد پارگیها و کبودیها دیده میشوند. غفلت در عدم ارائه وسایل کمکی و تجهیزات یا خدمات مورد نیاز برای تأمین نیازهای اساسی سالمند (غذا، سرپناه و مراقبتهای پزشکی) است که میتواند توسط یک فرد مراقب باشد و یا توسط یک سالمند آسیبپذیر نسبت به خودش انجام شود که غفلت از خود نامیده میشود. کاهش وزنِ غیرقابل توضیح یا شرایط پزشکی و بیماری درمان نشده از جمله موارد غفلت دیده هستند. تعریف سوء استفاده نیز عبارتند از گرفتن یا دزدیدن پول یا دارایی سالمند توسط مراقبان برای اهداف خود.
کارشناسان تخمین زدهاند که تاکنون تنها ۲۰ درصد موارد سالمندآزاری گزارش شده است و بنابراین سالمندآزاری همچنان یک مسئله عمدۀ پنهان است. محققان نشان دادهاند که میزان مرگومیر (mortality) افراد سالخوردهای که به سازمانهای خدمات حمایتی به دنبال آزارهای جسمی یا بیتوجهی مراقبان مراجعه نمودهاند، به میزان سه برابر بیشتر از سالمندانی بوده که به این سازمانها گزارش نشدهاند.
سالمندان ساکن در جامعه اغلب دسترسی مناسبی به شبکههای اجتماعی ندارند که این موضوع در کاهش و اُفت وضعیت شناختی و عملکردی این سالمندان موثر است و با آزار و غفلت سالمندان مرتبط است. مطالعهای در مورد سالمندانی که قادر به مراقبت از خود در مقابله با آزار نبودند، نشان داد که حدود ۶۰ درصد قربانیان سالمندآزاری، دچار میزانی از اختلال روانی بودند و سایر عوامل خطر در بروز بدرفتاری با سالمندان در جامعه شامل موارد عملکردهای ضعیف اجتماعی مانند درگیری با خانواده یا دوستان، انزوای اجتماعی، سوءمصرف الکل و بیماری روانی نیز گزارش شده بودهاند.
در حالی که بسیاری از صاحب نظران، نگرانی عمیقی نسبت به افزایش خشونت در خیابانها و اماکن عمومی دارند، متاسفانه نشان داده شده که احتمال مورد خشونت قرار گرفتن فرد سالمند در محیط خانواده به مراتب بیش از خارج از خانه است.
در سال ۲۰۰۲، سازمان بهداشت جهانی بدرفتاری با سالمندان را به عنوان یک مشکل جهانی اعلام نمود. اما هنوز تصویر دقیقی از شیوع واقعی آن در دست نیست. بهترین تخمینها، بر اساس ارقام منتخب از مطالعات سایر کشورها، نشان میدهد که شیوع بدرفتاری با سالمندان (از جمله آزارهای جسمی، روانی و غفلت) بین ۱ تا ۲ میلیون نفر در سال است. بروز و شدت بدرفتاری با سالمندان احتمالاً طی دهههای آینده به میزان قابل توجهی به دلیل افزایش پیری جمعیت، تغییر مسئولیتهای مربوط به امور مراقبت و افزایش تعداد افراد سالخوردهای که به مراقبتهای طولانی مدت نیاز دارند، افزایش خواهد یافت.
بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۰۲ ، سوءرفتار نسبت به سالمندان عبارت است از انجام یک عمل یا اعمال پیدرپی یا فقدان عملکرد مناسب که در هر نوع ارتباط تعاملی با داشتن اعتماد طرفین رخ داده و منجر به آسیب، درد، پریشانی، اضطراب و سلب آسایش سالمند میگردد و به شکل سوءرفتار جسمی، روانشناختی، جنسی، بهرهبرداری مالی و غفلت رخ میدهد.
انجمن سالمندی آمریکا (American Geriatrics Society) در سال ۱۹۷۵ سالمند آزاری را اینگونه تعریف کرده است:
" آسیب عمدی که منجر به درد، حادثه یا غم و اندوه روحی-روانی در فرد شود"
این تعریف سپس توسط موسسههای ارائهدهنده مراقبت و بررسی کننده موارد سالمندآزاری اصلاح شد. تعریف دیگری که توسط آکادمیملی علوم آمریکا پذیرفته شده است، عبارتند از:
"وجود یک رابطه مبنی براعتماد بین سالمند و شخص دیگری که در بعضی اوقات این اعتماد به دلایلی از بین میرود."
انواع سالمندآزاری شامل سوءاستفاده فیزیکی-جسمی، جنسی،روحی-روانی، غفلت، رها کردن و سوءاستفاده مالی از یک سالمند توسط فرد یا سازمان دیگری است، که در هر محیطی میتواند رخ دهد (خانه، جامعه و مراکز نگهداری).
تعریف: اعمال خشونت آمیز که منجر به درد، حادثه، اختلال یا بیماری شود.
نمونه: هُل دادن، زدن، مجبور نمودن فرد به غذا خوردن، قرار دادن سالمند بیمار در شرایط جسمانی(Position) نادرست، مصرف نامناسب داروها، بستن دست وپای بیمار به تخت یا محدود نمودن وی در یک اتاق، تجاوز جنسی یا رفتارهای نامناسب جنسی مثل لمس قسمتهایی از بدن، تاخیر در مراجعات درمانی برای فرد سالمند.
تعریف: کوتاهی و غفلت در تأمین وسایل کمکی یا سرویسهای مورد نیاز جهت برخورداری از عملکرد بهتر یا جلوگیری از آسیب در سالمند.
نمونه: خودداری از ادامه مراقبت و خدمت رسانی به سالمند، عدم تأمین وسایل کمکی مورد نیاز (عینک، سمعک، دندان مصنوعی، عصا، صندلی چرخدار، توالت فرنگی، داروهای مکمل مورد نیاز)، غفلت در ایجاد محیط ایمن و بدون خطر برای سالمند.
تعریف: سوءاستفاده از درآمد مالی یا سایر اموال یا وسایل فرد سالمند بهدلیل منافع شخصی فرد مراقب یا سرپرست وی.
نمونه: تصاحب و گرفتن منزل سالمند، سرقت پول یا اموال، مجبور نمودن فرد سالمند به امضای وصیتنامه،سند و مدرکی یا واگذاری ارثیه. بطوریکه فرد سالمند به ناگهان قادر به پرداخت هزینههای درمانی خود نباشد. همچنین مشاهده تفاوت قابل توجهی در دارایی فرد سالمند و شرایط زندگی او.
تعریف: رفتاری که مونجر به بروز غم و اندوه روانی سالمند شود.
نمونه: سرزنش کلامی، آزار و اذیت روحی روانی ، ترساندن، تهدید به مجازات یا محرومیت، رفتار کودکانه با فرد سالمند، جدا نمودن سالمند از دیگران (منجر به منزوی شدن او) و رفتار نامناسب سالمند و فرد مراقب وی باهمدیگر. باید به این نکته اشاره نمود که تشخیص و غربالگری موارد آزار روانی از فیزیکی دشوارتر است.
تعریف: به معنای دربر گرفتن تمامی اشکال سالمندآزاری در روابط میان سالمند و فرد قابل اعتمادی است که از طریق آن هرگونه غفلت، نقض اعتماد غیر عمدی یا عمدی صورت میگیرد.
بدرفتاری با سالمندان رایج است. مطالعاتی که در کشورهای گوناگون انجام شده، نشان میدهد که هر ساله، ۱۰درصد از افراد سالخورده در جامعه از سوء استفاده، غفلت و آزار و اذیت رنج میبرند. مطالعات حاکی از آن است که حدود ۵۰ درصد مبتلایان به زوال عقل (Dementia)، قربانیان بدرفتاری توسط مراقبان خود هستند.
آزار و اذیت روانی-احساسی (%۱۲.۹ - ۴.۶ %)، سوء استفاده مالی (%۶.۶ - ۳.۵ %) و غفلت-بیتوجهی (%۵.۴ - ۵.۱ %) از موارد شایعی هستند که بیشتر گزارش شدهاند، درحالیکه آزار و اذیت فیزیکی-جسمی (%۲.۱ - ۰.۲ %) و سوءاستفاده جنسی (%۰.۶ - %۰.۳) بوده، که کمتر گزارش شدهاند.
متأسفانه، علیرغم شیوع سالمندآزاری، تحقیقات نشان میدهند که تنها یک مورد از ۲۴ مورد سالمندآزاری توسط مسئولان شناسایی میشوند. قربانیان ممکن است به دلیل انزوا، بیماری شدید و یا زوال عقل نتوانند موارد آزار و سوء استفاده را گزارش دهند یا به دلیل ترس از انتقام فرد مراقب، احساس گناه، تمایل به محافظت از فرد مراقب آزاردهنده، باورهای فرهنگی یا ترس از سپرده شدن به خانه سالمندان، موارد را گزارش ندهند. بسیاری از سالمندانی که از سوء استفاده و آزار رنج میبرند ، اغلب از سالها پیش، آن را تحمل میکردهاند. عدهای دیگر، ممکن است حتی تا زمان مرگشان نیز نتوانسته باشند، بگویند که موربیدیتی و مرگ زودرس آنها به دلیل سوء استفاده و آزار آنها بوده است. در هر دو حالت این سناریوها منجر به تأخیر در شناسایی و مداخله موارد سالمندآزاری میشوند.
عوامل خطر را میتوان به ویژگیهای فرد قربانی، فرد متجاوز و شرایطی که هر دو نفر خود را در آن پیدا میکنند، تقسیم نمود:
۱. فرد قربانی، وضعیت سلامت مناسبی ندارد و دارای معلولیت یا ناتوانیهای عملکردی است. توانایی سالمند جهت مراقبت از خود یا تقاضای کمک به دلیل معلولیت کاهش یافته است.
۲. اختلالات شناختی: پرخاشگری نسبت به فرد مراقب و رفتارهای مخرب ناشی از زوال عقل که منجربه سالمندآزاری میشود. میزان بالایی از سالمندآزاری در میان افراد مبتلا به زوال عقل یافت میشود.
۳. انحرافات یا مشکلات فرد سوءاستفادهگر: فرد سوءاستفادهگر به احتمال زیاد اعتیاد به الکل و مواد مخدر دارد و مبتلا به بیماریهای روانی جدی است که خود منجر به رفتارهای آزار دهنده میشود.
۴. وابستگی فرد سوءاستفادهکننده به سالمند: فرد سوءاستفادهگر به احتمال زیاد از نظر مالی، مسکن و سایر موارد به فرد سالمند وابستگی دارد. آزار و اذیت ناشی از فرد مراقب عضو خانواده (اغلب فرزند ارشد خانواده) ناشی از تلاش در بدست آوردن منابع مالی یا غیر مالی مورد نیاز خود از فرد سالمند میباشد.
۵. شیوۀ زندگی: شیوع سالمندآزاری در افرادی که تنها زندگی میکنند، کمتر است. زیرا زندگی مشترک موقعیت و فرصتهایی را جهت تنش و درگیری فراهم میآورد که تمامی آنها از ریسک فاکتورهای سالمندآزاری هستند.
۶. عوامل استرس زای خارجی: اتفاقات استرس زای زندگی و فشارهای مالی در طولانی مدت ، اغلب مقاومت خانواده را کاهش داده و احتمال سالمندآزاری را افزایش میدهد.
۷. انزوای اجتماعی: احتمالا سالمندان با روابط اجتماعی اندک و محدود، قربانی سوءرفتار هستند. ایزوله و منزوی بودن، احتمال شناسایی، غربالگری و رفع موارد سالمندآزاری را کاهش میدهد. به عبارتی حمایتهای اجتماعی میتوانند مانند سپری در مقابل اثر فشارهای ناشی از استرس عمل کنند.
۸. سابقه خشونت وآسیب پذیری فرد سالمند: این موضوع بهویژه در میان همسران شایع است، سابقه خشونت در روابط پیشین زناشویی میتواند پیشبینی کننده بروز سالمندآزاری در دوران سالخوردگی باشد.
جنبهای از سالمندآزاری که شاید کمترین میزان توجه را داشته باشد، تأثیر آن بر فرد سالمند است. دراین راستا، مطالعات طولی که هر دو گروه یعنی افراد تحت آزار و اذیت قرار گرفته و نیز افراد بدون آزار و اذیت را در طی مدت زمانی طولانی ردیابی کنند، باید بخشی از دستور کار مطالعات و تحقیقاتی باشند. به ویژه، مطالعات اندکی که به تأثیر روانشناختی فرد آزاردیده پرداختهاند. در حال حاضر به غیر از افسردگی، در مورد سایرآسیبهای عاطفی وارده به قربانیان، اطلاعات زیادی در دست نیست.
در ابتداییترین سطح یا لایه خدمت، باید اهمیت بیشتری به پیشگیری اولیه داده شود که این امر مستلزم ایجاد جامعهای است که در آن به افراد سالخورده اجازه داده میشود تا با عزت زندگی نموده و عمر خود را با احترام سپری کنند و به اندازه کافی، نیازهای زندگی روزانه آنها تأمین شده و یا فرصت واقعی برای تحقق آنها را داشته باشند که البته تحقق این امر برای آن دسته از جوامع فقیر، یک چالش بسیار بزرگ است.
ازآنجاییکه پیشگیری با آگاهی آغاز میشود، پس یک راه مهم برای افزایش آگاهی، در میان مردم و نیز در متخصصان مربوطه،ارائه آموزش است. افرادی که خدمات بهداشتی و اجتماعی را در تمامی سطوح، چه در جامعه و چه در بسترهای سازمانی ارائه میدهند، باید آموزشهای اساسی در مورد تشخیص سالمندآزاری را دریافت کرده باشند.
رسانهها دومین ابزار قدرتمند برای افزایش آگاهی از معضل سالمندآزاری و راهحلهای احتمالی آن، در میان عموم مردم جامعه و همچنین مقامات هستند.
برنامههایی که افراد سالخورده در آنها نقش اصلی را دارند، برای جلوگیری از سالمندآزاری در منازل خود عبارتند از:
- بهکارگیری و آموزش افراد سالخورده به عنوان ویزیت در منزل یا همراه با سایر افراد مسنی که منزوی هستند.
- ایجاد گروه های حمایتی از قربانیان سالمندآزاری
- تنظیم برنامههای جامعه محور برای افزایش تعاملات اجتماعی و مشارکت در میان سالمندان.
- ایجاد شبکههای حمایت اجتماعی سالمندان در روستاها، محلات یا واحدهای مسکونی.
- همکاری با افراد سالخورده برای ایجاد برنامههای "خودیاری" که سبب ایجاد توانایی تولید و مولد بودن آنها باشند.
اگرچه امروزه، سالمندآزاری توسط اعضای خانواده، مراقبان و سایر افراد بهتر از ۲۵ سال پیش درک میشود، اما همچنان دانش و اطلاعات اولیه بیشتری برای اهداف سیاستگذاری، برنامهریزی و اجرا مورد نیاز است و هنوز بسیاری از جنبههای این مشکل ناشناخته است، از جمله دلایل و پیامدهای آن و حتی میزان شیوع واقعی آن و همچنین تاکنون تحقیقات در مورد اثربخشی مداخلات نیز تقریباً هیچ نتیجه مفید یا قابل قبولی نداشته است.
شاید پنهانیترین شکل آزار نسبت به سالمندان در نگرش منفی آن نسبت به این افراد نهفته باشد و کلیشههای منفی نسبت به افراد سالخورده و خودِ پدیدۀ سالمندی و نگرشهایی که مکرر در تکریم دوران جوانی منعکس مییابد. زیرا از زمانی که نقش افراد مسن در جامعه کمارزش شده و به حاشیه رانده شوند، سالمندان با از دست دادن هویت خود دچار رنج شده و در معرض تبعیض و انواع اشکال آزار و اذیت قرار خواهند گرفت.
اولویتهای مقابله و ریشهکنی مشکل سالمندآزاری عبارتند از:
- دانش و آگاهی بیشتر در مورد مشکل
- قوانین و سیاستهای قویتر
- راهکارهای پیشگیری مؤثرتر.
اگر نیازهای اولیه و اساسی افراد سالمند برای تهیه غذا، سرپناه، امنیت و دسترسی به مراقبتهای بهداشتی درمانی برطرف نشود، مشکل سالمندآزاری به درستی حل نخواهد شد. مردم جهان باید محیطی را ایجاد کنند که در آن پدیده پیری به عنوان بخش طبیعی از چرخه زندگی پذیرفته شود، جایی که نگرشهای منفی سالمندی یا ضد پیری دلسرد کننده وجود دارد به جایی تبدیل شود که به افراد مسن حق زندگی با عزت و عاری از آزار و سوء استفاده داده میشود و نیز به آنها فرصت داده میشود تا کامل در فعالیتهای آموزشی، فرهنگی، معنوی و اقتصادی مشارکت داشته باشند.
ثبت نظر