128
منبع :شمارۀ 1235 نشریه پزشکی امروز
اصولا در نوع زندگی ماشینی امروزه هم می توان انواع اختلالهای روانی، عاطفی، رفتاری و بیماریهای روان تنی را مشاهده نمود. ممکن است بسیاری از این اختلالهای پس از قرنطینه در برخی از افراد چشمگیرتر گردد. تنها عارضه کمخوابی و بیخوابی شایع که بر سلامت روان و جسم آدمی اثر میگذارد خود میتواند عوارضی مانند بد خلقی،پرخاشگری،خستگی وبیحوصلگی، اختلال در یادگیری و یادآوری، افزایش وزن و چاقی در پی داشته باشد.
در مقالههای سیمای انسان در جهان پساکرونا و ویروس کرونا برای انسان غریبه بود ، دستگاه ایمنی بدن بشر غافلگیر شد ،به ویروسکرونا وتوانایی بیماری زایی آن اشاره شد و مشکلات احتمالی در جهانِ پساکرونا نیز مورد بحث قرار گرفت. البته بیماری 19-COVID همچنان یک موضوع مهم روز است ودانشمندان در کشورهای گوناگون مشغول پژوهش پیرامون آن هستند. اگر چه حدود 80 درصد بیماری 19-COVID با نشانههای خفیف(یا گاهی بدون نشانههای مهم ) بروز مینماید، اما سایر موارد میتواند بیماری شدید یا بحرانی و کشنده را دربرگیرد. در جریان بیماری ممکن است سیستم ایمنی بدن بیش از حد فعال شود و بیماری به شدت پیشرفت نماید.سایتوکاینها(Cytokines)بر فعالیت سیستم ایمنی اثرگذاشته وسبب ایجاد التهاب میشوند و التهاب زیاد به بدن آسیب می رساند. با آسیب شدید ریه و نرسیدن اکسیژن کافی به جریان خون به سایر بدن و وخیمتر شدن بیماری،که سبب فعالگشتن آبشار ایمنی میگردد، بدن شکست میخورد و ریه، کبد، قلب،کلیه و سایر ارگانهای آسیب میبینند و ممکن است سر انجام این آسیبها به میزان کشندگی رسیده و بدن قادر به زنده بودن نباشد.
پس از دنیاگیری (pandemic) ویروسکرونا ، دانشمندان متعددی در دانشگاه کشورهای جهان به مطالعه گسترش ویروس کرونا پرداختهاند که نتایج مطالعات آنهارا باید در کتابی جداگانه منتشر نمود. برای نمونه عدهای از پژوهشگران دانشگاهی به بررسی ژنوم ویروسکرونا و رمزگشایی آن مشغول گشتند، دانشمندان دانشگاه امپریال کالج لندن وچند دانشگاه دیگر انگلستان برای تهیه واکسنی مناسب به مطالعه همه جانبه پرداختند و پژوهشگرانی که در دانشگاه استنفورد(Stanford University) آمریکا پیرامون پادتن (antibody) افراد مطالعه میکردند به این نتیجه رسیدند که با توجه به تعداد افرادی که در آمریکا به بیماری کووید-19 مبتلا گشتهاند، میتوان انتظار داشت که شاید جامعه به یک مصونیت جمعی دست یابد. به همین ترتیب پژوهشگران دانشگاهی در کشورهای دیگر و از جمله ژاپنی ها به مطالعات مهمی پیرامون گسترش و بیماریزایی ویروس کرونا مشغول شدند. برخی از آنها هم به این نتیجه رسیدند که یاختههای بدن انسان،که به این ویروس آلوده میشوند، ساز و کاری را در سیستم ایمنی به راه میاندازند که سبب تولید مقادیر زیادی اینترلوکین-۶ (6-Interlukin) و سایر پروتئینها میشود و این امر منجر به بروز نشانههای حاد تنفسی میگردد. این گروه معتقد است که چنین نشانههای شدیدی ممکن است با مهار آن ساز و کاری که اینترلوکین-۶ در آنها دخیل است قابل درمان باشند.
در ایالات متحده امریکا نیز پژوهشگران دانشگاهی مطالعات همه جانبه ای را برای شناخت دقیق بیماری کووید-19 و یافتن راهی برای درمان و پیشگیری آن آغاز کردند. بامطالعاتی که پیرامون ردیابی ویروس (sars-cov-2 (Severe acute respiratory syndrome coronavirus2، در دانشگاهای گوناگون انجام شده نتایج متعددی به دست آمده است. برای نمونه، از جمله این پژوهشها میتوان به کار گروهی از دانشمندان در دانشگاه ایالتی آریزونا (Arizona State University) اشاره نمود.
افریم لیم (Efrem Lim)، با تیم تحقیقاتی خود در دانشگاه آریزونا، با استفاده از فنآوری ویژهای پدیده شیوع ، جهش و سازگاری ویروس کرونا را در گذر زمان(spreading, mutating and adapting over time.) مورد بررسی قرار داد.
این تکنولوژی را، که در آزمایشگاه ژنومیک (Genomics) دانشگاه آریزونا مورد استفاده قرار گرفت، میتوان با نام توالی نسل بعدی (next-generation sequencing) شناخت. این فنآوری میتواند سبب شود که به سرعت، همه 30,000حرف شیمیایی رمز ژنتیکی SARS-CoV-2 را، که همان ژنوم (genome) ویروس کرونا است ، بخواند.
هر توالی (sequence) در یک مخزن ژن جهانی، که توسط سازمانی به نام GISAID اداره میشود، ذخیره میگردد. تا کنون حدود 17000 توالی SARS-CoV-2، در این مخزن آمده است. بررسی دادههای این توالی نشان میدهد که SARS-CoV-2 دارای یک منبع واحد از Wuhan کشور چین است.( این در حالی است که نخستین موردی که در دانشگاه آریزونامورد ارزیابی قرارگرفت ، نشان میداد که ممکن است اروپا منبع بیماری باشد).
دانشمندان با بررسی و مطالعه 382 نمونه از مخاط بینی بیمارانی که در آریزونا به بیماری کووید-19 مبتلا گشتند، متوجه یک جهش در SARS-CoV-2 شدند که پیش از آن هر گز مشاهده نشده بود . یعنی جایی که 81 حرف شیمیایی از بین رفته و از ژنوم ویروس حذف شده است. نتایج این تحقیقات در Journal of Virology منتشر شد که مورد توجه جامعه علمی جهانی از جمله سازمان بهداشت جهانی قرار گرفت که در آینده به آن پرداخته میشود.
به عقیده دکتر لیم، یکی از دلایلی که این جهش را توجیه میکند این موضوع است که رویداد موردبحث،حذف بزرگی را که در سال 2003 میلادی در شیوع بیماری سارس (SARS) ، به وجود آورد خاطر نشان میسازد. افریم لیم می گوید در خلال مراحل میانی و پایانی اپیدمی بیماری سارس، ویروس SARS-CoV جهشهایی را نشان داد که به تضعیف ویروس انجامید. به عقیده پژوهشگران اگر ویروس ضعیفشده، که منجر به بیماری خفیف تر میگردد،به وسیله اشخاصی که ناآگاهانه آلوده شدهاند در جامعه گسترش یابد میتواند یک امتیاز انتخابی بهشمار آید. این بررسیها ومطالعاتی که پیرامون ویروس کرونا و جهشهای پیش آمده در دانشگاه آریزونا انجام شد میتواند دانشمندان را در مسیر تهیه داروی مناسب و یا واکسن یاری دهد.
در جریان پژوهشهای دانشگاهی پیرامون ویروس کرونا و بیماری کووید-19 داروهایی نیز برای درمان بیماری توصیه شد.داروهایی مانند قرص خوراکی Lopinavir+ Ritonavir، که برای درمان بیماری ایدز بهکار میرود ،افرادی نیز "فاویپیراویر" را توصیه نمودند که در درمان بیماری موثر نبود.
Remdesivir نیز که یک داروی ضدویروس از خانوادۀ آنالوگهای نوکلئوزید است و برای درمان بیماری ویروسی ابولا (Ebola virus disease) و عفونتهای ویروسماربورگ (Marburg hemorrhagic fever) ساخته شده است و برای درمان بیماری کووید-19 بکار گرفته شد. این داروه همراه با کلروکین (Remdesivir and chloroquine) تجویز گردید و وزارت بهداشت ژاپن نیز تاثیر آن را تایید نمود و آمریکا نیز با استفاده از این دارو در موارد اضطراری موافقت نمود و یک بیمار نیز با آن درمان شد، اما به عقیده سازمان بهداشت جهانی با یک یا چند مورد درمان، نمی توان دارو را به عنوان درمانکننده قطعی بیماری تایید نمود. همانطور که اشاره شد طرح مسایل ژنتیکی ویروس و بررسی ژنوم آن به دلیل تخصصی بودن این مطالعات، در این خلاصه نمیگنجد وباید درمقاله جداگانهای به آنها پرداخته شود. در اینجا تنها به چند پیامد گسترش ویروس و قرنطینه در دوره پس از قرنطینه اشاره میشود.
قرنطینه (quarantine) که میتوان آن را از مهمترین روشهای پیشگیری وفراگیر شدن بیماریهای واگیردار دانست، پیرامون انسان و البته در مواردی برای برخی جانوران اعمال میشود. افراد درون یک قرنطینه ممکن است سالم باشند یا خود ندانند که آلوده شدهاند و یا اینکه نشانههای بیماری را بروز ندهند.
واژه قرنطینه از زبان ایتالیایی Quarantina گرفته شده و به معنی دورۀ چهل روزه است. در قرن 14 میلادی برای پیشگیری از بیماری طاعون، کِشتیهایی که میخواستند وارد بندر شوند، میبایست 40 روز پیش از پهلو گرفتن در اسکله در جایی توقف نمایند. قرنطینه معمول در زبان فارسی از واژه فرانسوی Quarantaine گرفته شده که از همان ریشه میباشد.
پیش از این در مقاله سیمای انسان در جهان پسا کرونا به برخی از پیامدهای روانی و عاطفی در مدت قرنطینه و پس از آن اشاره شد(منتشر شده در شمارۀ1234نشریه پزشکیامروز- اردیبهشت) . افرادی که برای مدتی در قرنطینه قرار میگیرند و از زندگی عادی و روزمره خود جدا میشوند ممکن است به آسیب های روانی از جمله اختلال استرس پس از سانحه (Post-traumatic stress disorder (PTSD)، گرفتار شوند و احساس ترس و اضطراب و درماندگی نمایند ویا نوعی افسردگی بروز دهند. بسیاری از این افراد ممکن است با ناآرامی و بیقراری رفتارهای پرخاشگرانه نشان دهند ویا احساس بیزاری از دیگران داشته باشند.
اصولا در نوع زندگی ماشینی امروزه هم می توان انواع اختلالهای روانی، عاطفی، رفتاری و بیماریهای روان تنی را مشاهده نمود. ممکن است بسیاری از این اختلالهای پس از قرنطینه در برخی از افراد چشمگیرتر گردد. تنها عارضه کمخوابی و بیخوابی شایع که بر سلامت روان و جسم آدمی اثر میگذارد خود میتواند عوارضی مانند بد خلقی،پرخاشگری،خستگی وبیحوصلگی، اختلال در یادگیری و یادآوری، افزایش وزن و چاقی در پی داشته باشد.
مشکل اینجاست که بسیاری از این اختلالها را نمیتوان با دارو برطرف نمود . در واقع دارویی برای رهایی از خشم و ترس ، حسادت، ریاکاری، آزمندی، ستیزه جویی وتهاجم وجود ندارد. به عبارت دیگر با تجویز دارو نمی توان صفات رذیله آدمی مانند بداندیشی، درغگویی، ستمگری، آزمندی، ناسپاسی، نامردمی، هوسرانی و بیشرمی و بداخلاقی را به صفاتی مانند خوشفکری،راستی، بی آزاری، بی طمعی وبخشندگی،سپاسگزاری،خدمت بهخلق، هوا و هوسهای متعادل، شرم و آزرم و فضایل اخلاقی تبدیل نمود. بیش از آن روشها و تکنیکهایی که در مقالههای ِمربوط به اختلالهای شخصیت و اختلالهایخلقی آوردهام ویا در کتاب دستیابی به آرامش پایدار ذکرنمودهام، شاید بتوان یکی از شیوههایی موثر برای کاستن از فشار استرسها و نگرانیها را مراقبه دانست. مراقبه سبب آگاهی و خودشناسی و ارتقای شخصیّت و رشد معنوی انسان میگردد و قدرت سازگاری و شایستگی و اعتمادبهنفس را افزایش میدهد. در واقع مراقبه یا مدیتیشن(Meditation) ، یکی از روشهای کنترل ذهن و افزایش آگاهی و ایجاد آرامش است که در مقاله جداگانهای به تکنیکهای آن پرداخته میشود. این تکنیکها به انسان کمک میکند تا بتواند با عبور اززمانِ ِگذشته و وارد نشدن به آینده ، در لحظه حال به تمرکز ذهن بپردازد و به آرامش و سکون برسد.
بسیاری از مردم ترس و درماندگی از ویروسکرونا، که عامل COVID-19 است، را تجربه نمودهاند. پیامدهای روانی این ترس و وحشت دردوران پس از کرونا نیز ممکن است انسان ها را آزرده نموده و آنها را با اختلالات روحی و روانی رنج دهد .
عده ای نیز با این ترس افراطی و وحشت و استرسِ ویروسکرونا گرفتار نوعی وسواس میشوند ویا در افرادی که پیشینۀ بیماریهای وسواسی دارند، وسواسشان تشدید میگردد، به طوری که گاهی مشکل وسواسی، فعالیتهای دیگر آنان را نیز تحتالشعاع قرارمیدهد. استرس و اضطراب ناشی از این بیماری زندگی عدهای را مختل نموده و خواب و خوراک را از آنها گرفتهاست. همین امر سبب تضعیف سیستم ایمنی بدن شده و در نهایت بدن فرد مستعد ابتلا به بیماری میشود.
البته ترس وخشونت و تهاجم را میتوان نیرویی غریزی و ذاتی در بشر دانست . ترس، یک واکنش طبیعی انسان است. هنگامیکه شخص با خطر روبه رو میشود با واکنش سیستم عصبی سمپاتیک و ترشح آدرنالین که نقش حفاظتی دارد، برای مقابله با خطر و یا فرار و گریز از آن آماده میگردد. درواقع هورمون آدرنالین یا اپینفرین که از بخش مرکزی غده فوقکلیهای ترشح میشود، پاسخهایی به تحریکات خارجی یا داخلی است که برای دفاع از بدن فرد را بسیج مینماید. با افزایش مقدار آدرنالین، ضربانقلب افزایشمییابد و کارایی آن بیشتر میشود.اما ترس بیمارگونه،یا بهاصطلاح هراس غیرطبیعی،اختلالی پایدار است که منطقی و معقول نمیباشد و با آنکه فرد از نامعقولبودن آن ترس آگاهی دارد، نمیتواند با آن مبارزه نماید و زمانیکه درمعرض چیزی یا شرایطیکه از آن میترسد قرارمیگیرد، به اضطراب و ترسی شدید و پیامدهای بدنی و روانی آن گرفتارمیگردد. در برخیاز موارد،حتی فکر کردن به منبع ترس نیز ممکناست اضطراب ایجاد نماید.
خشم وپرخاشگری نیز نیروی طبیعی و ذاتی انسان است. پرخاشگری نیرویی است که باحالت هیدرولیکی در فرد انباشته و فشرده میشود و درنهایت به آزادشدن آن نیرو میانجامد.کنراد لورنز(Konrad Lorenz)، رفتارشناس نامی که برندۀ جایزۀ نوبل فیزیولوژی و پزشکی است و به پدر علم رفتارشناسی شهرت دارد، میگوید: "هرچه این نیرو متراکمتر و انباشتهتر گردد، با شدت و جریان قویتری تخلیه میشود و میتواند بسیار خطرناک و ویرانگر باشد."
لورنز معتقد است که نیروی تهاجم میتواند به شکلی درست و غیرمخرب نیز آزاد شود که دراینصورت سازنده و مثبت خواهد بود؛ مانند رقابتها و مسابقات ورزشی و مانند آنها. اما همین نیرو اگر هدایتنشده و انفجاری و بهصورت زیانبار و ویرانگر تخلیه گردد، میتواند سبب جرح و قتل نیز گردد. باید توجه داشت که تبدیل خشم به نفرت و کینه خطر بزرگی است که ممکن است دامنگیر برخی از افراد گردد. البته درمورد اینکه چرا فردی بهسادگی خشمگین میشود و به خشونت و پرخاشگری میپردازد فرضیههای متفاوت وجود دارد. برخیاز دانشمندان معتقدند که با تربیت نادرست در خانواده، کودک رفتار نابهنجار و خشونتآمیز را تجربه میکند و در بزرگسالی به ستیزهجویی میپردازد. عدۀ دیگری از محققان شرایط اقتصادی و فقر و یا جمعیت زیاد و متراکم شهری را در بروز تهاجم مؤثر میدانند. آنچه که بسیار اهمیت دارد این است که نباید اجازه داد تا خشم به خشونت و نفرت و کینه و تهاجم تبدیل شود .
بنابر این خشم و خشونت و نفرت و بیزاری و ترس و آشفتگی را میتوان استعداد طبیعی انسان دانست. افرادی که با یوگا آشنایی دارند میدانند که این استعدادها از ویژگیهای چاکرای دوم است. اصولا نمی توان ترس و خشم و خشونت را انکار کرد و یا آنها را سرکوب نمود، زیرا انکار و سرکوبی نه سبب سلامتی میشود و نه امکان رشد و تعالی را فراهم میسازد. بامراقبه و مدیتیشن نمیتوان ترس و خشم را سرکوب نمود. اما می توان به امکانات بالقوۀ دو روی یک سکه توجه نمود. اگر خشم و نفرت و ترس در یک روی سکه دیده شود میتوان در روی دیگر سکه بخشش و مهرورزی و شجاعت را مشاهده نمود. بدیهی است برای درک این مسایل، فکر تربیّت شده و فرهنگیافته ضرورت دارد. پیشرفت روحی و تعالی و اوج، بدون آگاهی و شناخت و ممارست حاصل نمیشود.
پژوهشگران معتقدند افرادی که میتوانند خشم را به گذشت و بخشش تبدیل نمایند و دیگران را ببخشند و کینهای در دل خود نگاه ندارند ، کمتر به بیماریهای روانتنی مبتلا میگردند . نتیجه تحقیقات علمی نشان میدهد، افرادی که خشم و ستیزهجویی خود را متحول میکنند و کمتر به خشم و احساسات منفی میپردازند سالمتر از دیگران زندگی میکنند . این افراد با بی احساسی و یا کینه و تنفر و انزجار زندگی نمیکنند و می توانند ببخشند و فراموش کنند و اغلب خشم این افراد به خشونت و نفرت نمی انجامد .
مدتی پیش در جایی نوشتم باید بخشید وبدیها را فراموش نمود . البته تردیدی نیست که فراموش کردن خاطرات بد گذشته یکی از سختترین کارهاست، امابا روشهایی میتوان با کنار گذاشتن افکار منفی و گرایش به تفکر مثبت راحتتر مسایل را فراموش نمود. مهمترین کاراین است که انسان بتواند افکار مثبت را جایگزین افکار منفی نماید، شکی نیست که این امر هم بسیار مشکل است وبه اراده و تمرکز قوی و کوشش مداوم شخص بستگی دارد.
درست است که یادآوری دردهای گذشته خود سبب ایجاد رنج و اضطراب فرد میشود اما اگر شخص از اثر روان رنجوری آن جلوگیری کرده و افکار بد گذشته را مدیریت نماید، با شناسایی خاطرات بد، نیز میتواند آنها را به زباله دانی بیاندازد وهم در نهایت با آرامش در زمان حال زندگی نماید.
برای فراموش نمودن گذشته، بهتر است بهجای آنکه روی موضوعات منفی، که در گذشته رخ دادهاست ، تمرکز گردد و درعوض آنکه محرومیتها،رنجها ، دلشکستگیها و موقعیتهای رنج آور یا خجالتآور گذشته نشخوار شود، تلاش گردد با بازیابی افکار منفی، تفکر مثبت و سازنده جایگزین آنها گردد.
در بخش دیگر این مقاله، به معرفی شیوههای گوناگون، از جمله مدیتیشن که میتواند از فشارهای روانی کاسته و سلامت و آرامش و آسودگی ذهنی را ایجاد نماید، پرداخته میشود. مطالعات متعدد علمی نشان داده است که انجام این تکنیکها به پایداری و تعادل دستگاههای بدن کمک مؤثر نموده و سبب تنآرامی و اعصابی آرام و و ذهنی روشن و هوشیار می گردد.
ثبت نظر