99-151
منبع :شمارۀ 1236 نشریه پزشکی امروز
در واقع اگر انسان بتواند با تفکر مثبت معنای زندگی انسانی را به درستی دریابد و هدف خود را با این معنا مشخص سازد، میتواند با افزایش ظرفیت تحمل وقدرت سازگاری خود از فشارهای عصبی کاسته و از اختلالاتی که در نتیجۀ استرس بروز میکند جلوگیری نماید .
پیش از این در مقاله هایی با عنوان :
" ویروس کرونا برای انسان غریبه بود ، دستگاه ایمنی بدن بشرغافلگیر شد "، " سیمای انسان در جهانِ پساکرونا" و " اختلال تنش زای پس ازقرنطینه" ، به ویروسهای کرونا و بیماریزایی آنها اشاره شد و به اختصارخاطر نشان گردید که ویروسها ذرات بسیار کوچکی هستند که در خارج ازیاختههای زنده، توانایی تکثیر و همانندسازی ندارند. اما پس ازآنکه بهوسیله قطرهخواری،یا پینوسیتوز (Pinocytosis)،بهدرون یاخته نفوذکردند و عاریاز کپسید شدند، بسیاری از جانوران و گیاهان و باکتریها را مبتلا و بیمار میکنند . برخی ازویروسها نیزعامل بیماری در انسان هستند و یا او را میکشند. پس از نفوذ ویروس به داخل یاخته و آزادشدن اسیدنوکلئیک،سنتزهاییاختهای،بهعلت نفوذ آنزیمهایی که فرمان ساختهشدن آنها به ویروس مربوط است، متوقف شده و اسید نوکلئیک با دخالت یک RNA پیک، فرمان ساخته شدن پروتئینهای کپسید را به ریبوزومها صادرمیکند. این ذرات بسیار کوچک گاهی میتوانند کشتاری رابرنامهریزی کنند که شاید نتوان نتایج مشابه آن را در پی جنگهای بزرگ مشاهده نمود.
همانطور که پیش از این نیز اشاره کردهام یکی از این ذرههای کوچکِ ویرانگر، همان ویروس کرونا است که مانند هیولایی مقتدر، زندگی بشر و تمدن و اقتصاد دنیا و عواطف و احساسات انسان را به مخاطره انداخت و مدارس ودانشگاهها، عبادتگاههای ادیان مختلف، سازمانهای اقتصادی و فرهنگی، شرکتها، فروشگاهها ، هتلها و رستورانها، فرودگاهها، سینماها، جشنوارهها و مراکز تجمع افراد در سطح جهان را تعطیل نمود. با گسترش عملکرد این ویروس هواپیماها و قطارها زمینگیر شدند، مسابقات ورزشی لغو گردید و مردم جهان برای مدتها خانهنشینی اختیار کردند و بسیاری نیز بیمار شدند و جانشان را از دستدادند. البته هنوز ویروس کرونای مورد بحث فعال است و انسانها را بیمار میکند و گاهی میکشد. همین امروز (99.04.27) گزارش وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی نشان میدهد که در شبانه روز گذشته در ایران، 267061 نفر به بیماری کووید-19 مبتلا شدهاند . در جهان نیز، از ابتدا تا امروز، با ابتلای بیش از 13میلیون و700هزار نفر، شمار قربانیان کروناویروس جدید از مرز 586هزار نفر فراتر رفته است. علاوه بر بروز آثار روانی-خلقی پس از این بیماری، خانهنشینی و در قرنطینه ماندن برای آن نیز پیامدهای خود را داشته و دارد.
افرادی که برای مدتی در قرنطینه قرار میگیرند و از زندگی عادی و روزمره خود جدا میشوند،ممکن است به آسیبهای روانی از جمله اختلال استرس پس از سانحه (Post-traumatic stress disorder (PTSD))، گرفتار گشته و احساس ترس واضطراب و درماندگی نمایند ویا نوعی افسردگی نشان دهند. در اختلال استرس پس از سانحه ، که یکی از اختلالهای اضطرابی است، مدتها ذهن فرد مشغول است و شخص نمیتواند آن اتفاق را از ذهن ناخود آگاه خارج نماید . برای نمونه، در چنین شرایطی ممکن است شخصی پس از سپری شدن دورۀ قرنطینه نیز با دیدن یک فرد که در نزدیکی او سرفه میکند به شدت مضطرب شود و آرامش وی مختل گردد. بسیاری از این افراد ممکن است علاه بر ناآرامی و بیقراری، رفتارهای پرخاشگرانه بروز دهند ویا احساس بیزاری از دیگران داشته باشند. حتی رواج گرفتن مناظره و جدل مکرر بههنگام قرنطینه وپس ازآن میتواند به روابط دوستی و عاطفی افراد آسیب برساند و دوری و جدایی و نفرت ایجاد نماید. شرایط استرسزا آرامش انسان را مختل میسازد و به تدریج بیماریهای مزمن ایجاد میکند. در واقع اضطراب، فعالیتهای انسان را فلج نموده و توانایی فرد را در مقابله با ناملایمات زندگی کاهش میدهد. استرس به تمامی واکنشهایی که تحت عوامل تنشزا ایجاد میشوند، گفته میشود . همانطور که باکتریها و ویروسها میتوانند استرس ایجاد کنند، رویدادهای طبیعی و غیرطبیعی و تمامی تغییرات زندگی نیز میتوانند استرسزا باشد.با استمرار فشارهایروانی، تعادل حیاتی انسان مختل میشود و عوارضی مانند خستگی، عصبانیت،بیاشتهایی،اضطراب و افسردگی بروز میکند. فشارهای روانی و استرس بر شیوۀ عملکرد بدن و روان فرد اثرمیگذارد و سبب بروز اختلالاتی میگردد. اختلالهایگوارشی، عصبی، شخصیتی و خلقی، اختلالهایتنفسی، اختلالهای پوستی مانند کهیر و خارش، افزایش فشارخون، بروز دردهای مفصلی و ماهیچهای، ریزشمو و اختلالهای متعدد دیگر میتوانند در دامنه عوارض فشارها و تنیدگی باشد .
همانطور که اشاره شد ، ترس ودرماندگی ازایجاد بیماری توسط ویروسکرونا، میتواند پیامدهای روانی و ذهنی و بدنی متعدد داشته باشد . این ترس و وحشت دردوران پساکرونا نیز ممکن است انسانها را آزرده نموده و آنها را با اختلالات روحی و روانی رنج دهد . استرس و اضطراب پیشآمده میتواند زندگی عدهای را مختل نماید و خواب و خوراک و کار آنها را آشفته کند، که همین امرخود سبب تضعیف سیستم ایمنی بدن انسان شده و در نهایت بدن فرد مستعد ابتلا به بیماری میشود. به این ترتیب افرادی که دچار اضطراب شده اند در پی کسب مواد ضداسترس و anti-anxiety بر میآیند که پاسخ اضطرابشان کاهش یابد. بدیهی است برای بسیاری ازاین افراد، که ازبیخوابی و اضطراب و افسردگی شدید رنج میبرند، به درستی داروهایی تجویز میشود . البته این که این داروها تا چه اندازه میتوانند اضطراب آنهارا کنترل نموده و آن را کاهش دهند و یا اضطراب را به طور کامل درمان نمایند بحثی جداگانه است. اغلب این فرضیه وجود دارد که داروهای شیمیایی میتوانند به طور موقت از فشارها و تنیدگیها کاسته اما فشارها را بر طرف نمیکنند.
بنابراین شاید افرادی ترجیح دهند که درعوض اعتماد به روانگردانها ومواد مخدر و داروهای آرام بخش، از روشهای طبیعیتر وبهتری برای مقابله با فشارهای روانی استفاده نمایند. برای نمونه، بتوانند با تبدیل فشار روانی منفی به فشار مثبت، که میتواند بسیار موثر واقع شود، به آرامش برسند. بدیهی است این کارها ساده نخواهد بود و مستلزم وجود نگرشی همواره مثبت به زندگی و جریان آن میباشد . تردیدی نیست که نگرش مثبت و مفید به رویدادهای زندگی می تواند در بسیاری از سختیهای زندگی موثرو سازنده و امیدبخش باشد.
نکته مهمی که در موارد اضطرابی باید مورد توجه باشد این است که اصولا افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی بیش از دیگران مستعد اعتیاد و سوءمصرف دارو هستند. درمواردی ، بیشتر این افراد داروهای ضداسترس را به صورت غیرقانونی به دست آورده و به دلیل اثر این داروها در ایجاد سرخوشی به اشکال مختلف مصرف میکنند. به همین ترتیب و خطرناکتر، عدهای راهِ پناهبردن به داروهای روانگردان و اعتیادآور برای کاهش اضطراب را تجربه میکنند. بدیهی است اتخاذ چنین روشهایی برای کاهش فشارهایعصبی، نه تنها از استرس و تنیدگی نمیکاهد ، بلکه عوارض روانگردانها ، میتواند بیش از اثر استرس به ذهن و بدن فرد آسیب برساند . متاسفانه دسترسی افراد به انواع موادمخدر، سبب شده است که بسیاری از جوانها وافرادی که آگاهی کافی ازعوارض خطرناک این مواد را ندارند برای رهایی از فشار عصبی ، احتمالا با توصیه و راهنمایی معاشران جاهل، به این مواد پناه ببرند.
داروهای ضد اضطراب بنزودیازپینی مانند دیازپام، لورازپام و آلپرازولام که بطور وسیع و اغلب برای درمان اختلال اضطراب فراگیر ((Generalized Anxiety Disorder (GAD)) و حملات ترس و هراس تجویز میشوند خود میتوانند با عوارضی نیز همراه باشند. مصرف دراز مدت این داروها نوعی اعتیاد ایجاد میکند و چون در برابراین مواد تحمل ایجاد میشود باید بر دوز دارو افزوده شود تا از کارایی آن کاسته نشود .
ممکن است افراد تحت درمان ازخوابآلودگی،سرگیجه، ضعفتنفسی ، واکنشهای آلرژیک و اختلال در حافظه وفراموشی رنج ببرند وتوانایی در واکنش به موقعیتهای اضطراری در آنها (هنگام رانندگی با خودرو یا کار با ماشین آلات) کاهش یابد.
البته جایگزینهایی نیزبرای بنزودیازپینها وجود دارند که انتخاب نوع دارو به عهده پزشک معالج است. مهارکنندههای بازجذب سروتونین(Selective Serotonin Reuptake Inhibitor:SSRI) دستهای از داروهای ضدافسردگی هستند که جذب مجدد سروتونین را در سیناپس بازداری میکنند و برای درمان افسردگی و برخی از انواع اختلالات اضطرابی و اختلالات شخصیتی تجویز میشوند . فلوکستین، سیتالوپرام، سرترالین و فلووکسامین ازجمله مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین هستند. این داروها میزان سروتونین برون-سلولی را باجلوگیری از بازجذب سریع سروتونین، در گیرندههای عصبی پیش سیناپسی افزایش میدهند. بسیاری ازاین نوع داروها، مانند فلوکستین، که مهارگر بازجذب انتخابی سروتونین هستند ، در مقادیر بالاتر میتوانند بازجذب دوپامین و نوراپینفرین را نیز مهار کنند. سروتونین( Serotonin)،یا هیدروکسیتریپتامین یک ماده شیمیایی انتقالدهنده عصبی(neurotransmitters) است که نقش مهمی درتنظیم وتعادل خلق و خوی انسان دارد. در واقع افسردگی را میتوان نامتعادل شدن مقدار سروتونین دانست.
باید توجه داشت که داروهای ضدافسردگی میتوانند اضطراب را نیز کاهش دهند. بنابر این داروهای مهارکننده بازجذبسروتونین نیز میتوانند از اثرات بیماریهای اضطرابی کاسته و از این رو در گروه داروهای ضد استرس نیز جای میگیرند.
داروهای SSRI ، نیز میتواند عوارض گوارشی، عوارض جنسی ، چاقی و افزایشوزن را در پی داشتهباشد و رویاهای نامعمول را افزایش دهند. برای نمونه به نظر میرسد حدود 20 درصد از افرادی که سرترالین و فلوکستین دریافت میکنند به اسهال مبتلا میشوند که البته با ادامه درمان از این اختلال گوارشی کاسته میشود.
در هر صورت داروهای ضدافسردگی SSRI را میتوان پرمصرفترین گروه از داروهای ضدافسردگی در ایالات متحده آمریکا وحتی برخی ازکشورهای دیگر دانست که برای درمان ترس و هراس ، اختلال وسواس فکری عملی، اختلال اضطراب اجتماعی، اختلال اضطراب فراگیر و اختلال تنشزای پس از رویداد( مانند قرنطینه )تجویز میشود.البته باید توجه داشت که این داروها نسبت به داروهای MAOI عوارض جانبی کمتری دارند.
داروهای،MAOIs همان بازدارندههای مونوآمیناکسیداز (Monoamine oxidase inhibitor)هستند . این داروها ، مانند ترانیلسیپرومین و فنلزین، که با نام اختصاری"MAOIs" شناخته میشوند، با مهار کردن مونوآمیناکسیداز در مغز، یعنی آنزیمی که انتقالدهندههای عصبی را تخریب میکند، غلظت سروتونین، اپینفرین، دوپامین و مونوآمینهای دیگر را در مغز بالا میبرند . با توجه به تداخل این داروها با برخی از خوراکیها و نیز داروهای متعدد، به مصرفکنندگان این دسته دارویی توصیه میشود که باید از مصرف غذاهای دارای تیرامین،مانند پنیر، سوسیس یا گوشت فرآوری شده اجتناب کنند. بنابراین برای استفاده از داروهای MAOI باید رژیم غذایی بیمار را محدود کرد، زیرا مصرف این داروها هنگامیکه با بعضی خوراکیها یا داروها همراه شود، فشارخون را بهطرز خطرناکی بالا میبرد. شایعترین عوارضجانبی داروهای MAOI را می توان شامل اختلال خواب ، خشکی دهان، تهوع، یبوست یا گاهی اسهال، بیخوابی، گیجی، سردرد ، افزایش وزن و دشواری در آغاز دفع ادرار دانست.
با این مقدمه، ممکن است این پرسش پیش آید که برای کاستن ازفشار قرنطینه و بیماری کووید- 19 چه بایدکرد؟ ایجاد آرامش برای افرادی که پس از مدتی در قرنطینه ماندن احتمالا گرفتار احساس ترس و نگرانی شدهاند چگونه ممکن است؟ برای کاستن ازاضطراب، وسواس، ترسهای بیمارگونه (Phobia) و پرخاشگری و تهاجم افرادی که محدودیتها را تجربه نمودهاند و ازکمخوابی و بیخوابی و اختلالات روانتنی(Psychosomatic) رنج می برند چه باید کرد؟آیا علاوه بر اختلالاتی که در کتابهای مرجع روانپزشکی شرح داده شده وظاهرا درمانهای دارویی مشخصی دارند، میتوان با بکارگرفتن تکنیکهایی از بروز و افزایش پرخاشگری،دروغگویی،تجاوز، زورگویی، تقلب، ترسهای موهوم، کمرویی، مهرطلبی، جاهطلبی و خیالبافی و حسادت پیشگیری نمود و یا آنها را کاهش داد.آیا اگر با این دیدگاه مولوی که معتقد است :
پس به صورت آدمی فرع جهان
وز صفت اصل جهان این را بدان
ظاهرش را پشهای آرد به چرخ
باطنش باشد محیط هفت چرخ
صفات انسان ارزیابی شود، می توان راه حل مناسبی برای مشکلات انسان ماشینی یافت. آیا باتکنیکهای ایجاد تعادل و موازنه میان ذهن و بدن، میتوان تعادل از دست رفته را به فرد بازگردانید و سبب آرامش ذهن و آرمیدگی بدن شد . برای نمونه، آیا با به کار گرفتن برخی از اصول طب سنتی چین ، که آن جا را منشا بیماری کووید- 19 میدانند ، میتوان به تجدید آرامش و انرژی پرداخت.
در این جا میتوان به موضوع انرژی ،که یکی از ارکان مهم طب سنتی چین است اشاره نمود. انرژی چی (QI یا ch'i یا chi ) یا انرژیحیاتی بدن از طریق کانالهایی به نام کانالهای انرژی (meridians) در سراسر بدن و در اندامهای مختلف در حال گردش است. انرژی چی شبیه انرژی پرانا (prana ) درطب سنتی هند است . پرانا واژهای سانسکریت(Sanskrit ) ، به معنای نیروی حیاتی میباشد. اعتقاد بر این است که پرانا یا همان انرژی حیاتی کیهانی، جریان هستی را برقرار میسازد و توزیع آن در بدن سبب تداوم زندگی میشود. نیروهای حیاتی در تمامی یاختههای بدن وارد میشوند و اگر با کارهای نادرست انسان از حالت تعادل خارج نشوند سبب سلامتی میگردند. در مکتب طب سنتی چین (TCM) ، انسان را بخشی از طبیعت میدانند که قوانین طبیعی بر او حاکم میباشد.در این مکتب برای نیرویحیاتی بدن یا چی، که درکانالهای انرژی جریان مییابد، اهمیت خاصی قائل هستند . تا زمانی که جریان آزاد و طبیعی انرژی در کانالهای انرژی وجود داشته باشد فرد از سلامت برخوردار است ، اما زمانی که در انتشار طبیعی انرژی اختلالی رخ دهد و در تعادل انرژی خللی وارد شود بیماری عارض شخص میگردد . بر همین اساس طب سوزنی را وسیله ای برای ایجاد موازنه وتعادل از دست رفته میدانند.
در طب سوزنی (Acupuncture)، که شاخهای از طبسنتی چین است، با فرو بردن سوزن بر روی نقاطی از مردینها (meridian) واصلاح جریان انرژی به بهبود بیمار کمک میگردد. در طبسوزنی ، با استفاده از سوزن در مسیرهای انرژی ، دوباره جریان طبیعی انرژی بر قرارمیشود و تعادل وسلامتی به فرد بیمار باز میگردد.
ممکن است این پرسش پیش آید که اگر در پی محدودیتها دربرخی افراد برای نمونه صفتهایناپسند و مخرب مانند حسادت و ریاکاری و سودجویی شایع شده باشد چه میتوان کرد؟ به عبارت دیگر حسادت و سودجویی افراطی در چه مقولهای جای میگیرد. مشکل این است که اغلب شخصی که ریاکار وخیالباف و یا حسود است خود را بیمارو غیر متعارف نمیداند وآمادگی ندارد تا برای درمان حسادت و خیالبافی خود اقدام نماید. در واقع درمورد خشم و پرخاشگری و تهاجم شخص مهاجم نیز، که میتواند بدون مهارخشم فاجعهآفرین باشد، واژه بیماری یا اختلال روانی بهکار نمیرود. درمورد چنین فردی برخی از نزدیکان او میگویند که او تند وزودجوش است ، بعد پشیمان میشود. به نظر میرسد که شاید با فلسفه کلگرایی یا به اصطلاح روشهای طبمکمل بتوان به افراد کمک کرد تا بتوانند با ایجاد و افزایش انرژی ذهنی و جسمی خود و یا با عبارت عامیانه با تجدید قوای خود فشار رویدادهای نامطلوب را کاهش داده و با پیشگیری ازتنشها و تنیدگیها آرامش را تجربه کنند .
پیش از این اشاره شد که انجام تکنیکهای گوناگون، از جمله مراقبه، میتواند از فشارهای روانی کاسته و سلامت و آرامش و آسودگی ذهنی را ایجاد نماید. مطالعات متعدد علمی نیز نشان داده است که اجرای این تکنیکها به پایداری و تعادل دستگاههای بدن کمک مؤثر مینماید و سبب تنآرامی و اعصابی آرام و ذهنی روشن و هوشیار میگردد. اما هر کس میتواند این پرسش را هم مطرح نماید که آیا تمام افراد میتوانند فشارها و محرومیتها ودردهای گذشته را، که سبب ایجاد و بروز رنج و اضطراب شدهاند تحمل نمایند؟ شاید از نظر تئوری ساده باشد که بگوییم برای فراموشی گذشته، بهتر است درعوض آنکه روی موارد منفی، که در گذشته رخ دادهاست تمرکز شود و بجای آنکه محرومیتها، رنجها ، دلشکستگیها و موقعیتهای رنج آور یا خجالت آورگذشته را نشخوار کنند، بایدافکار مثبت و سازنده جایگزین آنها گردد.
Michael Murray ، کتابی به نام Natural Alternatives to over the Counter and Prescription Drugs نوشته است، که " آقای دکتر عبدالرحیم گواهی" آن رابا عنوان " جایگزینهای طبیعی برای داروهای شیمیایی" ترجمه نمودهاست. در بخشی از این کتاب آمده است :
" بسیاری از تلاشهای ما برای حفظ سلامتی و تندرستی، و یا شیوههای زندگیمان، بر اساس عادت و نیزافراط و تفریط های تبلیغاتی است. غالبا شیوه زندگی و آداب بهداشتی و تندرستی والدین ما به شیوۀ پیچیدهای در تار و پود آداب وشیوههای زندگی و سلامتی هر یک از ما بافته میشوند.کسب و حفظ سلامتی مطلوب، چنانچه فرد از اصول اساسی این کار پیروی نماید کار بسیار آسانی است: اصولی چون داشتن یک ذهنیت مثبت ، یک برنامه غذایی سالم و مناسب و انجام ورزش... مهمترین عامل برای کسب و حفظ سلامتی برخورداری از یک روحیه مثبت دائمی است .خوش بینی از گامهای لازم در جهت نیل به اهداف ما در زندگی است. نخستین گام در ایجادخوشبینی و روحیه مثبت، مسئولیتپذیری شخصی در جهت روحیه و ذهنیت فردی، زندگی، وضعیت جاری و در آخر سلامتی خود شماست."
در واقع اگر انسان بتواند با تفکر مثبت معنای زندگی انسانی را به درستی دریابد و هدف خود را با این معنا مشخص سازد، میتواند با افزایش ظرفیت تحمل وقدرت سازگاری خود از فشارهای عصبی کاسته و از اختلالاتی که در نتیجۀ استرس بروز میکند جلوگیری نماید . با تفکر مثبت و اتخاذ روشهای سازنده برای مقابله با استرسهای روزمره میتوان ذهن را ازمنفیبافی آزاد نمود و با ارزیابی مثبت شرایط ، سطح استرس را کاهش داد و با فرا گرفتن تکنیکهای کنترل و کاهش استرس از شدت و نفوذ اضطراب و فشارهایروانی کاست. بنابر این ایجاد تغییرسازنده (هر چند تغییر خود میتواند استرسزا نیز باشد) در شیوۀ زندگی، درک مثبت از امور، به وجودآوردن فرصت فراغت توأم با آرامش برای کاهش استرس، استفاده ازمراقبه ، TM ، گوش فرادادن به موسیقی مناسب، کتاب ، انجام آساناهای موثر در کنترل استرس ، ورزش ، داشتن یک رژیم غذایی سالم و خواب کافی در شب میتواند از شیوههای بسیار موثر برای کنترل استرس به شمار آید.
با این مقدمه، میتوان این پرسش را مطرح نمود که آیا میتوان فشار این همه عوامل استرس زا را کاهش داد و با استفاده از روشهای آرامشبخش آرامتر شد و انرژی درونی را شارژ کرد. البته پاسخ مثبت است. بله میتوان برای کاستن از خستگی ، مبارزه با بیخوابی، رفع اشکالات یادگیری ویادآوری، برطرف نمودن ترس و اضطراب وتحریک بیشازحد سیستم عصبی تحمل فشارها را افزایش داد و با شارژ انرژیدرونی ذهن و بدن را آرام نمود. به گمان من، اگرپیش از معرفی وتعریف و ارزیابی پنج تکنیک شارژ منابع انرژی، خواننده محترم بتواند این غزل مولوی را چندین بار با دقت زمزمه نماید، کارآیی این تکنیکها افزایش خواهد یافت:
برگذری درنگری جز دل خوبان نبری
سر مکش ای دل که از او هر چه کنی جان نبری
تا نشوی خاک درش در نگشاید به رضا
تا نکشی خار غمش گل ز گلستان نبری
تا نکنی کوه بسی دست به لعلی نرسد
تا سوی دریا نروی گوهر و مرجان نبری
سر ننهد چرخ تو را تا که تو بیسر نشوی
کس نخرد نقد تو را تا سوی میزان نبری
تا نشوی مست خدا غم نشود از تو جدا
تا صفت گرگ دری یوسف کنعان نبری
نعمت تن خام کند محنت تن رام کند
محنت دین تا نکشی دولت ایمان نبری
خیره میا خیره مرو جانب بازار جهان
ز آنک در این بیع و شری این ندهی آن نبری
خاک که خاکی نهلد سوسن و نسرین نشود
تا نکنی دلق کهن خلعت سلطان نبری
آه گدارو شدهای خاطر تو خوش نشود
تا نکنی کافریی مال مسلمان نبری
هیچ نبردهست کسی مهره ز انبان جهان
رنجه مشو ز آنک تو هم مهره ز انبان نبری
مهره ز انبان نبرم گوهر ایمان ببرم
گو تو به جان بخل کنی جان بر جانان نبری
ای کشش عشق خدا میننشیند کرمت
دست نداری ز کهان تا دل از ایشان نبری
هین بکشان هین بکشان دامن ما را به خوشان
ز آنک دلی که تو بری راه پریشان نبری
راست کنی وعده خود دست نداری ز کشش
تا همه را رقص کنان جانب میدان نبری
هیچ مگو ای لب من تا دل من باز شود
ز آنک تو تا سنگ دلی لعل بدخشان نبری
گر چه که صد شرط کنی بیهمه شرطی بدهی
ز آنک تو بس بیطمعی زر به حرمدان نبری
ثبت نظر