زوال عقل (Dementia) یا دمانس مجموعه ای از نشانه ها و علائم است که با تحت تاثیر قرار دادن قدرت تفکر و تواناییهای اجتماعی انسان ، موجب اخلال در عملکرد روزانه فرد بیمار می گردد. در این بحث از سایت پزشکی امروز به عوارض ،نشانه ها و علل زوال عقل می پردازیم.
یکی از نشانه های شایع زوال عقل ، بیماری آلزایمر است ، علل بسیاری برای نشانه های زوال عقل وجود دارد.
اغلب زوال عقل ، سبب از دستدادن حافظه می گردد که بهتنهایی بهمعنای وجود زوالعقل نیست. همانطور که در بالا اشاره گردید ، زوالعقل حاکیاز بروز اختلال در حداقل دو مورد از روند کار مغز است، برای نمونه ازدستدادن حافظه و اختلال درقضاوت یا زبان و ناتوانی درانجام برخی ازفعالیتهای روزانه ، مانند پرداخت وجه قبوض وگم شدن در راه .
زوال عقل یا دمانس زمینه ساز بروز آشفتگی ذهن و ناتوانی در به یادآوردن افراد ونامها میشود. زوال عقل همچنین سبب ایجاد تغییراتی درشخصیت و رفتار اجتماعی بیمار می گردد. خوشبختانه برخی از عوامل زوال عقل یا دمانس قابل درمان و حتی برگشت پذیر است.
-توهم ( hallucination)
-آشفتگی و سراسیمگی ( agitation)
- از دست دادن حافظه
-دشواری در انجام وظایف پیچیده
-دشواری در سازماندهی و برنامه ریزی
-دشواری در وظایف حرکتی و هماهنگی
-دشواری در برقراری ارتباط
-اختلال در جهت یابی و گم شدن
- ناتوانی در استدلال
-رفتارهای نامناسب
-دشواری در برقراری ارتباط
-دشمن بینی (Paranoia)
اگر شخصی از افراد خانواده با مشکلات مربوط به حافظه یا سایر نشانه های زوال عقل روبرو شود، باید به پزشک مراجعه کرد. برخی از بیماری ها نیز وجود دارند که در عین قابل درمان بودن ممکن است سبب بروز نشانه های زوال عقل شوند، پس این موضوع اهمیت دارد که پزشک علت زمینه ای را مشخص نماید.
بیماری آلزایمر و چند گونه دیگر از زوال عقل با گذشت زمان وخیم تر می شوند. تشخیص زود هنگام زوال عقل یا بیماری های مربوط به آن ضمن آن که امکان در تصمیم گیری را بوجود می آورد، فرصتی برای برنامه ریزی آینده ایجاد می کند.
در زوالعقل، یاختههای (نورون) عصبی مغز، درچند نقطه از مغز دچار آسیب میشوند. زوالعقل، با توجه بهمحل ابتلای مغز بهصورتهای گوناگون مشاهده میگردد.
زوالعقل را میتوان به روش های مختلف طبقهبندی نمود و اغلب این طبقهبندی براساس وجه مشترک آن ها انجام می گردد، مانند منطقۀ گرفتار مغز یا پیشرفت بیماری با گذشتزمان (زوالعقل پیشرونده)
بعضی از موارد زوال عقل، مانند مواردی که در واکنشبه یک دارو یا عفونت ایجاد میشود با درمان ،قابل برگشت هستند.
تعدادی از موارد زوال عقل که با گذشت زمان حادتر می گردند عبارتند از:
درافراد 65 ساله و بالاتر از آن ، بیماری آلزایمر شایعترین دلیل زوالعقل است. اغلب افراد پس از سن60 سالگی دچار نشانه ها می گردند، اما ممکناست برخی افراد به گونه ای با آغاز زودرس بیماری دچار باشند که اغلب درنتیجه حضور یک ژن معیوب بهوجود میآید.باوجودیکه دربسیاری موارد علت دقیق بیماری آلزایمر شناختهشده نیست، اما اغلب درمغز افراد دچار به آلزایمر صفحات و گوریدگی (tangle)هایی یافت میشود. صفحات یا پلاکها عبارتند از کپههای جمعشده یک پروتئین موســـوم بــه بتـاآمیلوئید beta-amyloid وگوریدگیها عبارتنداز گوریدگیهای لیفی ساخته شده از پروتئین tau.
اما عوامل ژنتیکی نیز در بروز بیماری آلزایمر نیز دخیل هستند.
این بیماری اغلب طی 7 تا10سال به آرامی پیشرفت نموده و قابلیت های شناختی بیمار به آهستگی روبه سقوط میگذارند. درنهایت، بخش های مبتلای مغز از جمله بخشهایی ازمغز که حافظه، زبان، قضاوت و توان تشخیص مکانی را کنترل می نمایند دچار اختلال می گردند.
زوال عقل جسم لوی (Lewy body dementia) در حدود 10تا20٪ افراد مبتلا به زوالعقل دیده میشود و یکیاز شایعترین انواع زوالعقل است. زوالعقل جسم لوی با افزایش سن شیوع مییابد.
اجسام لوی عبارتاز توده ها و کپه های غیرطبیعی پروتئین است که درمغز افراد مبتلا به زوال عقل جسم لوی، بیماری آلزایمر و بیماری پارکینسون دیده میشوند.
نشانههای زوال عقل جسم لوی همانند نشانههای بیماری آلزایمر است. ویژگی های منحصر به فرد این زوال عقل عبارتند از بروز توهم میان اختلال شعور وتفکر روشن، توهمات دیداری و لرزش و سفتی (rigidity) و پارکینسونیسم
اغلب در بیماران دچار زوال عقل جسم لوی حالتی موسوم به نابسامانی رفتاری خواب حرکت سریعچشم (REM) وجود دارد که شامل وانمود کردن رویاها است.
زوالعقل عروقی (vascular dementia) دومین نوع شایع زوال عقل است و درنتیجه آسیب مغز بر اثر انسداد یا کاهش جریانخون در عروقخونی منتهی به مغز ایجاد می گردد.
مشــکــلات عــروقخونی ممکناست درنتیجه سکتۀ مغزی ( (stroke، عفونت دریچه قلب (آندوکاردیت endocarditis یا سایر شرایط رگخونی (عروقی)) ایجاد شود.
نشانهها اغلب بهطور ناگهانی آغاز شده وغالباً در افراد مبتلا به فشارخون بالا یا در افرادی دیده میشود که درگذشته دچار سکتۀ مغزی یا حملات قلب بودهاند.
زوال عقل عروقی دارای چندین گونۀ متفاوت است و این انواع دارای دلایل و نشانههای گوناگون هستند. بیماری آلزایمر و سایرانواع زوال عقل نیز همزمان با این زوال عقل بروز میکنند.
این گونه از زوال عقل در مقایسه با موارد بالا شیوع کمتری را برخوردار است ونسبت به بیماری آلزایمر، در سن پایینتر و حوالی سن 40 تا 65 سالگی بروز مینماید. این نوع زوال عقل، درواقع یک گروهاز بیماریهایی است که با تجزیه (دژنرسانس) یاختههای عصبی در لوبهای پیشانی وگیجگاهی مغز مشخص می گردد. اغلب این مناطق با رفتار، شخصیت وزبان مرتبط هستند .
نشانههای دمانس فرونتوتمپورال( frontotemporal dementia) مشتمل بر رفتارهای نامناسب، دشواری درتفکر وتمرکز و مشکلات حرکتی، مشکلات زبان، مانند سایر موارد زوال عقل، علت این نوع دمانس نامعلوم است ولی در برخی موارد این نوع زوال عقل با برخی جهش های ژنی در ارتباط هستند.
اما برخی نابسامانی ها و شرایط مرتبط با زوال عقل نیز وجود دارد که در زیر بدان می پردازیم:
این بیماری ارثی ، موجب تباه و ضایع شدن برخی از یاختههای عصبی درمغز و طناب نخاعی می گردد.
نشانهها اغلب در دهه های 30تا40 سالگی بروز میکنند. و ممکن است بیمار تغییرات شخصیتی مانند آغالشپذیری یا اضطراب را تجربه کند. این حالت با گذشت زمان سبب کاهش شدید مهارتهای فکری (شناختی) خواهد گردد. بیماری هانتینگتون( Huntingtons disease) در عین حال سبب ضعف و دشواری در راه رفتن و حرکت خواهد شد.
آلودگی به ویروس ایدز سبب سبب تخریب مادۀ مغز گشته و بروز مشکلاتحافظه، کنارهگیری از موقعیتهای اجتماعی، مشکلات تمرکز یا مشکلات حرکتی را منجر می گردد.
اغلب این بیماری نادر مغز، درافرادی دیده میشود که عامل خطرساز ندارند. بیماری کروتزفلدجاکوب(Creutzfeldt-Jakob disease ) یک بیماری عصبی و تحلیل برنده مغز در انسان است. این حالت ممکن است به علت وجود شکلغیرطبیعی ازیک پروتئین باشــد. گاهی بیــماری کروتـــز فلدجاکوب ممکناست ارثی باشد یا دراثر تماس با بافت مغزی یا بافت دستگاه عصبی دچار بیماری، ایجاد شده باشد.
نشانههای این بیماری کشنده، اغلب حدود سن60سالگی پدیدار گشته و در ابتدا شامل مشکلات مربوط به هماهنگی حافظه، تفکر و بینایی است. نشانهها با گذشت زمان شدیدتر گشته و ممکناست شامل ناتوانی درحرکت یا سخن گفتن، کوری یا عفونتها باشد.
افراد مبتلا به اختلالات حرکتی و سایر حالات، ممکناست دچار زوال عقل شوند. برای نمونه بسیاری از افراد دچار بیماری پارکینسون درنهایت دچار نشانههای زوال عقل خواهند شد (زوالعقل بیماری پارکینسون). ارتباط میان این نابسامانیها و زوال عقل بهطورکــامـل معلوم نشده است.
برخی از علل زوالعقل یا نشانههای مشابه دمانس برگشت پذیر هستند. پزشک این دلایل را شناسایی کرده و این علل را درمان نماید:
زوال عقل ممکن است ناشی از تب یا سایر عوارض جانبی تلاش بدن برای مقابله باعفونت باشد. درصورت وجود عفونتهای مغزی مانند مننژیت و آنسفالیت، سیفیلیس درمان نشده، بیماری لایم یا حالاتی که سبب مصالحه کامل دستگاه ایمنی میشوند مانند لوسمی ممکناست سبب ایجاد زوال عقل یا دشواریهای تفکر شود. حالاتی مانند بیماری ام اس که ناشی از حمله دستگاه عصبی بدن به یاختههای عصبی است نیز سبب زوال عقل میشود.
افراد دچار مشکلات تیروئید، پایینبودن شدید قندخون یا هیپوگلیسمی ، بسیار کم یا بسیار زیاد بودن سدیم یا کلسیم یا اختلال در توانایی جذب ویتامین B12 نیز سبب ایجاد زوال عقل یا سایر تغییرات شخصیت میشود.
درنتیجه عدم مصرف کافی مایعات (بیآبی) نبود مقدار کافی تیامین یا ویتامینB1 ، منظور حالتی که درافراد مبتلا به الکلیسم مزمن دیده میشود و نیز نبود مقدار کافی ویتامینB6 و ویتامینB12 بهوجود آید.
دمانس ممکناست به صورت واکنش نسبت به مصرف یک دارو یا به دلیل تأثیر متقابل مصرف چند دارو با هم پدیدار گردد.
هماتومهای زیرسخت شامه (subdural hematoma ) بر اثر خونروی میان سطح مغز و پوشش روی آن به وجود میآیند و ممکناست سبب بروز نشانههای مشابه با زوال عقل شوند.
ممکناست نشانههای زوالعقل در اثر تماس با فلزاتسنگین ازجمله سرب و سایر سموم مانند حشرهکشها ظاهر گردد. دربعضی اشخاص دچار اعتیاد الکل و یا مواد مخدر نیز نشانههای دمانس دیده میشود. پس از درمان، این نشانهها بهبود یافته، اما در برخی موارد نشانهها حتی پساز درمان نیز باقی میمانند.
بهندرت ممکناست زوالعقل به دلیل آسیب نـاشیاز تـومــور مغـز پدیدار شود.
این حالت که هیپوکسی (hypoxia) نیز نامیده میشود هنگامی بروز می نماید که بافتهای اعضا قادر نیستند اکسیژن کافی را بهدست آورند. آنوکسی (anoxia) ممکناست بهعلت آسم شدید، حملۀ قلبی، مسمومیت با مونوکسیدکربن یا سایر عوامل بهوجود آید.
مغز نمیتواند بدون اکسیژن به زندگی خود ادامه دهد. درافراد دچار مشکلات مزمن ریه یا بیماری قلب که سبب محروم شدن مغز از اکسیژن مورد نیاز خود میشود، ممکناسـت نشانـههای دمانـس بروز نمایـد.
گاهی فردی دچار هیدرو سفالی با فشار طبیعی (normal-pressure hydrocephalus) میشود. این حالت بهعلت بزرگشدن بطنهای مغز ایجاد میگردد. هیدروسفالی سبب بروز مشکلات راه رفتن، دشواری ادراری و ازدستدادن حافظه میشود. درمان این عارضه بوسیله جراحی و ازطریق گذاشتن شانت است که مایع مغزی نخاعی را از سر به شکم میبرد و به رفع این نشانهها کمک میکند.
زوال عقل ممکناست برعملکرد بسیاری از دستگاههای بدن تأثیر کرده و بهاینجهت در توان انجام کارهای روزانه اختلال ایجاد نماید. وجود دمانس ممکناست به بروز مشکلاتی چند منتهی شود ازجمله:
دربسیاری افراد دچار زوال عقل درنهایت، میزان مصرف غذا و آشامیدن کاهش یافته یا متوقف میشود. این افراد ممکناست غذاخوردن را فراموش نموده یا تصور نمایند که پیشترغذا خوردهاند. تغییر درزمان غذاخوردن یا حواسپرتی بهعلت وجود صدا درمحیط برغذاخوردن این بیماران تأثیر میگذارد.
اغلب دردمانس پیشرفته، قدرت اعمال کنترل بر عضلات مورد استفاده درجویدن و بلعیدن ازدست میرود. این امر سبب پریدن غذا درگلو یا واردشدن آن به ریه میشود. درصورتیکه این حالت اتفاق افتد راه تنفس بسته شده و پنومومی ایجاد میشود. همچنین احساس گرسنگی ازبین میرود و همراه آن میل به غذاخوردن هم وجود نخواهد داشت.
عوارض جانبی داروها، یبوست و سایر شرایط نیز بهکاهش رغبت به غذا میانجامد.
درمراحل متوسط تا شدید زوال عقل درنهایت قدرت انجام کامل و مستقل کارهای روزمره ازبین خواهد رفت و ممکناست بیمار قادر نباشد بهتنهایی حمام نموده، لباس پوشیده، مو را شانه کرده، دندانها را مسواک کند یا به دستشویی برود.
بهعلت اختلال درحافظه یادداشتن مقدار دقیق دارو و زمان مصرف آن ها چالش برانگیز خواهدشد.
زوال عقل سبب تغییر رفتارها و شخصیت میشود. بعضیاز این تغییرات ممکناست به علت وخامت واقعی اتفاقاتی باشدکه در مغز بهوقوع میپیوندد، حالآن که ممکناست سایر تغییرات رفتاری و شخصیتی، واکنشهای عاطفی نسبت به مقابله با تغییراتی باشد که در مغز بهوجودآمده است. زوال عقل به افسردگی، پرخاش، اغتشاش فکر، فروماندگی، اضطراب، فقدان مهار و ازبین رفتن جهتیابی منتهی میشود.
با پیشرفت دمانس، بیمار قدرت به یادآوردن نام افراد و چیزها را ازدست میدهد. ممکناست درایجاد ارتباط با دیگران یا درک دیگران نیز اشکال ایجاد شود. سختی ارتباط با دیگران ممکناست بهایجاد احساس سرآسیمگی، جدا افتادن از دیگران و افسردگی منتهی شود.
ممکناست بیمار پندارههایی را تجربه کند که طی آن درمورد شخص یا موقعیتی دیگر دارای تصورات دروغین باشد.
بعضی افراد به ویژه آن هایی که دچار دمانس جسم لوی هستند ممکناست دارای توهمات بینایی باشند.
ممکناست بیمار دچار دشواریهای خواب باشد مانند صبح زود بیدارشدن. بعضی افراد دچار دمانس ممکناست بهسندرم پاهای بیقرار restless legs syndrome یا نابسامانی رفتاری خواب حرکت سریع چشم مبتلا باشند که سبب اختلال درخواب میشود.
بهعلت کاهش ظرفیت اخذ تصمیم و حل مشکلات، ممکن است درافراد دچار دمانس بعضی موقعیتهای روز به روز به صورت مسایل ایمنی بروز کنند. این موارد عبارتنداز: رانندگی، آشپزی، افتادن، گم شدن و نادیده گرفتن موانع.
ازدستدادن حافظه وسایر نشانههای زوال عقل، دارای علل فراوان است، به این جهت تشخیص دمانس و سایر حالات مرتبط چالشبرانگیز است و ممکناست به چندین جلسه ملاقات با پزشک نیاز داشته باشد. برای تشخیص حالت موجود، پزشک سابقهی پزشکی و نشانهها را بازبینی خواهد کرد و معاینۀ جسمی انجام خواهد داد. در این بحث به تشخیص و درمان زوال عقل خواهیم پرداخت.
برای تشخیص دمانس و رد سایر حالات، ممکن است پزشکان تعدادی آزمون توصیه کنندکه در ادامه بدان اشاره خواهیم نمود.
دراین آزمونها، پزشکان عملکرد تفکر (شناخت) را ارزیابی میکنند. با تعدادی از این آزمونها مهارتهای تفکر ازجمله حافظه، جهتیابی، استدلال وقضاوت مهارتهای زبانی و دقت ارزیابی میشود. برای مشخصشدن ابتلای بیمار به زوالعقل، شدت آن و مشخصکردن برای بخش گرفتار مغز، این آزمونها مورد استفاده است.
درارزیابی عصب شناختی(Neurological ) ، حرکت، حواس، تعادل، واکنش ها و سایر زمینهها بررسی میشود. از ارزیابی عصب شناختی درتشخیصسایر حالات نیز استفاده میگردد.
از اسکنهای مغز مانند CT اسکن و اسکن MRI برای بررسی اسناد مربوط به سکتۀ مغزی یا خونروی و یا رد احتمال تومور استفاده میشود.
با آزمون سادۀ خون میتوان وجود مشکلات جسمانی را رد کرد که بر عملکرد مغز تأثیر دارند مثل کمبود ویتامین B12 یا کمکاری غدۀ تیروئید.
روانشناس یا روانپزشک مشخص خواهد کرد آیا افسردگی سبب بروز نشانهها شده است یا این نشانهها بهعلت یک حالت روانشناسیک بهوجود آمده است.
بسیاری از انواع زوالعقل، قابل درمان نیستند ، اما پزشک قادراست به بیمار کمک کند تا نشانهها کنترل شوند. با درمان نشانههای زوال عقل میتوان پیشرفت نشانهها را کند نموده و یا به حداقل رساند.
این داروها شامل دونپزیــل Aricept) donepezil)، ریواستیگمینExelon) rivastigmin) وگالانتامین Rezadyne) galantamin) است و با تقویت میزان یک پیام رسان شیمیایی درگیر حافظه وقضاوت اثر میکند.
با وجودی که درابتدا ازاین داروها در درمان بیماری آلزایمر استفاده میشده است، اما این داروها را میتوان دردرمان دمانس عروقی، دمانس بیماری پارکینسون و دمانس جسم لوی به کارگرفت. عوارض جانبی این داروها عبارت است ازتهوع، استفراغ و اسهال.
ممانتین Namenda)memantine) باتنظیم فعالیت گلوتامات تأثیر میکند. گلوتامات یک پیام رسان شیمیایی دیگر است که درگیر عملکردهای مغز مانند یادگیری وحافظه است. عارضۀ جانبی شایع ممانتین، سرگیجه است. نتیجۀ برخی پژوهشها نشانداده است که تلفیق ممانتین با یک مهارکنندۀ کولین استراز نتایج سودمندی به بار میآورد.
برای درمان سایر نشانهها یا حالات، ازجمله نابسامانیخواب، ممکن است پزشک داروهای دیگــری نیـز تجویز نماید.
ممکناست بهمنظور کمک به تطبیق بیمار برای زیستن با دمانس، درمان شغلی پیشنهاد شود. دراینصورت تراپیست رفتار مقابلهیی و راههای تطابق حرکات و فعالیتهای زندگی روزانه را برحسب تغییرات بیماری به بیمار آموزش میدهد.
چند مورد از نشانههای زوال عقل و مشکلات رفتاری را میتوان درآغاز با استفاده از رویکردهای غیردارویی درمان کرد ازجمله:
برای شخصی که دچار زوال عقل است، کاستن از سروصدای مزاحم و ایجادکنندۀ اختلال، تمرکز و انجام وظیفه را آسانتر میکند. همچنین سبب کــاهش اغتــشاش فکــر و وامـاندگی میشود.
واکنش مراقب بیمار سبب شدیدتر شدن رفتار بیمار میشود و ازجمله شدت بی قراری را بیشتر میکند. بهتر است از اصلاح رفتار و تحتفشار قراردادن بیمار دچار زوال عقل پرهیز کرد. اطمیناندادن به بیمار و اعتبار بخشیدن به نگرانیهایش سبب حل و رفع بسیاریاز مشکلات خواهد شد.
وظایفی را که بیمار باید انجام دهد برای انجام آن باید به اجزای آن تقسیم کرد و فقط روی موفقیت تمرکز کرد و نه شکست. داشتن ساخت و برنامهی معمــول درافــراد دچــار دمانس بــهکــاهـش اغتــشاش فکـــر کمک میکند.
جهت کسب اطلاعات بیشتربه سایت پزشکی امروز مراجعه نمایید.
ثبت نظر